یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

وقتی که به آسانی فریب می خوریم! - گلاله کمانگر

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مسعود ح

عنوان : یکرنگان
بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود/ خودفروشان را به کوی می فروشان راه نیست
۵۹۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۱ دی ۱٣۹۲       

    از : اسفندیار پ

عنوان : با اجازه خانم کمانگر و خطاب به آقای حامد صابری
آقای صابری سعی نکنید همانند مذهبیون با پرخاشگری و تهمت و بر چسب زدن طرف مقابل را به سکوت وادارید. اگر این روش کار کردی داشت دیگر کسی مخالف رژیم اسلامی نمی بود. بنابراین تفکر را بجای قلیان تعصب بگذارید تا متوجه شوید حرف خانم کمانگر بمراتب عقلانی تر، مستدل تر و واقعی تر از شعار های شما ست. میدانید که این "تئوری توطئه" درست شد تا هر جا که قافیه و منطق کار نکرد با آوردن این جمله طرف را سرکوب کرد که خوشبختانه در نزد اگاهان کاربردش را از دست داده. اما بجای اینکه توسل به تئوری توطئه شوید لطفا در مورد نکات زیر کمی فکر کنید تا شاید بعد از ۳۴ سال قبول جهل و جنایت اسلامی، واقعیت ها را قبول کنید.
۱. از صدر اسلام تا کنون ، افراد وابسته به این مذهب هیچ پرنسیبی و اصولی را قبول نداشتند و دست بهر کاری میزدند تا به مقصود و قدرت برسند،همانند آتش زدن زنده زنده مردم در عراق و یا خوردن قلب سرباز سوری. آخوند ها و پای منبر نشین ها شاگر ممتاز این مکتب هستند. اینان از هیچ شیادی، دوروئی، ریا و مکر و جنایت ابایی ندارند در راه رسیدن بقدرت و مقصود خود بنابراین باند های درون رژیم باند های جنایتکاری هستند که همه چیز را برای باند خود میخواهند ضمن اینکه مرتب باندش را عوض میکنند، یک روز چماقدار و شکنجه گر و تیر خلاص زن امام، روز دیگر با یک مدرک دکتری از دانشگاه تربیت آدمکش امام صادق و یا آن دانشگاه مجهول در انگلیس (قبله آخوند و آخوندک شیعه) اصلاح طلب و روز دیگر اصولگرا و .... میشوند.
۲. شما که اکنون در قلب تهران نشسته اید، حتمن میدانید که در سرزمین های که حقوق بشر نسبی رعایت میشود، رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیر و یا نماینده گان بمحص دریافت رشوه و یا رابطه سکسی با کسی، از شغل خود استعفا میدهد و از مردم عذر میخواهد. اما در سرزمین لعنت اسلام زده، کسی نخست وزیری ۸ سال کشتار دقیقه ای بدون یک دادگاه ثانیه ای میشود، جنگ را ادامه میدهد که لاشخورانی سوپر میلیاردر شوند، مملکت را صد سال به عقب میکشاند، با گذاردن لقب جعلی در روی اتاق کارش در دانشگاه تربیت معلم، سالها استاد!! میشود؛ همسرش هنوز لیسانس نگرفته بدون گذراندن کنکور وارد دوره دکتر میشود و بچای درس و تحقیق از محصر این و آن آیت الله بهره میگیرد و بعد یکشبه سوار بر حرکت مردمی میشود که حافظه تاریخی شان یک ثانیه هم نیست و رهبر میشود و در دانشگاه بابل در سخنرانی اش میگوید کسانی که در سالهای ۶۰ اعدام شدند، "مرتد" بودند ، یعنی قتل شان واجب. حالا باز خانم کمانگر را محکوم بداشتن تئوری توطئه میکنید یا به حافظه خود شک میکنید؟
۳. زمانی که آندسته مردم آگاه فرصت را مغتنم شمردند و خواهان برچیدن حکومت جهل و جنون و جنایت اسلامی شدند، همین رهبران به مردم گفتند که "برای یکی بودن" بصفوف آدمکشان اسلامی در تظاهرات بهمن ماه بروید تا هم سرکوب شوید و هم دکان جنایتکاران اسلامی پر رونق. این یکی که دیگر "تئوری توطئه" لقب نمیگیرد، میگیرد؟ شاید هم امداد غیبی معصومین بداد برسند تا اینچنین لقب گیرد.
۴. همان اصلاح طلبان غدار که رفتند زیر عبای خامنه ای تا بیضه اسلام صحیح و سالم بماند برای تجاوز و کشتار و چپاول و از آخوندی که "فتنه ۸۸" را محکوم کرد بود و ودافع سرسخت کشتار دانشجویان بود و از سرکزده گان بمب گذاری در آرژانتین. حالا دیدید که تمامی باند ها وقتی که بیضه اسلام در خطر هست همگی یکی میشوند و شیادی، "حصر خانگی" جار زده میشود تا مردم در خواب بیشتر بخواب روند.
۵. شما مختارید از جانب خود هر انقلاب و هر حرکتی را محکوم کنید ولی لطفن همانند آخوند ها از جانب دیگران حرفی نزنید، چرا که بغیر از آنها بقیه انسان ها باور ندارند که مردم صغیرند و منجمد فکران آخوند فقیه. اگر انقلاب در هر کشوری شود نه بر مبنای خواست من هست و نه شما. این مردم آگاه هستند که وقتی که دیگر تحمل سرکوب مادام را ندارند و سفره شان خالی هست و حافظه هایشان را دوباره بدست آورده اند، دست به شورش و انثلاب میزنند. به امید آن روز
۵۵٨٣٨ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۲       

