از : جاسم الابود
عنوان : تفاوت نظریات رفقای داخل و خارج کشور
بسیار خوشحالم که رفقای گروه خرداد ارزیابی خردمندانه و مبتنی بر یک تحلیل علمی را ارائه کردند و باعث دلگرمی هواداران واقعگرا شدند. رفقای خارج در تحلیل ها و رهنمود هایشان همچنان خارج می زنند و به دلیل دوری از کشور و نزدیکی با گروههایی که تحلیل درستی از شرایط ندارند ، به سویی میروند که هر روز باید گفته های روز قبل خود را توجیه کنند. پیشنهاد میکنم مرکزیت مهاجر ارتباط بیشتری با رفقای داخل داشته باشد و در تصمیم گیریهای نهایی با ایشان مشورت بیشتری داشته باشد.
توجه داشته باشید که مطالبی که شما مینویسید بلافاصله روی اینترنت ظاهر میشوند و شما دیگر امکان تغییر آن را ندارید. ( آیا واقعا همینطور است؟ تجربه قبلی من با این جملات متفاوت است.)
۵۶۱۷۰ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣۹۲
|
از : بهرامی
عنوان : دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز. «سعدی »
با درود
خواستم نظرم را بنویسم اما وقتی نوشته «پرویز مختاری» را خواندم دریغم امد که انرا با شما به
اشتراک نگذارم. وقتی که پاسدار بچه ای همچون«مخملباف» با موجودیت اسرائیل کنار می اید یا
وقتی محمد نوریزاد قلم کش خامنه ای به خطا بودن راه خود اذعان میکند و سعی بر تصححیح رفتار
خود دارد٬ کم نیستد کسانی که در داخل خارج کشور زندگی میکنند و خود را هم چپ میدانند و در
۳۴سال گذشته شغل استمالت از اخوند ها را پیشه خود کرده اند البته شغلیست با «مزایا» و دیگر
خیرات ...و بهانه هم ساده است«انتخاب بین بد و بدتر» و اما داستان ملاله دختر بچه پاکستانی
---------
داستان ملاله و داستان آن «نوکر ِ قلدر انگلیسی ها»! «پرویز مختاری»
داستان را میدانیم. ملاله، آن دختر پاکستانی که برای دفاع از حق آموزش و یادگیری به تیر اسلام
گرایان ِ پاکستانی گرفتار آمد ولی جان به در برد، در روز آدینه دوازدهم ژوئن و در شانزدهمین
زادروز اش، در سازمان ملل سخنرانی کرد. این نخستین باری بود که او پس از تیر خوردن اش در
۹ ماه ِ پیش، بسخنرانی می پرداخت. او را برای آن با تیر زدند که کارزاری را برای حق آموزش
دختران در پاکستان به راه انداخته بود و خواستار آن شده بود که هر کودکی حق رفتن به آموزشگاه
و فرای گیری ِ خواندن و نوشتن داشته باشد. او در سازمان ملل گفت:«بگذارید که کتاب ها و کِلک ها
را بلند کنیم و بالا بگیریم، زیرا که کتاب و کِلک پرتوان ترین ِ جنگ ابزارها هستند». او از سیاست
بازان خواست که به پدافند از این حق کودکان بپردازند.آن حقی که ملاله از آن سخن گفته و می گوید
زیاد برای ایرانیان ِ امروز درک شدنی نیست. ما آن دوران را هشتاد، نود سال ِ پیش از سر گذراندیم.
امروزه شمار دانش آموزان دختر در استان«سوات» که زادگاه ملاله است افزایش ِ اندکی نسبت به سال
گذشته یافته است، که این افزایش را نمیتوان دقیقاً به کارزار فرهنگی ِ ملاله نسبت داد، بلکه بخت طالبان
در آنجا دچار دل پیچه شده و از قدرت اش کاسته گردیده است. پس در «سوات» مردم ِ بیشتری جرأت
پیدا کرده اند که دختران شان را به دبستان بفرستند.ولی در منطقه ی مُهمند، در نزدیکی ِ مرز افغانستان،
بیش از ۷۵ دخترانی که پیشتر به درس خواندن میپرداختند خانه نشین شده اند. شاید دختران مُهمندی
هم دوست داشته باشند که به فراگیری ِ خواندن و نوشتن و دانش آموزی بپردازند، ولی پدران و مادران
ترس دارند که دخترانشان قربانی دستگاه دهشت افکنی و آدم کشی ی طالبان شوند.هنگامی که به وضعیت
آشوب سرای پاکستان ِ اتمی نگاه می کنم و گذشتهء ایران را در دوران به قدرت رسیدن رضاشاه به یاد
می آورم، میتوانم در ذهنم به تصویر بکشم که اگر کوشش های آن مرد ِ بزرگ ِ ایران خواه نبود ما امروز
وضعیتی هم چون پاکستان و افغانستان داشتیم.دربارهء او گفته اند که دین ستیز و اسلام ستیز بود. چنین
نبود. او با دخالت آخوند ها در سیاست و زیاده خواهی آخوندها در ستیز بود، که می خواستند آموزش و
پرورش کشور را در دست داشته باشند. آحوند ها که حکومت را حق خود می دانستند کوتاه نمی امدند.
