یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

مواضع دبیرکل حزب کمونیست مصر
درباره ی رویدادهای این کشور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نفرین بر جاهلان وعاملان امپریالیزم

عنوان : کودتای مصر جنایتکاران صهیونیزم/امپریالیزم را در کاخ سفید رسوا کرد
خطای خطیری که حزب کمونیست شوروی تحت رهبری استالین در رابطه با فاشیسم (ناسیونال ـ سوسیالیسم) مرتکب شد، ماهیتا فرقی با خطای خطیر حزب توده در رابطه با فوندامنتالیسم شیعی ندارد}

افراد بی اطلاع و همراه با جنایتکاران جنگی هنوز در باره "خطا" شوروی حرف می زنند و شکست فاشیسم بدست همین شوروی با قربانی کردن ۲۳ میلیون را از یاد می برند. فاشیسم توسط شوروی نه آمریکا به فنا پیوست.
هیچکس نمی تواند کتمان کند که مرسی در اثر یک انتخابات آزاد برمسند نشست. هیچکس نمی تواند کتمان کند که با دخالت آمریکا و نوکر صهیونیسم - اوباما - دو کودتای نظامی برای آرایش قوا در مصر صورت گرفت: یکی علیه مبارک - چون برای امپریالیزم نفعی دیگر نداشت ، و یکی علیه مرسی تا نوکران بین المللی خود مثل البرادعی را بر سر کار آورند. مصر نمی تواند یک مرتبه جهش کند و بهبود اوضاع پله پله است.
۵۵۹٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : در رابطه با کامنت روزبه عزیز
ظاهرا روزبه عزیز پرونده حاضر و آماده ای از همه چیز زیر بغل دارند و برق آسا رونویسی می کنند.
چالش فکری یعنی پاسخ روشن به دعاوی حریف و نه کلی بافی انتزاعی.
فوندامنتالیسم در همه فرم های شیعی و سنی اش همشیره فاشیسم است.
چرا؟
برای اینکه هر دو جریایات از ریشه ارتجاعی، مهاجم، هار و خردستیزند.
به دلیل همین خردستیزی نه روی گفتارشان می شود حساب کرد و نه روی رفتارشان.
خطای خطیری که حزب کمونیست شوروی تحت رهبری استالین در رابطه با فاشیسم (ناسیونال ـ سوسیالیسم) مرتکب شد، ماهیتا فرقی با خطای خطیر حزب توده در رابطه با فوندامنتالیسم شیعی ندارد
از روزبه چه پنهان که هم هیتلر و هم خمینی با «رأی» کذائی مردم روی کار امده بودند.
ولی «رأی» گرفتن از مردم برای صاحبان سرمایه کلان کاری ندارد.
دادن چلوکبابی به توده گرسنه با خورشت وعده وعیدهای واهی کاری ندارد.
در رابطه با فاشیسم و فوندامنتالیسم باید توجه داشت که خردی در بین نیست.
کردوکار هر دو فرم ارتجاع، حساب و کتاب ندارد.
می توان براحتی آب خوردن با هر دو پیمان ائتلاف و یا حتی اتحاد بست و بدان دل خوش داشت.
ولی ناگهان متوجه می شوی که دیر شده و خانه بر سرت آوار شده است.
نتیجه این جور خطاها ۲۰ میلیون کشته و کشوری خاکستر شده و سوسیالیسم از نفس افتاده آنجا و مرگ ددمنشانه هرچه توده ای به معنی واقعی کلمه بود، اینجا ست.

ما گفتیم که نه از تناسب قوای طبقاتی در مصر اطلاعی داریم و نه قصد ارائه راه حل.
انتقاد ما به شیوه تحلیل شما بود که نه به تحلیل بلکه به تخطئه شباهت داشت.
اما در رابطه با کودتا؟
کودتا فرمی از تسخیر قدرت است که بوسیله قوای مسلح صورت می گیرد.
کودتا فرم است، قالب است، ظرف است.
و به مثابه فرم، قالب و ظرف می تواند محتوا، درونمایه و مظروف متفاوت داشته باشد.
در فرم تسخیر قدرت از طریق کودتا هم می تواند محتوائی از اراده خلق گنجانده شود و هم ضد آن.
کودتای ناصر و قذافی و اسد و افسران کمونیست سودان و غیره بیانگر اراده خلق بوده اند، مترقی و مثبت و رهگشا و انقلابی بوده اند و کودتای پینوچه و محمد رضا شاه و غیره ارتجاعی و ضد منافع توده.
دیالک تیک ماتریالیستی را بهتر است بیاموزیم و در حلاجی مسائل به خدمت گیریم و گرنه خطر آن می رود که به سطح طوطی ئی تنزل یابیم که هنرش تکرار یاوه ها ست.
ممنون
۵۵۹۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲       

