عنوان : جناب آقای عسکراولادی با هم حزبیهایت بیشتر سخن بگوئیــــد،
جناب آقای عسکراولادی،
باســلام واحترام، به عنوان یک شهروندبسیار ساده و کمســواد سیاسی که از اول انقلاب درهمــه ی انتخابات شرکت کرده ام و بعــد از خلــعیت از دکتربنی صــدر متوجــه شده ام که گروهی برای رسیدن به قدرت از هیچ دروغ و جنایتی فروگذار نیستند ازجمله حزب پرســابقــه شما هم در بیــراه رفتن انقلاب سهم بالایی دارد... آری،مدتی است که ازشما حرفهــایی میشنویــم که البته انتظار آن را از خیلی وقتهــا داشتیــم، ولی آنجام عملکرد خوب هیچ وقت دیر نیست، به همین خاطر ازشما که آفتاب لب بام هستی انتظار میرود که با دوستان همفکرت بیشتر صحبت کنی، بخــدا مردم از تنــدروی های مشتی جوان به تنگ آمده اند، این تنــد روی ها اسلام را که دین رحمت است، دین بخشنــده است و... بدنام میکنــد، نوجوانی که این حرکت های خشن را می بینــد از سنین نوجوانی دلسرد و دلزده میشود،
واقعــه ای که حقیقت دارد برای شما وهمفکران شماتعریف میکنم، "درانتخابات۸۸چندنفرازبستگان قرارمیگذارند که به ورزشگاه شهرمان که محل سخنرانی آقای مهنــدس موسوی بود بروند ومن هم دلم نیآمد که آنهــا تنهــا بروند وبه همین دلیل گفتــم که من هم می آیــم...پســر۱۱ساله من میرود از ستاد آقای میرحسین موسوی چنــدتا عکس و چندتکه پارچه سبز که نماد آن سال آقای موسوی بود میگیرد و آن را می چسباند به اطراف ماشین...غروب که حرکت میکنیــم تا برویــم و من که اینهــا را دیدم،خواستــم عکسهــا را بکنــم! آخر من از روی ناچاری و بقول خود مهندس موسوی، میرفتم بین بد وبـدتر یک آدم عاقل را انتخاب کنــم تا در مجامع بین المللی با چرندیاتش آبروی من ایرانی را نبرد! بهرحال نخواستــم تو ذوق بچــه بزنم وعکسهــا و آن پارچــه های سبــز را بردارم... بگذریــم،وقتی عازم شدیم،درجلو امامزاده ای درســر راه به ترافیک برخوردیــم، وقتی پرسیــدیم آیا تصادفی شده؟ یا اتفاقی افتاده که چنــین ترافیکی شــده؟!! گفتنــد حزب الهی ها هرماشینی راکه دارای عکس موسوی ویانماد سبــز باشـدباسنگ وآجرشیشــه آن راخرد میکننــد! بخــدا، تعجب کردم ! آخرچــه کسی باور میکند امثال آقایان موسوی یا هاشمی رفسنجانی و... برانــداز نظامیکه برایش زحمت ها کشیده اند باشــد؟ تازه اگر خدای ناکرده(اصلا"دوباره انقلاب نمیخواهــم)چنــین اتفاقی بیافتــد، خود این آقایان نابود خواهنــدشــد... آقای عسکراولادی، باوربفرمائیــد درحالیکه یکی میگفت بزن کنار... ویکی دیگرمیگفت همینجا بایست تا عکسهــا را بکنیــم و...این بچــه ۱۱ساله از پنجره خودش را به سقف اتومبیــل رساند ودرحالیکه راه می رفتــم، اتومبیــل را پاک سازی ازعکس وپارچــه های سبــزکرد! حال فکرمیکنیــد این پســر می توانــد آن اتفاقات را فراموش کنــدویا استدلالهــای من وامثــال من را که چرا دیگر نمازنمیخوانی را بپـدیرد؟ آری آقای عسکراولادی، این حرکات ناآگاهانــه ضربــه هایی میزند که اطمینان داشته باشیــد، هیچ دشمنی نمیتواند چنــین ضرباتی را وارد کنــد!! آری شما هم در این انتخابات برنده واقعی هستیــد چون بیــن آقایان روحانی و ولایتی از نظر فکری چنــدان فرقی نیست، ولی ســردار قلــم آقای شریعتمــداری ویا مصباح یزدی، جنتی و... اینهــا هرگزبرنده این انتخاب نیستنــد حتی اگرآقای روحانی خودش را اصــلاح طلب ندانـد،. به همین دلیــل از شما استــدعا میکنــم با این آقایان که در کل مملکت ۸۰میلیــونی فقط کمتر از ۵درصــدند بیشــر صحبت بفرمائیــد،. موفق باشید انشاالله
۵۵۵۵۷ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹۲       

