از : قطره
عنوان : برای تأثیر گذاری باید در بازی شرکت کرد
با نظر ش. فردا کاملا موافقم. تمام این رد صلاحیت ها به همراه تشکر غیر قابل انتظار رهبر همه و همه اثبات این نظریه است که رژیم دیگر بدنبال راه کار تقلب نیست و میخواهد به همان رای های کانالیزه شده توسط کاندیداهای باقیمانده بسنده کند.
مردم جان به لب رسیده هم فقط بدنبال تغییر از طریق کسی که فکر میکنند دورترین فاصله و موضع را با رهبر دارد هستند. روحانی با زیرکی و زرنگی آ خوندی اش متوجه این نقطه ضعف رهبر شده و سعی میکند مدام به دستگاه های منتسب به رهبری از جمله صدا و سیما حمله کند. بر خلاف انتظار رهبر، بنظر میاید بازی اکنون دست روحانی است و دوباره مردم از روی ناچاری به طرف او هجوم برده اند. مردم را تنها نگذاریم. ناامید نباید شد و برای تأثیر گذاری باید در بازی شرکت کرد. تحریم عجولانه برابر با خود زنی است. آسانترین و کم هزینه ترین مبارزه از طریق شکاف انداختن در دستگاه حاکمان و دزدان قدیم است....
۵۴۶۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱٣۹۲
|
از : جواد اصلانی
عنوان : با حرف های کلیشه ای و به هر حقارتی تن دادن ایران حفظ نمی شود
حتی اگر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور می شد، قادر به انجام کار موثری در راستای تحلیل اصلاح طلبان نبود. روحانی و عارف نه انتخاب می شوند و نه با فرض انتخاب شدن می توانند کاری کنند. کار در دست هسته سخت قدرتی است که دارد برای حفظ قدرت خود به بهای رنج مردم ایران می جنگد.
اساس همه تحلیل های عناصری از اصلاح طلبان و اکثریتی ها و ملی-مذهبی ها همان انتخاب بین بد و بدتر است که نتیجه یک سوم قرنه آن رسیدن به نقطه «بدترین» کنونی است. اگر «اگر» های کسانی مثل کاظمیان و تقی رحمانی و فرخ نگهدار و دیگران می توانست پاسخ به مسائل باشد، الان کاسه ماست دماوند به دریای مازندران رسیده بود و دریایی از دوغ داشتیم.
شکستن این دور باطل و کار موثری کردن با این گونه اذهان و این گونه راهکارها مقدور نیست. حال این آقایان ممکن است برای خود نوشایه هم باز کنند و فکر کنند که خیلی می فهمند. ملی-مذهبی ها هم هی مردم را از دست رفتن ایران می ترسانند. حرف مهندس سحابی هم در حفظ ایران چنان نبوغی نمی خواهد. محمدرضا پهلوی بیسواد هم همین حرف را می زد. با حرف های کلیشه ای و به هر حقارتی تن دادن ایران حفظ نمی شود. روند رو به انحطاط کنونی ادامه خواهد یافت مگر مردم ایران به میدان آیند...
۵۴۶۰۰ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲
|
از : ش. فردا
عنوان : مساله عارف یا روحانی نیست
من شخصا فکر میکنم برای تصمیمگیری درباره رای دادن یا ندادن هنوز فرصت هست و قبل از هر چیز باید منتظر شد و دید که آیا میشود کاندیدی در انتخابات داشت که "تغییر" حتی جزیی ایجاد کند و مورد اقبال عمومی قرار گیرد یا خیر. مساله عارف یا روحانی نیست موضوع اصلی امروز خارج شدن جنبش اجتماعی از رکودی است که گریبانگیرش شده است و جلب مردم برای حضور در صحنه سیاسی - اجتماعی باید بحث امروز باشد، حال چه در پای صندوق و البته چه بهتر که در خیابان هم!
فراموش نکنیم که رفسنجانی هم از دید خیلی از ما هنوز متهم ردیف اول در بسیاری از جنایات این رژیم در طول حیات آن است اما تقابل او با جناح حاکم به نفع مردم خواهد بود پس چنین بود که مورد اقبال واقع شد. حال اگر روحانی یا عارف حتی درظاهر همان لباس را به تن کنند و حاضر شوند که درمقابل رهبر و ایادیش بایستند، حذفشان از صحنه خدمت به چه کسی خواهد بود؟ ممکن است گفته شودکه سپاه و بسیج با مهندسی آرا وارد صحنه خواهند شد و شرکت در چنین انتخاباتی بی نتیجه است اما حتی خود رژیم هم میداند که توان انجام کاری را که ۴ سال قبل انجام داد، دیگر ندارد و ریسک آن برایش خیلی بالاست. اگر اینطور نبود دلیلی برای رد صلاحیت رفسنجانی نبود. اجازه میداد که او در انتخابات شرکت کند و سپس با مهندسی آرا او را بازنده اعلام میکرد. از حضور حداکثری مردم هم بهره مند میشد. اما این کار را نکرد چون خودشان هم میدانند که اگر موجی را که داشت ایجاد میشد از همان آغاز راه مهار نمیکردند، چه بسا از کنترلشان خارج میشد. فراموش نکنیم که مردم تجربه خرداد ۸۸ را فراموش نکرده اند و رژیم هم همینطور. آنها میدانند که تا سقوطشان راه زیادی نمانده بود پس مسلما سعی خواهند کرد که آن تجربه را تکرار نکنند. به نظر من دستگاه خلافت رهبر این بار ابدا خواهان حضور مردم در پای صندوقهای رای و مهمتر از آن شور انتخاباتی همچون دوره قبل در هفته آخر و زمان تبلیغات نیست و از آن بشدت میترسد. برای همین هم باید منتظر شد و دید که آیا اجماع احتمالی پیرامون یکی از این دو کاندید فعلی با وجود آگاهی همه از ضعفهای ایشان میتواند چنین شوری را ایجاد کند یا خیر. خرداد ۹۲ میتواند باز هم جهان را شگفت زده کند. باید منتظر بود و آماده عمل.
۵۴۵۹٨ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲
|
از : محمد براتی
عنوان : لطفــن، عروسک کوکی نباشید،
آقایان، محترم اصلاح طلب! کاری نکنید که بگوینــد اینهــا عروسکان کوکی اند! درقبل از انتخابات مجلس آقای خاتمی به عنوان کف مطالبات جنبش آزادی عزیزان در بنــد را خواستارشدند،بعــد خودشان رفتنــد در دماوند رای دادند وبعــدهااین عمل را توجیــه کردند، گفتیــم حتما" علتی داشته وشرکت درانتخابات ریاست جمهوری میتواند علت اللعل این قضیه باشد که تقریبا" همین هم بود، دراین انتخابات خودشان کاندید نشدند واز کاندیدشدن آقای هاشمی حمایت کردند وباز ما گفتیم او حتما"بهتر ازما میداند وحساب کار را کرده است و او حتما"خوب میداند که اصولگراها هم برای نجات کشور وبرای اینکه مملکت از دست دیوانگانی چون احمدی نژاد بیرون بیاید حتما" به ایشان رای خواهند و آقای هاشمی حتما" مناسبتــر است چون او میتواند بدون ترس ولکنت زبان با رهبــری صحبت کنــد، وضعیت را همانطوریکه هست گزارش کنــد، از بخش خصوصی درمقابل گروه اقتصادی سپــاه پشتیبانی کند، که این عمــل ایشــان وضعیت بیکاری و... را تا اندازه ی زیادی حــل خواهــد کرد، تحریم ها را ازبین خواهد برد که باعث ارزانی خواهــدشــد و...الــــــخ
حال، شما آقایان اصلاحطلب ۲راه داریــد، یا سنگین بمانیــد و هیــچ حرفی از انتخاب وانتخابات نزنیــد تا مقـدمــه اش فراهــم شــود! ویا مطمئــن شوید که آقایان خاتمی وهاشمی باصدای بلنــد ازیکی از این آقایان عارف / روحانی پشتیبانی می نماینــد، پشتیبانی به این صورت که بطور واضــع از مردم بخواهنــد که این انتخاب یک انتخاب روکم کنی است وبرای اینکه نشــان دهیـــم ما سبــزها چه تعــداد عظیمی را تشکیــل میدهیــم لازم است حتی پدر - مادران پیــر خود را کــول کرده و به حوزه های رای گیــری ببــریــم نه اینکــه امیــدوارباشیم آقای عارف یا روحانی با انتخاب شـدنش کاری برای ما بکننــد ویا بتـواننـد کاری برای ما بکننــد! بلکه برای یک بار هــم که شــده هم به جمـــع اصولگرایان و هم به ارازل و اوباش وهــم به چماقدارانش و البتــــه هــــم به جهانیان نشــان دهیـــم که ما در اکثـــریت مطلق بالای ۸۰درصــد هستیـــم، وآقایان اصولگرا هم به یقــین بداننــد که خودشــان وافکارشــان چیزی در حــدود ۱۰-۱۵درصــدند که هرســال از تعدادش کاستــه و رو به انقراضنــد!
۵۴۵٨٨ - تاریخ انتشار : ۹ خرداد ۱٣۹۲
|