    از : روزبه

عنوان : پاسخ به یک ابهام
۱- «کودتا در ادبیات سیاسی به مداخله غیرقانونی نیروهای مسلح یک کشور یا گروهی از افسران آن علیه نهادها و مقامات قانونی کشور و برکناری و عزل آنان و در اختیار گرفتن موقت یا دائمی قدرت توسط کودتاگران نامیده می‌شود. اگر به تعریف کلاسیک از کودتا توجه داشته باشیم تحول اخیر مصر از ویژگی‌های یک کودتا برخوردار است. ۲-محمد مرسی تنها یک سال قبل و در اولین انتخابات آزاد و رقابتی تاریخ مصر با رای حدود ۵۲‌درصد رای‌دهندگان به ریاست‌جمهوری انتخاب شد و قدرت را به صورت قانونی و انتخاباتی از ارتش به‌عنوان متولی اداره کشور در دوران انتقالی پس از سقوط مبارک دیکتاتور مصر تحویل گرفت. در این انتخابات نه تنها حامیان انقلاب بلکه نمادها و شخصیت‌های برجسته دوران مبارک نیز امکان رقابت داشتند به نحوی که احمد شفیق ژنرال بازنشسته ارتش و نخست‌وزیر دوران مبارک به عنوان نماد نیروهای حافظ وضع سابق همراه با مرسی به عنوان نماد نیروهای تحول‌خواه به دور دوم انتخابات راه یافت. ۳-ارتش مصر سابقه‌ای دیرینه در ساختار قدرت و سیاست این کشور داشته و از کودتای افسران آزاد در سال ۱۹۵۲ (به رهبری جمال عبدالناصر) تا امروز همواره کانون اصلی قدرت در کشور بوده است. جمال عبدالناصر، محمد انورالسادات و محمد حسنی‌مبارک روسای‌جمهوری کشور از آن هنگام تا پیروزی مرسی در یک‌سال قبل همگی از ارتش برآمده و به اداره بسته کشور اقدام کرده‌اند. در این شش دهه همه جریان‌های اجتماعی و سیاسی جامعه مصر توسط ارتش و روسای‌جمهوری برآمده از این نهاد سرکوب شده و امکان نقش‌آفرینی در صحنه سیاست رسمی کشور از آن‌ها سلب شده است. ارتش مصر البته به دلیل نقش‌آفرینی در دوران جنگ‌های عربی و اسراییلی و در مبارزات ضداستعماری جمال عبدالناصر رهبر و نماد جریان ناسیونالیستی و قومی عربی از اعتباری مثبت در نزد توده‌ها و نخبگان مصر و جهان عرب برخوردار بوده است. اگرچه با فاصله گرفتن تدریجی مصر از سیاست‌های دوران عبدالناصر و پس از صلح با اسراییل در دوران سادات و عادی‌سازی روابط با اسراییل در دوران طولانی دیکتاتوری مبارک، هم از این خوشنامی ارتش به دلایل سیاسی کاسته شد و هم ورود گسترده ارتش به عرصه فعالیت‌های تجاری و قرار گرفتن آن در پشت پرده بخش مهم اقتصاد غیررسمی و مافیایی مصر به بدنامی هرچه بیشتر ارتش دامن زد. ۴-اگر وجود نوعی بحران سیاسی و اجتماعی و یک جریان مردمی همراه با ارتش مبنای قضاوت درباره کودتاها قرار گیرد بسیاری از کودتاها حرکتی مردمی و قانونی تلقی خواهند شد. نگاهی به کودتاهای متعدد در ترکیه و پاکستان و کشورهای عربی در چند دهه گذشته شاهدی بر این مدعاست. زیرا بسیاری از کودتاها در پیآمد یک بحران داخلی یا خارجی و مستظهر به پشتیبانی بعضی از نیروهای سیاسی و اجتماعی انجام یافته است. به‌نظر می‌رسد جدای از توجیه‌هایی از این دست و تحلیل‌های مبتنی بر حب و بغض، کودتا توسط ارتش همواره کودتا خواهد بود و نه اقدامی مردمی یا دموکراتیک. دیر یا زود نیروهای اجتماعی کمک‌کننده به کودتای اخیر مصر نیز خواهند دانست که از ترس مار به اژدها پناه برده‌اند. زیرا اگر ترس آنان از انحصارگرایی اخوان‌المسلمین بیشتر مبتنی بر یک تخمین یا پیش‌بینی ایدئولوژیک و حداکثر مبتنی بر یک تجربه کوتاه یک‌ساله از حضور اخوان در جزیی (تنها جزیی) از قدرت مصر است، ترس از ارتش به‌عنوان کانون محوری قدرت در چند دهه اخیر مصر مبتنی بر واقعیت‌های مسلم تاریخی است. در خاتمه ذکر یک پیشنهاد شاید خالی از لطف نیاشد! در میانه بحث و جدل(نه به معنای دعوا) شاید مفید باشد که فرهنگ بحث و نزاکت در مواجه با نظرات "غیر خودی" رعایت شود!