    از : حمید ارجمند

عنوان : پاسخی به حامد صابری
آقای حامد صابری چند نکته را در انتقاد به خانم کمانگر عمدا و یا ناخواسته ندید گرفتند ! اول اینکه میگوید شما در خارج نشستی و مثلا در توهم و بیخبری از عشق مردم ایران به ولایت بیخبری ! البته با بازی و جابجا کردن کلمات در واقع همین مفهموم را سعی دارند الغا کنند ولی در قالب جمله ای بی محتوا ، دوم باید به ایشان یاد آوری نمود که وجود صد ها هزار ایرانی تبعیدی یا ملیونها نفر در خارج و فعالیت بخشی کوچک از این جماعت در افشا کردن جنایات فاشیستهای شیعه حاکم بر ایران در طول ۳۴ سال گذشته اگر نمیبود امروز ایشان و امثالهم حرفی برای گفتن نداشتند و این حرف که عده ای درخارج نشسته اند را بیشتر عوامل خود رژیم و با اهداف خاص و شناخته شده وزارت اطلاعات جهت جدائی انداختن بین نیروی بیرون و درون کشور راه انداخته اند و توسط بقول خودشان ارتش سایبری و بکار گرفتن چند هزار مزدور بسیجی و اطلاعاتی که در مقابل دریافت تکه استخوانی کارشان پرسه زدن در اینترنت و سم پاشی و ایجاد شبهه و مارک زدن در پوشش اپوزیسیون میباشد و امری است لو رفته ! سوم اینکه کمال نا آگاهی شما از حسین خان شریعت مداری جنایتکاری در ردیف گوبلز میباشد که این جنایتکار را در قیاسی با خانمی آزاده و مبارز در یک ردیف قرار میدهید و حتی با گفتن اینکه دست او را از پشت بسته اید !سعی در تطهیر چهره کثیف و جنایت پیشه ای دارید . اما در مورد آقای حجاریان که امروز شده لیدر آزادیخواهی و ماسک روشنفکری و اپوزیسیون به چهره زده است گویا از سوابق ایشان هم بی اطلاع میباشید یا نمیخواهید به عمد سوابق این اشخاص را بیاد آورید ! اوصولا صرف ترور ایشان توسط باندهای رژیم دلیلی برا اینکه ما امروز او را چهره ای آزادیخواه و مدافع منافع مردم بحساب آوریم نمیتواند ملاک باشد زیرا اگر اینگونه فکر کنیم سعید امامی را هم باید قربانی و مدافع ایران بحساب آوریم ! تصویه حسابهای داخلی بین گرگهای رژیم دلیل بر آزاد اندیشی و طرف ملت بودن آنها بحساب نمیاید . و جریان آقای موسوی در یک تحلیل جداگانه پاسخ خود را دارد و نمیتوان همه حوادث و رخدادها در جمهوری فاشیست شیعه را در یک کاسه ریخت و جوابی یکسان دریافت کرد .
۵۵٨٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۲       

    از : حامد صابری

عنوان : باز هم تئوری توطئه
نویسنده محترم بجای اینکه بیاید مستدل و منطقی نظرات کسانی را که با آنها مخالف است نقد کند باز هم به تئوری توطئه متوسل شده و تصور میکند که همه داستان توطئه یک عده معدود است
خانم کمانگر بنده و هزاران امثال بنده با گوشت و پوست و خون و با تمام وجود درک کرده ایم که انقلاب کار بسیار غلطی است و قبل از امثال خاتمی و موسوی و ... هم به این مطلب رسیده ایم
مشکل این است که امثال شما در خارج کشور در ذهنیات خودتان دست و پا می زنید و قادر نیستید تحولات در افکار و رفتار و فرهنگ مردم را ببینید
یعنی واقعا فکر می کنید که همه داستان الکی و فیلم است ؟ موسوی و کروبی و بسیاری از کسانی که در زندانند دستشان در دست زندانبانان است ؟ این همه عذابی که خانواده موسوی می کشند و حتی شرایطی فراهم کرده اند که باعث طلاق یکی از دخترانش شده باز هم توطئه است ؟ بابا شما که دست حسین شریعتمداری را از پشت بستی
نکند حجاریان هم خودش خودش را ترور کرده ؟
۵۵٨۲۱ - تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱٣۹۲       

