عنوان : ‫چه نباید کرد جایگزین چه باید کرد شده
‫مثل اینکه در سلول و اتاق و یا خانه ای دورافتاده و در بسته بسر میبریم و هیچ از کار دنیا خبر نداریم. هنوز همان شعارها، راه کارها و راه حل های سی سال پیش را که ناکارآمدی و شکستشان هزاران بار ثابت شده، تکرار میکنیم. ما هر وقت صحبت از یک کشور خارجی میشود طرفدار و پشتیبان ج.ا. میشویم و از سیاست های خارجی اش دفاع میکنیم، و مردم جهان مدرن را گیج میکنیم که سرانجام خواسته و موضع ما چیست؟ بیشتر نظرات مخالف تکرار مکررات بدون هیچ حرف تازه و تغییری جدید است.

منظور و هدف این سایت نوع آوری، روشن گری، آگاهی، تبادل افکار، نقد و انتقاد سالم برای خودسازی و تغییر است. بدون تغییر ما هیچ چیز تغییر نمیکند. تا زمانیکه ما جراحی قلب بدون استفاده از دستگاه بای پس قلب میکنیم، بجای معالجه، همه مریض ها را را دستی دستی بدون استثناء میکشیم! ما با تعصب راه حل های آزموده شده باطل را بر هر راه حل جدید و امتحان نشده ترجیح میدهیم. فقط جار میزنیم چه نباید کرد ولی از چه باید کرد خبری نیست! دوستان تندرو مخالف همانند خمینی و احمدی نژاد منکر چیزی بنام اسرائیل هستند. چه بخواهیم و چه نخواهیم چیزی بنام اسرائیل وجود و واقعیت دارد و نمیتوان با شعار و مواضع ناکارآمد و باطل منکر واقعیت آن شد.

از میان کاندیداهای تحمیلی، ‫مقام حقوقی وامنیتی رژیم، یعنی روحانی، سر از صندوق درآورد، که در آشفته بازار سیاسی و اقتصادی کشور ائمه اطهار، سوپاپ رژیم شود و تا هشت سال دیگر دولتمداری ولایت فقیه و نظام ولایی آخوندی را تضمین کند. کروبی و مو سوی در حصر و فشارند تا با توبه خود مورد عفو مولوکانه و وفا به عهد رئیس امنیت کشور شوند. در پشت درهای بسته با آمریکا و انگلیس مذاکره و به اسرائیل امتیاز دهند تا به تحریم ها اخاتمه دهند. معامله های پشت پرده ج.ا. با اسرائیل را فراموش نکنیم. برای نمونه سران ج.ا. از جمله خمینی و خامنه ای و رفسنجانی از اسرائیل اسلحه هم خریده اند. در مذاکره با آمریکا و اسرائیل (مسئله اتمی شدن ایر ان بیشتر مسئله اسرائیل است تا آمریکا) برای شما روحانی دستیار رفسنجانی امین تر و مورد اعتماد تر است یا مخملباف و نوریزاد فیلمساز؟

کسی نمیگوید نباید سیاستهای غلط و تجاوزکارانه اسرائیل را در هر زمان و مقطعی محکوم نکرد، از حقوق مظلو مان جهان و فلسطینیان دفاع نکرد، ولی نباید بیهوده دشمن تراشی کرد و ‫با قهر و ‫غضب و عدم شرکت در گردهمایی های بین المللی از گفتمان های سازنده خود داری کرد، از صلح دوستی مردم ایران، از اهمیت امنیت و ثبات ایران و کل منافع ملت و کشور دفاع نکرد!

هنوز تا اثر کار نوی را ندیده و نسنجیده، پیش داوری های کلی، آرمان گرایانه، غیر عملی و بی دلیل کردن جز تخریب و سرکوب مردم نوآور و خلاق و دلسوز، محصول دیگری بدست نمیدهد!
۵۶۰۷٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ تير ۱٣۹۲       

عنوان : آیا جایزه میلتون فریدمن از سوی موسسه‌ی «کی‌تو» نام ژورنالیست های ایرانی را "پرآوازه" کرد؟...
وام گرفته از: سهیل آصفی و فرهاد و الف رستمی و مسعود بهبودی و روزبه

مخملباف به سرزمین های اشغالی می رود تا روابط مردم ایران و اسراییلی را ارتقا دهد!
نوری زاد بر پای یک بچه ی بهایی بوسه می زند تا عذر تقصیر مردم ایران را از بهاییان بخواهد!
این ها هر دو کسانی هستند که من به شعور سیاسی شان به طور جدی شک دارم. برای من مساله این است که اینها و امثال اینها، در اردیبهشت ۱۳۵۸ اینها با همین تعصبی که الان دارند چهارنعل به سوی دشمنان قسم خورده ی دموکراسی در خاورمیانه می روند، آن موقع هم رگ گردن به حجت قوی می گردند و با بدترین شیوه ها به تحمیق مردم می پرداختند و با ما به ناجوانمردانه ترین طرق درآویختند و به زن و مرد و پیر و جوانمان رحم نکردند.
از نظر من عملکردهای این افراد تلاش مذبوحانه ی متعصبین دیروز و منحرفین امروز و قول می دهم مجددا متعصبین فردا است که چیزی جز ضرر برای مردم ایران ندارد.


اگر بعنوان یک نیروی ترقیخواه با دیکتاتوری و خشونت و سرکوب مخالفیم، نمی توانیم از یک رژیم دیگری که به جنایت های وسیعی و کشتار هر روزه در فلسطین از مردمانی درست مثل ما دست زده خواهان پشتیبانی از دمکراسی در ایران شویم. اسرائیل دشمن دمکراسی در ایران است. به نظر من محسن مخملباف موضعگیری سیاسی کرده و با ارزش گذاری بر اسرائیل بعنوان دوستی برای آزادیخواهان ایران، به فریب مردم دست زده است. خیانت به مردم فلسطین پیشکشش. او نمی تواند خود را سفیر فرهنگ و صلح و .... بنامد. شما هم از این فرصت طلبی اشکار حمایت نکنید.

چه تاسف اور است که مردمانی که خواستگاه نظریشان چپ قدیم ـ چپ جدید ـ سکولار ـ دموکرات ـو غیره است از حرکت فردی بسیجی بدفاع بر می خیزند و وی را قهرمان گفتگو و تعامل لقب می دهند انهم با اشغالگران خونخواری که روی المان هیتلری را سفید کرده اند. یا جریده نویسانی در این سوی اب نام ژورنالیست های ایرانی را "پراوازه " می کنند و نه ان روزنامه نگارانی که در حبس و شکنجه گزمگان ولی فقیه به مبارزه برای ازادی اندیشه بپا خاسته اند!

سیاستهای صهیونیستهای اشغالگر از بدو پیدایششان بر محور جنگ طلبی و جنایت بوده و نمی توان ان را محدود و ناشی از سیاستهای حاکمان در ایران دانست! باران من و شما در رژیم کودتا بوسیله تکنولوژی همین اشغالگران شکنجه و شهید می شدند در ان مقطع از جمهوری اسلامی خبری نبود! من فکر می کنم اگر ما ایرانیان روی سخنمان را به سمت خلقهای جهان متمایل کنیم و بدنیال کسب حس همدردی و پشتیبانی انها باشیم بهتر از این است که وقت خود را صرف گفتگو با قاتلان خلق بنماییم! یه قول معروف به سگ پیر نمی توان نشستن اموخت!

قاعده این است که وجود تعیین کننده شعور است:
جهان وارونه هم به شعور وارونه نیاز دارد، هم موجد شعور وارونه است و هم تجلیگاه شعور وارونه.
از شکل و شمایل شعور مربوطه همیشه می توان به ماهیت طبقه مربوطه پی برد.
به همان سان که از تصویر می توان به ماهیت آئینه پی برد.
امروزه ایدئولوگ های طبقه حاکمه در هر رنگ و تحت هر عنوان و نام، در نهایت «بیطرفی» و عینگرائی، با حقایق مبرهن همان می کنند که آئینه های دق با چیزها از هر نوع.

اینجاست که به عینه میتوان دید: کلمات آینه درون آدمیند!
پس انجاست که میباید گفت: حیرت بیهوده است، روشنگری ضروری تر از نان و آب شب.
۵۶۰۷۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ تير ۱٣۹۲       

عنوان : فکر می کنم با نظر نگاشته شده توسط روزبه، نیازی به توضیح بیشتر از طرف من وجود ندارد
فکر می کنم با نظر نگاشته شده توسط روزبه، نیازی به توضیح بیشتر از طرف من به دوستانی که مرا خطاب نظراتشان قرار داده اند، وجود ندارد.
۵۶۰۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۲       

عنوان : "صهیونیسم" همان فاشیسم است و کوچکترین تفاوتی‌ با آن ندارد.
کسانیکه خط و خط کشی نمیخواهند، باید با "نظم" دنیا هم موافق باشند، با ولایت فقیه هم همینطور ! تا زمانیکه"دوست"وجود دارد "دشمن" هم وجود خواهد داشت. نمیتوان به دزدی که قصد جان ،مال و ناموس ما را دارد بیطرف و منفعل بود،نمیتوان به کشورهایی که قصد ویرانی ، کشتار و اسارت مردم کشور ما را دارند دوست بود . دوستی‌ با دشمن دشمنی با مردم بحساب میاید.اگر تمدن در جهان حکمفرماست پس این کشور‌های متمدن چرا در اقیانوسی از اسلحه شناورند.ساختن این اسلحه‌ ها بازار خود را هم میخواهند. اتفاقاً هر چه ما و تمام مردم دنیای ستمدیده بلا می کشند از دست همین کشورهای "متمدن" است .
داشتن رابطه با کشور‌ها مشروط بر احترام و منافع مشترک دو کشور عملی‌ خواهد بود ولی‌ سیاست کشورهای "متمدن" نه‌ بر اساس احترام و منافع متقابل بلکه بر اساس غارت و اسارت کشورهای تولید کننده مواد خام تنظیم و تعیین شده است. آنها به چیزی جز اسارت کشورها رضایت نمیدهند . دولت نژاد پرست و صهیونیستی اسراییل به تمام کشورهای همسایه‌اش تجاوز و قسمتی‌ از خاک آن کشورها را تصاحب کرده است. صهیونیسم همان فاشیسم است و کوچکترین تفاوتی‌ با آن ندارد. دولت صهیونیستی اسراییل خود را سرور دنیا می‌داند و بقیه را برده و فرمانبردار.با صهیونیست و فاشیسم نمیتوان همزیستی‌ مسالمت آمیز داشت مگر آنکه خود فاشیسم یا صهیونیسم باشیم .
سیاست صهیونیستی اسراییل در هیچ زمانی‌ در جهت منافع مردم ایران نبوده ، نیست و نخواهد بود. در کامنت آورده شده "باران" آدرس سایتی‌ است که جنایت دولت صهیونیستی را به مردم فلسطین نشان میدهد.همان سیاست‌های اعمال شده بر سر مردم فلسطین در حال حاضر بروی مردم ایران نیز انجام می‌شوند.
آقای فانی هم باید آگاه باشند که "شتر سواری‌ دولا ، دولا نمیشود",هیچ شخصیت آزاده سیاسی مردمی، هیچ سازمان مترقی و انسان دوستی‌ در تمام جهان از دولت صهیونیستی اسراییل دفاع نمی کند. الف باران
۵۶۰۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۲       

عنوان : پاسخ
با سلام! من در هیچ یک از کامنت های خود صحبتی از مشروع و مجاز بودن در ایجاد رابطه با دو دولتی که خداقل از سال ۲۰۰۱ متهم به جنایت جنگی هستند نداشته ام! اما در ارتیاط با نوشته اقای فانی دارای نقطه نظرات معینی هستم! به نظر من اگر اراده فعالان سیاسی در خارج کشور بر این مدار قرار گرفته است تا افرادی چون این اقای بسیجی و با ان دیگری که ادعا می شود برای ژورنالیسم ایرانی "سرافرازی " به ارمغان اورده است قهرمان بشوند و مدال افتخار دریافت کنند/ مبارزین داخل کشور ارجحتر هستند! افراط با چپ روی همیشه تفریط و یا راست روی را با خود به همراه داشته است! اقای فانی معتقد است این اقای بسیجی سیاسی و سیاستمدار نیست بلکه "هنرمند " است! هر عمل ما مردمان ریشه در یک نوع مشخص سیاسی دارد! وقتی این اقای بسیجی شال فلسطینی را از گردن باز می کنند و با صهیونیستهای اشغالگر محشور می شود دقیقا یک عمل و موضع سیاسی را بازتاب می دهد! اگر این اقای بسیجی با نیروها و محافل انقلابی و مترقی اسرائیلی ملاقات می داشت و تلاشش بر جلب حمایت انها استوار بود / خوب پشتیبانی من و امثال من را نیز با خود داشت. سیاستهای صهیونیستهای اشغالگر از بدو پیدایششان بر محور جنگ طلبی و جنایت بوده و نمی توان ان را محدود و ناشی از سیاستهای حاکمان در ایران دانست! باران من و شما در رژیم کودتا بوسیله تکنولوژی همین اشغالگران شکنجه و شهید می شدند در ان مقطع از جمهوری اسلامی خبری نبود! من فگر می کنم اگر ما ایرانیان روی سخنمان را به سمت خلقهای جهان متمایل کنیم و بدنیال کسب حس همدردی و پشتیبانی انها باشیم بهتر از این است که وقت خود را صرف گفتگو با قاتلان خلق بنماییم! یه قول معروف به سگ پیر نمی توان نشستن اموخت!
۵۶۰۶۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۲       

عنوان : خدمت آقای فرهاد
جناب فرهاد عزیز .اسرائیل مثل هر کشوردیگری یک واقعیت و عضو سازمان ملل است که مثل بسیاری از کشورها برای منافع خود خیلی کارهای خوب و بد انجام میدهند .یکی از بدبختی هائیکه حاکمان ایران دارند تز "دشمن ظالم و دوست مظلوم بودن"در سیاست خارجی حکومت اسلامی است ( البته آنهم گزینشی و با ماهیت دوگانه .مثلا حکومت ولایت فقیه برای فلسطینی ها سینه چاک میکند اما درقبال سرکوب مسلمانان جین و روسیه و سوریه توسط حکومتهایشان سکوت محض میکند)اما در نظام کشورداری یک حکومت عاقل ،منافع جمعی ملت ایران باید محور قرارگیرد .اگر قرار بر کاربرد آن تز معیوب که از مدلهای ذهنی روحانیت است ،معتقد باشیم باید با تمام کشورهای دنیا قطع رابطه کنیم .درحالیکه این تز در راستای منافع ملی ما نیست ضمنا ما در سیاستگذاری های خود بویژه در سیاست خارجی ،اخلاق نیست و ما نباید انتظار اخلاقی بودن طرفهای خود باشیم .
۵۶۰۶۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۲       

عنوان : در رابطه با کامنت روزبه عزیز
در جهان وارونه حتی حیرت از این چیزها و پدیده ها، روزبه عزیز استثنا ست و نه قاعده.
بشریت در حال سقوط به قهقرای بربریت مادی و فکری و روحی و اخلاقی است.
دیری نخواهد پایید که جای شمر و یزید با قمر بنی هاشم و حسین مظلوم عوض خواهد شد و تجلیل از شمر و یزید مد روزتر از پست مدرنیسم خواهد گشت.
قاعده این است که وجود تعیین کننده شعور است:
جهان وارونه هم به شعور وارونه نیاز دارد، هم موجد شعور وارونه است و هم تجلیگاه شعور وارونه.
از شکل و شمایل شعور مربوطه همیشه می توان به ماهیت طبقه مربوطه پی برد.
به همان سان که از تصویر می توان به ماهیت آئینه پی برد.
امروزه ایدئولوگ های طبقه حاکمه در هر رنگ و تحت هر عنوان و نام، در نهایت «بیطرفی» و عینگرائی، با حقایق مبرهن همان می کنند که آئینه های دق با چیزها از هر نوع.
حیرت بیهوده است، روشنگری ضروری تر از نان و آب شب.
۵۶۰۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۲       

