عنوان : تناقض و شگفتی!
آقای پورمندی عزیز!
اگر آنهمه دانش و تجربه سر این بزنگاه های تاریخی به کار نیاید به چه دردمان می خورد؟ بنشینیم و تماشا کنیم و مواضعی انفعالی – ارتجاعی بگیریم و چون معما حل شد ، تازه به تحلیلی تماما متناقض و شگفت زده ، مثل این تحلیل بنشینیم؟ چطور "ما" با دانش و تجاربی مشترک در داخل ایران ، به مواضعی "دیگر" رسیدیم و با کوشش بر افزایش سطح مشارکت کنندگان در انتخابات ، شانس تحقق یک بازی برد-برد را اینچنین افزایش دادیم ؟این ساده سازی قضیه است که "جوان ها بویژه در این انتخابات کردند، لب خط دویدند، دریبل زدند، فرارهای عالی داشتند و در فاصله ۳-۴ روز فضا را عوض کردند..." جوان پرستی عامیانه ای که می بینم شما هم مبتلایش شده اید!پورمندی عزیز! فضا در این مکانیزم تغییر نکرد. فضا را "ما" در یک ماراتون نفس گیر دو - سه ماهه ، با رویکرد " اتحاد برای در هم شکستن اتحاد اقتدارگرایان" تغییر دادیم و موفق هم شدیم ! برای این تغییر فضا، خون دلها خوردیم برای قانع کردن جوان هایی که در کین جویی مصائب سال ۸۸ با انتخابات قهر بودند...یک دلیل و منطق قوی هم داشتیم : دورکردن سایه ی جنگ، تهدید به جنگ و تحریم های امپریالیستی از سر مردم ایران ! به همین سادگی! سید محمد خاتمی از بالا و "ما" از پائین، موفق به سازماندهی چنین اقناعی شدیم ...موفق هم شدیم ...تا بزنگاه تاریخی دیگر... که باز ببینیم "صلاح کار کجا و من خراب کجا"!
۵۵٣٣٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : یک قدم به عقب برای چند قدم به جلو
مهمترین مشکل حال و موجود حکومت موضوع هسته ای است و کلیه مشکلات و تحریم ها بواسطه همین مشکل ایجاد شده است . این حکومت روی این موضوع خیلی حساب باز کرده و سرنوشت خود را به موضعی که طی چند سال گذشته در مقابل غرب گرفته گره زده است . عدم همراهی بخش قابل توجهی از مردم در این راستا باعث گردید که برای ادامه و پا فشاری بر این موضع اقدام به عقب نشینی در حد یک قدم به منظور همراه نمودن این مردم ناراضی تا حد امکان برای در همراه نمودن آنها در موضع اتمی شود . این انتخابات با توجه به این هدف مهندسی شد و بخشی از یک نقشه گسترده تر برای رویارویی قوی تر و پر قدرت تر در مقابل غرب بود . در واقع قصد دارد حکومت با این کار عقبه خود در درون کشور را برای این رویارویی با خود همراه کند . رییس جمهور آمریکا اعلام که کاهش و حذف تحریمها متضمن گام های عملی در بحث اتمی از طرف ایران است . حال حکومت با سانسور شدیدی و کنترل بر انتشار اطلاعات رسانه ای در داخل می تواند بر موضع اتمی خودش هر چه بیشتر پای بفشارد و با پشتیبانی رای دهندگان به دولت جدید بخش عمده ای از هزینه برنامه های خود را به مردم انتقال بدهد . پس باید مواقب بود که حتی آزاد کردن موسوی و کروبی و .... دور از ذهن نیست برای آرایش مستحکم تر موضع حکومت در مذاکرات اتمی . این باز گذاشتن دست مردم در روزهای اخیر برای حضور در خیابانها هم بخشی از همان نقشه گسترده تر برای هدف بزرگ با اتکا به شادی درمانی مردم در جهت همراه ساختن آنهاست . گفته خامنه ای را نباید فراموش کرد که دعوت کرد از رای دهندگان برای حفظ کشور . سوال اینجاست که حفظ کشور از چی ؟
۵۵۲۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : تحمیل دمکراسی به رهبر
احمدجان با نظرت در مورد مهندسی شدن انتخاب روحانی موافق نیستم. به نظر من آنگونه که انتخابات سال‌های گذشته نشان داده مردم ایران هر بار کوشیده‌اند از نهاد دمکراتیک انتخابات (حتی در شکل مسخ شده‌اش در ایران) بهترین استفاده را کرده و بر سیاست کشور تأثیر بگذارند: انتخاب خاتمی به امید تغییر، انتخاب احمدی‌نژاد در دوره‌ی نهم برای کارت زرد نشان دادن به رفسنجانی، انتخابات دوره‌ی دهم و اکنون.