عنوان : ‫آرامشی آتشزا و شعله ور در زیر خاکستر آرامش رهبر و اولادی
‫سخنان خامنه ای ثابت کرد که او اصلاح پذیر نیست. نیت اول او نمایش جهانی به مشروعیت رژیم، برانگیختن شور انتخاباتی کوتاه مدت و قابل کنترل مردم و روکم کنی از دارو دسته های جریانات مختلف غیر اصول گرا. ‫سخنان خامنه ای نشان از بغض گلوی طلبکار و خشم عریان و جاه طلب او از شرایط بهم ریخته کشور تحریم شده و طغیان شعاری و فرسوده او از مقصر شمردن همه جهان و مسئولان بغیر از خودش است. او در حالیکه خود را تنها حاکم و عامل بحق و سمبل قدرت نمایشی قدرت و توسعه اتمی ایران اسلامی میبیند، ترسان و هراسان از بی اعتمادی شدیدی نسبت به او باما و آمریکا، که رهبری و مدیریت همه فشارهای اقتصادی جهان و تحریمهای خانمانسوز علیه دولت ایران را بعهده دارد، سخت ناراحت و بیقرار و در رنج و عذاب است. بنابراین آیا میشود نتیجه گرفت که برنده واقعی و اول این انتخابات هم، که دراثر فشار اقتصادی و تحریمهای همان آمریکای دشمن ذهن رهبر، به نتیجه ای خلاف میل واقعی رهبر منجر شد، یعنی با زور رای مردم به روحانی − به کاندیدایی با نظراتی بیشتر نزدیکتر به رفسنجانی و خاتمی تا خود رهبر − هم همان اوباما و آمریکاست؟
۵۵۵۵۶ - تاریخ انتشار : ٨ تير ۱٣۹۲       

عنوان : از این سوال وحشت نکنید!
من یک سوال وحشت آوری دارم:

آیا با آمدن روحانی، این رژیم هنوز "چراغ خاموش" جلو می آید، یا آقای روحانی چراغ رژیم را روشن کرده است؟

این سوال واقعا جدی است!
۵۵۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲       

عنوان : در ره نهفت و فراز ده
در ره نهفت و فراز ِ ده حرفی است
کی ساخته است؟
کی برده است؟
کی باخته است؟

«نیما»


معلوم نیست که این آرامش، آرامش قبل از توفان است یا آرامش بعد خفتنی عمیق در بستری به غارت رفته. البته که آقای عسگر اولادی و همکارانش به این آرامش نیاز دارند. اما آیا این «خیرالموجودین» (روحانی) می تواند آرامشی را که مردم ستمزده‍ی ایران سالهاست به امید ایجاد روزگار و آرامشی بهتر از دست داده اند، به آنان باز گرداند، بدون این که غرور و استقلال یک ملت را قربانی کند. این امر غیر ممکن است، مگر این که آقای روحانی بر تمام آنچه که تاکنون ولایت فقیه بر سر مردم آورده بشورد و در واقع تمام قدرت را به مردم باز گرداند.

افسوس که گذشت و آقای خامنه ای موفق شد سبز را به بنفش و سیاه را در پس آن پنهان کند. مردم واقعا از ترس پیروزی مطلق خامنه ای و تحریمها به پای صندوقها رفتند. اما خامنهای و رژیمش در اصل برنده‍ی این انتخابات بودند و تا چند سال دیگر هم خواهند بود.


آمویی
۵۵۵۲۶ - تاریخ انتشار : ۷ تير ۱٣۹۲