او هم آخوندها را سر جایشان نشاند.آخوندهای انگلیسی و انگلیسی ترین ِ خانواده ی "ایرانی"، یعنی خانواده
فرمانفرما، با پروانه دولت فخیمه او را «رضا خان ِ قلدر و نوکر انگلیس» لقب دادند، تا واقیعیتی در پرده
بماند، که ماند.نود سال از آن دوران می گذرد.در همه این سال ها آنقدر به خود دروغ گفته ایم و چنان کاخی
از دروغ بپا ساخته ایم که با هر دست زدنی به آن کاخ همه ی دیوار هایش در هم می ریزد. ملاله امروزه
برای چیزی مبارزه می کند که ما نزدیک به هشتاد سال پیش آن را به دست آوردیم. کاش از دلیری ِ این دختر
بیاموزیم و کتاب ها و کِلک ها را در بر افراشتن چراغ پرچم دوستی و خرد به کار اندازیم.
۵۵۹۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ تير ۱٣۹۲
|
از : اخبار روز
عنوان : به آقای جعفر رستمی بوکانی
با سلام،
نه شما و نه هیچ کس دیگری از نظردهی در اخبار روز محروم نشده اید. در نظر قبلی تان شما عده ای را بدون دلیل مشکوک خوانده و سلامت سیاسی آن ها را مورد پرسش قرار داده بودید، به همین علت کامنت شما درج نشد.
با احترام
۵۵۹۴۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲
|
از : امضاء محفوظ(داخل کشور)
عنوان : چند نکته
۱-آیا این روشی دمکراتیک و شفاف است که تعدای که معلوم نیست چند نفرند وشاید هم یکنفر باشد ،این جازه را به خود بدهند به عنوان " سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) – هواداران داخل کشور- گروه خرداد" هر ازچندی بیانیه ای صادر کنند و در مخالفت مواضع و خط مشی مسلط سازمان اظهارنظرنمایند.این دوست یا دوستان!! میتوانند تحت نام های مستعار دیگری هم مقالات شان را منتشرنمایند .اصرار براستفاده از نام سازمان با چنان مواضعی بسیارسوال برانگیز است.حداقل کار ممکن و عمل صادقانه در صورتی که اصرار به استفاده از نام سازمان رادارند ،اشاره به هواداران سابق سازمان اکثریت است.
۲-در تحلیل و بررسی که این دوستان ارائه میکنند هیچ نشان و اثری از مواضع نیروی "چپ"مشهود نیست وبیشتر به نظر میرسد ما با تعدای اطلاح طلب آنهم از نوع حکومتی آن مواجه هستیم.
۳-اگر این شیوه بیانیه صادر کردن تحت عنوان جمعی از هواداران سازمان بخواهد ادامه یابد میدانید چه بلبشویی بوجود خواهد آمد و هرچند نفر از هواداران سازمان در جای جای کشور میتوانند با عنوان هواداران سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت- گروه چه و چه..... دست به انتشار اعلام مواضع مستقل ومخالف سازمان بزنند.
۵۵۹٣۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲
|
از : عیسی صفا
عنوان : هوشیاری
این بیانیه را در کنار بیانیه « راه توده» نشریه ضد حزب توده ایران در حمایت از روحانی بگذارید تا معلوم شود که عده ای داوطلبانه به اسم چپ در خدمت باز تعریف رژیم از چپ در جامعه قرار گرفته اند. رژیم ولایت فقیه در انتخابات ریاست جمهوری موفق شد بخشی از اصلاح طلبان را به دنبالچه خود تبدیل کند. اکنون نوبت درست کردن یک چپ قلابی در ایران است برای بی اعتبار کردن سازمانها و احزاب چپ ریشه دار در ایران. شاید مقاله فواد شمس اعلام شتابزده این برنامه گسترده رزیم ولایت فقیه برای ایجاد تشتت در چپ است. شاید وی برای شهرت فردی دست به این کار زده باشد. سازمانهای چپ باید با هوشیاری کامل با برنامه های توطئه گریان رژیم علیه چپ با افشاگری سریع مقابله کنند.
۵۵۹۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲
|
از : جعفر رستمی بوکانی
عنوان : یادآوری
با سلام و خسته نباشید .
من مدتی است که از چاپ کامنت هایم در اخبار روز محروم شدهام .
اگر امکان دارد ،لطفا با ذکر دلیل قانع کننده مرا در جریان قرار دهید .
فراموش نکنید که مواضع جانبدارانه شما از یک جریان فکری خاص ، ارزش کار مستقل
ژورنالیستی شما را پایین میاورد.
با احترام/ جعفر رستمی بوکانی
۵۵۹۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲
|
از : بهروز
عنوان : داخل کشور
آقای امیری اگر ما داخل کشوریم که این مطلب را سخنان مغشوش لیبرال-رفرمیست های شرمگین که هنوز از نام سترگ فدایی دست نمی کشند ارزیابی می کنیم.
۵۵۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲
|
از : علی امیری
عنوان : تقدیر
تحلبلی دقیق و عالی است فرق برخی از خارج نشینان و داخلی در همین است که اقراد داخل کشور با و اقعیات ارتباط مستقیم دارند و آنها همچنان با ذهنیت خود درگیرند.
۵۵۹۲۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ تير ۱٣۹۲
|
از : صادق کار
عنوان : رفقای عزیز شما هم با اعتدالیون برای تعدیل مطالبات همراه شذید!
رفقای عزیز، من با بسیاری از نقطعه نظراتی که شما در اعلامیه های قبلی تان مطرح کردهاید، بویژه موضع گیری های شما راجع به دولت احمدی نژادوجنبش سبز موافق بودم وهستم، ولی با اعلامیه شما راجع به انتخابات و تصور اغراق آمیزی که نسبت به روحانی دارید موافق نیستم وآنرا توهم پراکنی می دانم. شما در این اعلامیه، بدرستی از ایستادگی جنبش سبز برسر مطالباتش حرف میزنید، ولی نمیخواهید بپذیرید، که تعدیل مطالبات جنبش سبز، جزیی از مهندسی انتخابات بوده است. شما با رای دادن به روحانی به این تعدیل رای دادید و با اعتدال گرایان علیه جنبش شبز همراه شدید. انتقاد دیگر من به شما این است که شما درحالی که خود را هوادار فدائیان خلق معرفی می کنید در انتخابات علیه موضع رسمی سازمانتان موضع گرفتید و رفتارتان مغایر با پرنسیب های حزبی بود.
صادق کار
۵۵۹۱۴ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۲
|
از : ایکاروس
عنوان : نکات جالب یک ارزیابی "جالب"
این گروه که پیش از انتخابات حمایت خود را از اصلاح طلبان تا حد مثبت ارزیابی کردن سند چشم انداز بیست ساله جمهوری اسلامی اعلام کرده و خواهان جضور گسترده مردم در انتخابات شد، در مقاله امروز خود به نکات بسیار جالبی اشاره کرده که عمق تحلیل و درکشان از اوضاع را نشان می دهد:
۱- وضعیت اسفبار کشور نه از سیاست های ویرانگر هسته ای و خارجی و داخلی، که ناشی از "عدم مدیریت صحیح تحریم های ناشی از سیاست هسته ای است." در واقع اگر تحریم ها خوب مدیریت می شد می توانستیم با ادامه همین سیاست هسته ای وضعیت خوبی داشته باشیم.
۲- تصمیم مردم به شرکت در انتخابات نه یک تصمیم یک شبه، که "از ماهها پیش از انتخابات برنامه ریزی شده بود" ولی ناگهان بر اثر اقدام حکومت، مردم دچار یاس شده و سپس با اقدام خاتمی و هاشمی و استفاده جوانان جنبش سبز از فیس بوک و موبایل و تلفن ثابت ، مردم در اقصی نقاط کشور دوباره امیدوار شده و در مدت کم باقیمانده تا انتخابات "حماسه" مورد نظر را آفریدند.
۳- خامنه ای ابتدا "با درخواست حضور گسترده مردم در انتخابات می خواست نیت خود مبنی بر عدم تمایل به حضور هر چه بیشتر مردم را پنهان سازد" ولی پس از به هم خوردن نقشه اش توسط هاشمی و خاتمی تصمیم گرفت اینبار بطور واقعی از شرکت گسترده مردم استقبال کند و در عرض ۲۴ ساعت ناگهان کل سیاست خود را تغییر داده و به این نتیجه رسید که چاره ای جز پذیرش نظر و خواست مردم ندارد و سیاست قبلی را نمی تواند پیش ببرد و لذا تصمیم گرفت عقب نشینی کند و حضور گسترده مردم را به رخ غرب بکشد "تا با تامل بیشتری مسیر مدیریت آتی کشور را به میل خود ترسیم نماید" (مثل اینکه باور کرده اند سیاست تا کنونی به میل امام زمان پیش می رفته است)
۴- "مردم ما نشان دادهاند، منافع و مصالح خود را بخوبی میشناسند و آمادگی دارند تا متناسب با سطح و توان جنبش، مطالبات خود را پیگیری کنند." و لذا با توجه به توان مردم در حرکت متحد و یکپارچه و هماهنگ کردن حرکتشان با سطح مطالباتشان علی رغم اینکه "امر مبارزه، پیچیدگیهایی به مراتب بیش از گذشته در خود دارد" دیگر نیازی به هیچ نیروی سیاسی نداشته و همه نیروها موظفند خود را در توده متحدو متشکل مستحیل نمایند.
۵۵۹۱٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۲
|