    از : اسفندیار پ

عنوان : بیاد داشتند چند نکته
خانم کمانگر مسلمن میدانید که در تاریخ اسلام، افراد مرتب جایگاهشان را عوض میکند تا هم خود و هم بیضه اسلام در امان باشد. خودشان به این عملکردشان میگویند تقییه ولی بزبان پارسی و بدون شارلاتان بازی کردن به آن میگویند دوروئی، بی پرنسیبی، بی شخصیتی، طرفدار حزب باد بودن، نان را به نرخ روز خوردن و...... وقتی که از خمینی آمد ایران در هواپیما وقتی از او گفتند چه احساسی داری جواب داد: هیچ. وقتی از او سوال کردند که در پاریس از آزادی همه احزاب میگفتی ولی حالا چیز دیگر میگویی؛ جواب داد" خدعه کردم. یعنی همان راه و روشی که از صدر اسلام تا کنون در تمامی جامعه های اسلامی مرسوم هست و بهمین جهت هم جامعه مسموم هست حال مردم عادی اش را در نظر بگیرید یا آن دبیر اول سازمان یا حزبی. شما یک فرد و یا گروه و تشکیلات اسلامی در سراسر دنیا نیمتوانید سراغ بگیرید که چنین نکند و برای اسلام عزیز هزاران هزار انسان را نکشد زنده یاد بیژن جزنی بخوبی در زندان پته اینها را بر روی آب انداخت و تمامی اعضا سازمان و نیروهای چپ را از همکاری با اسلامیون حتی مجاهدین برخدر داشت و صد افسوس کسانی که ماسک همفکر بودن جزنی را زده اند پا به پای رژیم در فاجعه سازی ها حرکت کردند.
شما حتمن بهتر میدانید که پس از سرکوب ها و کشتار های ۵۷-۶۷ رژیم تحت تئوری های سعید حجاریان و سعید امامی دست به اپوزیسیون سازی یخصوص خارج از کشور زد و میلیارد ها دلار خرج آن کرد و بسیاری از "رهبران" و "اعضای" اپوزیسیون را پروار کرد و هر زمانی که شورشی، حرکتی و یا مخالفت جدی علیه رژیم در ایران و خارج شروع شد، سعی اینان چوب گذاشتن لای چرخ حرکت مردم شدند و با بحث های بی ربط و دلایل تهی سعی در اختلاف و تفرقه انداختن بین مردم کردند و در هر بار هم توسط آن دسته اپوزیسیون "دمکرات" شده در غربت که همراه چشمش بسوی الطاف داخل هست، توانستند حرکت مردمی را سرکوب و به خاموشی بکشانند. معلمین رژیم یخوبی به آنها دست درس داده اند و رادیوهایشان با توهم پراکنی به ادامه زندگی ننگین آنها کمک میکنند. گنجی، نوریزاد، سازگارا، کدیور، حقیقت جو، موسویان، مهاجرانی، مخملباف ها، و... اعضای دست پروده اند و افرادی همچون امیراحمدی و همدستان در تشکیلات ایرانیان مقیم آمریکا افراد پشت پرده. حال اگر برخی از رهبران، مورخان، فالعین سیاسی، محققان، نویسنده گان و شعرای که اینجا و آنجا یا از رژیم حمایت علنی میکنند و یا با دورویی در خارج کشور برنامه "روشنفکری و مترقی" میگذارند و با عنوان اینکه اگر فضای "سیاسی" شود نمیمانم و یا شعار علیه کسی ندهید و "مرگ بر رژیم" خوبیت ندارد و از این قبیل تهی گویی ها، را به آنها اضافه کنید دلیل مانده گاری رژیم واضخ تر میشود.