۵۵۹۱٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : تخطئه به جای تئوری
در رابطه با کامنت حضرت روزبه:
ما هنوز این مصاحبه را نخوانده ایم.
فقط کامنت روزبه را خوانده ایم.
شیوه تفکر روزبه عزیز را می توان شیوه ای سوبژکتیویستی (ذهنگرائی ترجمه نارسائی از آن است) نام داد:
بدون تحلیل اوبژکتیف (عینی) و همه جانبه ی فاکت ها بنا بر میل و هوس خویش و بنا بر پیشداوری های خود نسبت به صاحب نظر دیگر ابراز نظر کردن و حتی بمراتب بدتر، پاشنه دهن خویش کشیدن و هر چه دم دست بود به رگبار توهین و تهمت و تحقیر بستن.
خوب فرض کنیم کنیم حق با روزبه است و نظامیان مصر وابسته به امپریالیسم اند.
خوب اخوان المسلمین که به این دلیل به آب زمزم شسته و تطهیر نمی شود.
مثال:
دربار پهلوی، هیئت حاکمه و طبقه حاکمه مربوطه هم وابسته به امپریالیسم بود، ولی صد بار مترقی تر از فوندامنتالیسم شیعی بود.
حالا اگر حزب توده (حزب خواهر و یا برادر حزب کمونیست مصر) از طبقه حاکمه یادشده در مقابل خمینی دفاع می کرد، روزبه با در اختیار داشتن تجارب سی ساله، چه موضعی نسبت به آن می گرفت؟
ما از تناسب قوای طبقات اجتماعی در مصر خبر نداریم، ولی بهتر است روزبه و اعوان و انصارشان بدانند که صحنه جامعه بشری، صفحه شطرنج نیست.
انسان ها (مثلا سران ارتش و غیره) مهره شطرنج نیستند.
چیزها و پدیده ها را بهتر است در دیالک تیک داخلی و خارجی در نظر گیریم و در این دیالک تیک نقش تعین کننده از آن قطب داخلی است.
مثال تجربی:
حضرت مرسی و اخوان المسلمین در همدستی با صهیونیسم و امپریالیسم و سلفی های تا مغز استخوان گندیده م متعفن فوندامنتالیست و فاشیست به خلق بی دفاع و مظلوم سوریه اعلام جهاد دادند، ولی همین ارتش مصر تن به دیکتات امپریالیسم و ارتجاع سلفی نداد.
ضمنا روزبه بهتر است نیروی سنت (احسان طبری) را دستکم نگیرند.
این همان ارتشی است که پرورشگاه ناصرها بوده است که تف به روی امپریالیسم انداخت و چین کمونیست را به رسمیت شناخت، کانال سوئز را ملی کرد، میزبان چگوارا شد.
روزبه ها بهتر است که یادها را با بادها عوضی نگیرند و انسان ها را مهره مرده صفحه شطرنج نپندارند.
۵۵۹۰۷ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۲       

    از : روزبه

عنوان : تمسخر تحلیل طبقاتی به زبان تروتسکیستی
تحلیل طبقاتی پدیده های اجتماعی در قاموس دستباز ها و دوستانشان در مصر کار را به انجا کشانده که کودتای نظامیانی که در پی مادام العمر کردن منافع اقتصادیشان هستند و تا دندان بوسیله امپریالیسم ایالات متحده مسلح شده اند عین همخانی با منافع ۹۰ میلیون توده مصری قلمداد شود! شاید روزی جنگ قدرت در هیت حاکمه ایران هم منجر به کودتای سپاه شود و دستیاز ها از انهم حمایت کنند!
۵۵٨۹٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست