از : خسرو صدری
عنوان : شوروی ایده آل نه ولی انسانی ترین بود
من در تهران متولد وبزرگ شدم، ۶ سال در شوروی ، سه سال درسوئد و اینک ۱۳ سال است که درآلمان زندگی می کنم.
انسانی و سالم ترین جامعه ای که تجربه کردم ، همان شوروی است. آن هایی که مثل من چنین تجربه ای دارند و ادعایی دیگر می کنند، بیایند تا رودر رو در این باره بحث کنیم.
۵۴۰۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : کافر کافر
عنوان : یادش بخیر فاشیسم!
فاشیستهای آلمان هم می گویند:
"ببینید، رژیم کنونی فقط از سرمایه داران دفاع می کند، دزدی میکند، اختلاس میکند، از فراریان مالیاتی دفاع می کند. هیتلر خیابان درست کرده بود، بیکاری را رفع کرده بود و اتوبان درست کرده بود. بنابراین، یادش بخیر فاشیسم!"
۵۴۰٣۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : چنار و کدو
" کارگران کمونیست توانسته بودند در سپیده دم تاریخ به رهبری حزب لنینی عقب مانده ترین حلقه ی زنجیر سرمایه داری را درهم بشکنند و طرحی نو دراندازند.در کشوری که هنوز بورژوازی به اندازه ی کافی رشد نکرده بود؛ در کوتاه ترین زمان ممکن، پیشرفت صنعتی و رفاه عمومی به سطح رقابت با کشورهایی ارتقا یافت که روند صنعتی شدن را سیصد ساله در نوردیده بودند ".
نشنیدهای که زیر چناری کدو بُنی بررُست و بردَوید برو بر، به روز بیست؟
پرسید از آن چنار که: «تو چند سالهای؟ گفتا «دویست باشد و اکنون زیادتی است»
خندید ازو کدو که: «من از تو به بیست روز برتر شدم، بگو تو که این کاهلی ز چیست؟
او را چنار گفت که: «امروز ای کدو با تو مرا هنوز نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان آنگه شود پدید که از ما دو، مرد کیست
ناصر خسرو
در کدو بودن شوروی ظاهرا تردیدی نیست ، تردید در چنار بودن دیگران است. ضمنا آیا کسی میداند که جناب قراگوزلو کمونیست است و یا سوسیالیست؟ این مقاله پر از کلمات سوسیالیسم است. جدول زیر ادعا میکند که تفاوت ایندو را میداند :
http://www.diffen.com/difference/Communism_vs_Socialism
۵۴۰۱۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : خواننده
عنوان : من شما را به تحجرِ فکری متهم می کنم
آقای قراگوزلو محترم،
نمونه های زیر، تنها ۳ نمونه از میانِ متنِ شما هستند:
۱- با قیاس ناجوانمردانه ی استالین و هیتلر اظهار فضل فرمودند که "هر که خواسته درین جهان بهشت بیافریند، جهنمی ساخته است!"
۲- همه ی دست آوردهای اقتصادی و سیاسی بلشویک ها نادیده گرفته شد و با استناد به چند دادگاه و سلاخی کولاک ها- که نمونه هایش در جهان سرمایه فراوان است- استالین به مظهر تمام عیار شرارت در تمام پهنه ی هستی تبدیل شد.
۳- چنین وانمود می شد که کمونیست ها دلباخته ی خشونت هستند و به نفس و ماهیت خشونت وابسته گی سایکوتیک دارند.
برای بنده تقریباً غیر قابلِ باور است که امروزه، فردی باسواد و نسبتاً مطلع، هنوز چنین فکر کند. غیر قابلِ باور.
همه می دانند که نظامِ سرمایه داری بد است و مجبور است که جنگ برافروزد و استثمار کند و غیره و غیره. اما نظامِ شوروی و بسیاری از ممالکِ سابقِ سوسیالیستی، دستِ کمی از نظامِ سرمایه داری نداشتند. این موضع امروزه، با هزاران (نه یکی و دو تا) مدرک و سند روشن شده است. نقش خودِ استالین به هیچ عنوان کوچکتر و کمتر از هیتلر نبوده است.
آیا شما واقعاً از «قراردادِ عدمِ حمله متقابل»، در ۲۴ آگوستِ ۱۹۳۹، میانِ هیتلر و استالین بی خبر هستید؟ به آلمانی: Nichtangriffspakt; Hitler-Stalin-Pakt
۵۴۰۱۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۲
|
از : اصغر جیلو
عنوان : سراب
آن چیزی که شما گنداب توصیف اش کرده ونوشته اید:
"الف. از شما چه پنهان سلطه ی سیاه نئولیبرالیسم و گندی که بربریت سرمایه داری به جهان ما زده؛ چنان متعفن است که گاه دل ام برای همان اردوگاه و همان سوسیالیسم واقعا موجود تنگ می شود. درست مانند مردم زحمت کش روسیه و چک و لهستان و رمانی و بلغارستان و...آذربایجان و مشابه! آن"سوسیالیسم" با تمام کاستی هایش میلیون ها برابر به سرمایه داری و بازار آزاد و نئولیبرالیسم شرافت داشت". درست همان جایی بود که عده ای از ما سالیانی از جوانی خود را با شور و ایمانی نیکخواهانه در آن گذراندیم، در درون آن نفس کشیدیم، , به زندگی و کار وفعالیت پرداختیم و یا با دولت مردان، فعالین حزبی و سندیکایی و کارگری اش رفاقت کردیم و...
اگر چیزی که شما گند و بربریت توصیفش کرده اید همان سرمایه داری است، آن چیزی که بسیاری از ما در شوروی سابق از نزدیک با نفی و انکار در ابتدا وبعد هم بانا باوری و سپس پذیرش حقیقت تلخ آن مشاهده و تجربه کردیم به مراتب بدتر از آن توصیفات شما در باره سرمایه داری از کار در خواهد آمد.اگر حوادث مرتبط با فروپاشی شوروی رخ نداده و این اتحاد شوروی سوشیالیستی ای که دل شما هایی هنوز هم براش تنگ میشود پابرجا بود، احتمالن بسیاری از ما هم یا باید به فضولات جنبده بویناک و گندیده در آن سیستم تبدیل میشدیم و یا هم به تبعیدگاههای رنگارنگ آن فرستاده میشدیم ووو... شاید تحجر نظری برخی ها چنان ضخیم باشد که حتی گواهی و تجربیات زنده شاهدان عینی آن سیستم هم نتواند کوچکترین خللی در آن واردنکند، اما قطعن برای چشمهای بینا و گوشهای شنوا مفید فایده خواهد بود.
۵۴۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٣ ارديبهشت ۱٣۹۲
|