عنوان : ‫چند نکته برای فرهاد و روزبه محترم
۱. در این که اسرائیل را همواره دولتها و حزب های تندرو و زورگو، که بخصوص حقوق فلسطینیان را پایمال میکرده، در دست داشته و دارند، هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد.
‫۲. فرق بین اسرائیل و دوستان و حامیان قسم خورده اش، یعنی آمریکا و انگلیس، در چیست که شما روابط با آن دو را مشروع و مجاز و این یکی را تحریم و بایکوت میکنید؟
‫۳. آقای نوریزاد و مخملباف یک چند سالی همزمان با دوران ۱۸ سالگی شما اشتباه میکردند و بیراهه میرفتند و تقصیراتی داشتند و به نظرات و نصایح شما هم گوش نمیدادند، شما چرا حالا آن دو را که پشیمان شده اند و سر عقل و درایت آمده اند، به بزرگی خود نمی بخشید؟ آن دو چه باید بکنند تا مورد آمرزش شما قرارگیرند؟
‫۴. بهترین سیاست برای اسرائیل ایجاد تنش و دشمنی با دولتهای اطراف خود است. دلیلش را شما بخوبی گمانه زدید. بهترین سیاست برای پیشبرد امیال ظالمانه و تجاوزکارانه اسرائیل، ایجاد تنش و نفاق و دشمنی در منطقه است تا چهره بیرحم و جنایتکار و تجاوزکارانه خودرا زیر نقاب مظلومان هلوکاست پنهان کند. پس مرگ براسرائیل، انکار هولوکاست، دشنام ها و رجزهای ج.ا. بهترین و مطلوب ترین سیاستی است که اسرائیل از کشورهای اطراف خود میخواهد تا بر مظلومیت، حقانیت و وجود قانونی خود پافشاری کند. جمهوری اسلامی از بدو تولدش بزرگترین خدمت را به پیشروی ها، پیروزیها، تاخت و تازها و یکه تازی های اسرائیل کرده است.
‫۵. رمز هستی و ادامه وجود ج.ا. و خامنه ای و آخوندهای اطرافش در دشمنی با ا سرائیل نهفته است. برای در هم شکستن تابوی ولایت فقیه باید اول تابوی اسرائیل را در هم شکست. شاید مخملباف هم همین نیت را دارد. بگذار تقدس و تابوی خامنه ای را یک بسیجی چشم و گوش بازکرده در هم شکند. اینان بیش از هر زمان دیگری به حمایت شما احتیاج دارند.
‫
۵۶۰۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۲       

عنوان : تاسف
با سلام! چه تاسف اور است که مردمانی که خواستگاه نظریشان چپ قدیم ـ چپ جدید ـ سکولار ـ دموکرات ـو غیره است از حرکت فردی بسیجی بدفاع بر می خیزند و وی را قهرمان گفتگو و تعامل لقب می دهند انهم با اشغالگران خونخواری که روی المان هیتلری را سفید کرده اند. یا جریده نویسانی در این سوی اب نام ژورنالیست های ایرانی را "پراوازه " می کنند و نه ان روزنامه نگارانی که در حبس و شکنجه گزمگان ولی فقیه به مبارزه برای ازادی اندیشه بپا خاسته اند!
۵۶۰۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ تير ۱٣۹۲       

عنوان : به مهناز و محمودرضا
به موضوع تعلیم آدمخواران ساواک توسط متخصصین اسراییلی در زمان شاه و اظهارات اخیر سردمداران این کشور که از رفتن احمدی نژاد ابراز تاسف می کنند و روحانی را گرگ در لباس میش می نامند و بسیاری مسایل دیگر (که چون نمی خواهم وارد اتهام زنی های مرتبط با تئوری توطئه شوم) از ذکر آنها صرفنظر می کنم، دقت کنید. همین دو مثال، مشت نمونه ی خروار دموکرات منشی و دمکراسی خواهی اسراییلی، بویژه برای ایرانیان است.
آنها دستگاه اداری عرفات را بمباران کردن و نهایتا او را کشتند تا از یک طرف آدمخواران اسلامی و از طرف دیگر دوستان شان چون محمود عباس به قدرت برسند. اما چه شد؟ آیا حتی توانستند (یا خواستند) باعباس به توافقی برسند؟ آیا سیاست های شهرک سازی در مناطق اشغالی متوقف شد؟ یا سرعت گرفت؟
شما چه باور کنید و چه نکنید، این کشور برای ایجاد و حفظ و تداوم بحران کنترل شده در منطقه ی خاورمیانه تعبیه شده و به این خاطر هیچ تحلیل کلاسیکی قادر به توضیح رفتار اسراییلی ها نیست.
آنها صلح نمی خواهند چون وظیفه دارند تهدید کنند، آزار دهند، تحریک کنند، ترور کنند، تبلیغ کنند، تخفیف و تحقیر کنند.
حالا آقای مخملباف بعد از ۳۵ سال قیقاژ سیاسی می خواهد به مردمان ایران راه و رسم سیاست نشان دهد، آن هم به این شکل و با این فرومایگی؟
۵۶۰۴۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ تير ۱٣۹۲