و اصول‌گرایان هم البته هر بار به غیر از این بار کوشیده‌اند ماهرانه یا ناشیانه، موفق یا ناموفق انتخابات را به گونه‌ای مهندسی کنند. به نظر من انتخابات این دوره یک تفاوت کیفی با دفعات پیش داشت و آن هم این که رژیم از ترس تکرار حوادث دوره‌ی پیش و علیرغم میل باطنی مجبور شد دست از مهندسی بکشد و آرا را به درستی بخواند و این را می‌توان بزرگترین پیروزی و دستاورد جنبش سبز تاکنون دانست.
اگر خامنه‌ای کوشیده باشد برای تاثیرگذاری بر انتخابات با جناح‌های متفاوت اصول‌گرایان یا ارگان‌های کشوری (بسیج و سپاه ...) به توافقاتی برسد، یا حتی اگر به همین منظور با میانه‌روها گفتگو کرده باشد، می‌توان این کوشش را استفاده از اهرم‌های دمکراتیک دانست و کسب این توانایی جدید را باید به او تبریک گفت. جناح چپ حکومت (یعنی میانه‌روها و اصلاح‌طلبان) هم با کنار کشیدن عارف از همین اهرم دمکراتیک اما با موفقیت بیشتری استفاده کرد.
۵۵۲۵۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : مهندسی شده ولی درمسیر تاریخ
باوجود عضوی به مانند آقای پورمندی چطور سازمان (اکثریت)چنان مواضع ارتجاعی را درآستانه انتجابات میگیرد هر چند گروهای هوادار داخلی با شرح مبسوط وتحلیل طبقاطی صراحتن طرز ارایش نیروهای اجتماعی را یادآور شدند و واعلام درست مواضعشان جهت قطب نماراقبلن نشان داده بودند.میگویم که در ساعت یک(۱۳) بعد از ظهر با فرستادن نوشتاری کوتاه سر فصل های مهندسی به کوتاهی همراه با شاد باش ریاست جمهوری بهآقای روحانی یادآور شدم که ۱ -سرنوشت ایران در دم شش ماه انتخابات ایران وامریکا ۲- سخنان نوروز رهبری راجع به انتخابات ۳ -دیدار جداگانه ایشان با نامزدهای احتمالی ویزه روحانی وعارف۴-سخنان اقای کری که ما منتظر انتخابات ایران هستیم۵-نداشتن خرسندی اشتون از ادامه نشست با جلیلی ۶ سفت شدن کمربند تحریم ها ۷-وضعیت نابسامان گروهای اجتماعی کشور۸-از همه مهمتر اضمحلال اقتصادی۸-نپذیرفتن نامزدهای با وزن بالا۹-مسابقه بین نامزدهای تقربن هموزن ۱۰-تئاتر بازی کردن هاشمی وخاتمی قبل از انتخابات بویزه تلفن ساعت ۴/۵اقای هاشمی ۱۱-نقش رهبری بعنوان داور مسابقه واستفاده نکردن از حق ویزه ولایت۱۱-قبول مسابقه بین نامزدهای منتخب در روزبازی۱۲-تن دادن همه باندهای قدرت بویزه باند نظامی اقتصادی به این بازی وقبول نتیجه۱۳-ودر نهایت این مردم هستتندند که سوت پایان را میزنند. متاسفانه تمامی دوستان در خط چب بدون در نظر گرفتن این اصل که "مبارزه در ورای طبقات وجود ندارد"واینکه ودر تمامی لایه های طبقات اجتماع مبارزات "که برکه "تا تعین تکلیف نهائی همچنان ادامه خواهد داشت وبعنوان یک نیروی سیاسی باید مهر ونشان خود را درهمه وقایع اجتماعی چه بزرگ وچه کوچک ودر حمایت از مترقی ترین گروه ولایه شرکت کننده تا بدست گرفتن رهبری( هزمونی) بزنداتخاذ تاکتیک تحریم فعال ناشی از عدم شناخت ودر گل ماندگی ست که این امر داشتن پیش فرض های ذهنی وعدم تسلط به تئوریهای مربوط وافتادن در دام نظرات بورزوائی است وشایدهم کف زدن سرمایه داری اون ور آبی ویا سلطنت طلبان مرتجع هوچی.بهرروی در شادی مردم یعنی کسانیکه سنگ شان بسینه میزنیم جای همه شمایان نیروهای چپ پیشینه دار خالی بود
۵۵۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : ضرورت تجدید نظر در مبانی تحلیلی
تحلیل های بسیاری از سیاسیون و یا تحلیل گران را میتوان با مفسرین فوتبال مقایسه کرد که اگر یک تیم با وضعیت مشخص برنده شود مفسر به سرعت میگوید که مثلا : "از اول معلوم بود که این مربی هوشمندی است و تعویض های خوبی انجام داد و نقاط ضعف حریف را به خوبی شناخته" ولی اگر همان تیم ببازد همان مفسر خواهدگفت : "از اول معلوم بود که این مربی درک درستی از تیم مقابل ندارد و تعویض های غلطی انجام داده".
متاسفانه کسانی که باید با تحلیل همه جانبه و با تحلیل تناسب نیروها،چه در سمت حاکمیت و نیرو های داخل آن و چه در سمت مردم،سمت وسوی وقایع را تحلیل و قدام کنند ، تحلیل های ژورنالیستی ارائه داده و مردم را گمراه میکنند .
در همین مصاحبه نیز آقای پورمند به جای اعتراف به تحلیل غلطی که سازمان اکثریت در مورد انتخابات ارائه داده و تاثیرگذاری خود را در اتفاقات به حداقل رسانده ،بعد از شرکت بسیار هوشمندانه مردم در انتخابات ،تحلیلی "دائی جان ناپلئونی" و متناقص ارائه میدهد.از یک سو حدس میزند که توافق پشت پرده انجام شده(یعنی توطئه شده) و به همین دلیل تحلیل قبلی اکثریت غلط از آب درآمده و از سوی دیگر از از عقب نشینی حکومت به دلیل فشار مردم صحبت میشود. و بالاخره معلوم نشد فشار مردم است یا توافقات پشت پرده.
چه خوب بود شما هم مثل آقای سلامتیان به اشتباه خود در تحلیل ها اقرار میکردید .
متاسفانه در تمام تحلیل تحریمی ها و شرمندگانی مثل اکثریت که از عدم شرکت در انتخابات دفاع کردند،موضوعی که هیچگاه در نظر گرفته نشده،همان نیروی مردم برای تعغییر است که ریشه در بی اعتقادی آنان به نیروی مردم و تجربه آنان در مقابله با مهندسی انتخابات است که در بسیاری از مواقع تمام محاسبات مهندسان انتخابات را بهم میزنند.
در هر صورت امیدوارم که این تجربه درسی باشد که اپوزوسیون و بخصوص سازمان اکثریت احساسی عمل نکند و تحت فشار کسانی که همواره و از ابتدا در موضع تحریم بودند قرار نگیرد . هر چند به نظر من موضوع بسیار عمیق تر از موضع گیری در این مورد است.
۵۵۲٣۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : روحانی نماینده بیت نیست
با درود و تشکر از تحلیل شفاف شما. فقط یک نکته، شما انتخاب روحانی را اتحاد بیت ،اعتدالیون و اصلاح طلبان دانسته اید. این درست به نظر نمی أید، بیت یک جریان واحد نیست و رهبر هم ممکن است دید متفاوت با أطرفیان خود داشته بأشد. روحانی خطری برای رهبر نیست ولی مرشد أو، رفسنجانی هست. مهم این است که راس نظام به قدری تغییر در سیاستهای خود رضایت داشته بأشد با رفسنجانی یا بدون أو. در این انتخابات رهبر موضع یک جانبه و جناحی نداشتند، بسیار ممکن است روحانی انتخاب اصلح أیشان نبوده ولی از قرار معلوم اینبار به رأی مردم تمکین کردند و حتی با خراب کأری و تقلب مخالفت کرده اند. وجود روحانی در راس کمک شایانی به تغییرمی تواند بکند و این به سود مردم و نظام خواهد بود. تا شرایط أینده جه بأشد و تا کجا این همسویی آدامه یابد. منافع مردم این است که تا حد إمکان إمتداد یابد. به نظر میاید که این بار رهبر جام زهر را نوشیده ولی فعلاً انرا تبدیل به عسل کردند. مهم حاصل کار برای مردم و کشور است شاهد اینکه در بیام خود از روحانی خو استند از الآن شروع بکار کنند و أحمدی نزاد هم به داد کًاه فرا خوانده شده است.
۵۵۲٣۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : آفرین
آفرین
من هرچه مطلب خواندم همه از روی بغض بود این مطلب چاشنی حب هم داشت که جای تبریک دارد.
مسئله این است که ما ایرانی ها ظرفیت عقب نشینی حاکمیت را - به هر دلیل- نداریم.
مثل بازی گردو شکستم بچه ها باید بازی بکنیم.
حاکمان اگر به اندازه یک کفش به سمت ما آمدند ما هم به اندازه یک کفش باید به سمت آن ها برویم و بازی همین طورادامه پیدا کند تا به هم برسیم.
اعصاب اپوزیسون خارج از کشور خراب تر از آن است که بتواند تصمیم عقل پذیری بگیرد.
حرف بسیار است.
فعلا"بدرود.
۵۵۲۲٨ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲       

عنوان : هرکه ناموخت از گذشت روزگار،هیچ ناموزد زهیچ آموزکار
با سپاس از آقای پور مندی عزیز،که با ارائهء نقطه نظرات واقعنینانه در پاسخهای منطقی به سوالهای مناسب "اخبار روز"و عدم پافشاری بر مواضع نادرست اتخاذ شده در روزهای قبل از انتخابات،صادقانه کوشش می کنند تا با ارائهء طریقی هوشمندانه ،موجب همگرایی در صفوف مردم و نیروهای ترقیخواه جامعه باشند.درک نتیجهء (۱_۱) یا همان (برد_برد) در انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد،به گمانم می تواند کلید ارزیابی درست از رفتار نیروهای سیاسی و آنچه که اتفاق افتاد،باشد.از طرف دیگر نتیجه این ارزیابی و چنین درکی می تواند می تواند راه تعامل منطقی فیمابین نیروها را به صورتی منطقی آشکار کند که خلاصه اش را پورمندی عزیز به زیبا ترین شکل ممکن بیان کردند.باید"سخت گیر و مهربان"بود.
هرکه ناموخت از گذشت روزگار
هیچ ناموزد زهیچ آموزگار
۵۵۲۲۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ خرداد ۱٣۹۲