اما دو نکته
۱. "ی" و یا "ای" وقتی در آخر کلمه ای میاید که با "ه" پایان میگیرد (ی نکره و یا ی نسبیت) به آنها نمیچسبند. مثلا خامنهای ("خا" و "منها") درست نیست. یا جامعهی باید جامعه ی و یا حداکثر جامعه ای که اولی درست هست بیاید. این را نوشتم که مقاله با ارزش تان را به پارسی روان تر بنویسید
۲. یکی از نظر دهنده گان گویا عنایت فانی را با قانع عرفانی یکی دانسته
۵۵٨۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۲       

    از : ئاواره

عنوان : اکنون تکلیف نوریزاد چیست؟
من با چهار چوب کلی برداشت شما مشکلی ندارم، ولی آخر سر نفهمیدم که در خواست و انتظار شما از نوریزاد چیست؟ او باید به کجا پناه ببرد؟ به کیهان برگردد؟ نوشته های او هم دام دیگری است که حکومت گسترده است؟ بالاخره افرین بر او یا نفرت بر او؟
ضمنا سبک و متد برنامه عنایت فانی( او هم از توده ای بودن خویش توبه کرده و راه راست آمده، بد نیست او نیز یکبار خود را به نقد و تجزیه و تحلیل بگذارد) همان "Hard Talk" است، پرنسیب و اس و اساس این نوع برنامه ها بر اساس خرد کردن هـمه کاسه و کوزه ها بر سر فرد است، به هنگام بحران و آشکار شدن تناقضات و کثافتکاریهای سیستم سرمایه داری، وظیفه این بخش از پادوهای سرمایه پیدا کردن و به اعتراف کشاندن شخص یا اشخاصی میباشد که با این موضوع ارتباط داشته اند، انها را به شیوه پدر مقدس به اعتراف وا میدارند، البته با این اختلاف که پدر مقدس در خلوت کلیسا و پشت پرده و آنها بر روی پرده و در ملاء عام، زیرا اعتراف پنهانی فرد، کار پدر مقدس را راه. می انداخت و کار آنها را را اعتراف در ملاء عام،.......، بدین ترتیب ثابت می شود که. عیب در سیستم نیست، در مسلمانی ماست، !!!همین اقای عرفانی در تمام مصاحبه هایش با اشخاص سرشناس کرد( شیخ عزالدین، رزازی، حسن قاضی، مصطفی هـجری، وزیر نفت دولت کردستان) سعی کرده است که همه آنها را بنوعی شرمسار و محاکمه کند و انها را مجبور کند که به نیات استقلال طلبانه مخفی در پس هر حرکت و جنبشی در کردستان اعتراف کنند و آنها را به اعتراف و سپس توبه بکشاند! او حتی به وزیر نفت حکومت کردستان هـم رحم نمیکند واززاو تضمین با عراق ماندن طلب می کند، او به نیابت از حکومت ملی و مردمی و سوپر دمکراتیک مالکی - خامنه. ای در عراق از او میخواهـد که در ملاء عام به نیات پلیدشان در مورد جدایی از عراق و برداشت بیشترشان از نفت کردستان و ندادن سهم برادران عرب خود در نجف و کربلا اعتراف کند،؟؟؟
آنچه را امروز بی بی سی و صدای امریکا میکارند، کشتزار پر بار و برکتی است که در آینده عظمت و گهر باریش آشکار خواهد شد و ان هم تشکیل، هـدایت و کنترل افکار عمومی در فردای حکومت اسلامی است،تا از این راه بودنشان را سر سفره ایرانیان تضمین کنند. آنها حتی به راه کارگر و فدایی و توده ای هم تریبون میدهند تا مومن و پاک و حامی حقیقت جلوه کنند، مکانی برای همگان، تا در اینده به یک پای همه تصمیمات ریز و درشت جامعه. ایران تبدیل شوند. سیاستمدار هوا کنند و بترکانند و الا آخر...
خانم کمانگر شما خودتان مواظب باشید که در دام تصور سازی بی بی سی از نوریزاد نیافتاده باشید و درست همان خالی را که عنایت فانی در نظر داشته، نشانه نرفته باشید
با احترام
۵۵٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱٣۹۲       

    از : حمید ارجمند

عنوان : خانم کمانگر دست بر نقطه حساسی گذاشتید !
با دورود و سپاس از نوشته بسیار ارزشمند و موشکافانه شما و افسوس از مدعیان روشنفکری که تمام سعی و تلاش خود را میکنند تا نظام دمکراتیک فعلیشان حفظ گردد ! بسیاری از این آقایان و خانمها معتقدند چون ولی فقیهه انتخابات بر گذار میکند پس باید در این بازی شرکت کرد و ملقها زد تا شاید یک حبه قند دریافت کنند ! با خواندن نوشته شما امیدوارتر گردیدم و دانستم که هستند هموطنانی که وجدان و شعورشان را به یک حبه قند هرگز نمیفروشند و دامها و بازیگران شیاد را در لباس روشنفکری خوب شناخته و میشناسند .
۵۵۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست