یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انتخابات ریاست جمهوری نود و دو - پرسش و پاسخ - محمدرضا قاسمپور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : م حمیدی

عنوان : پوزش
با عرض پوزش در جمله: باستثنای ......... راضی بودند ، کلمه ناراضی صحیح است. بهر حال نگاه های متفاوت همیشه وجود دارد و در همه حال هم مثبت و جلو برنده است. شخصا در این تحلیل نگاه متفاوت و عمیقی به انتخابات و جامعه ایران می بینم که اگرچه هیچ گونه آشنائی با نویسنده محترم ندارم و متاسفانه نمیدانم چرا تا کنون حتی تصویر ایشان را هم مشاهده نکرده ایم ،اما وظیفه مدنی خود می دانم حتی بدون کسب اجازه از ایشان به انتشار گسترده تر آن کمک کنم.
۵۶۱۵٣ - تاریخ انتشار : ۵ مرداد ۱٣۹۲       

    از : شاهین ک

عنوان : چندان موافق نیستم
من با نظر آقا مجتبی چندان موافق نیستم . در تحلیل گفته شده است که هر کس نسبت به تغییر موضع خود را دارد. مگر چند درصد مردم ایران را وابستگان طبقات مافوق فرض کرده اید یعنی ۴۸ به این طبقات وابسته اند. یعنی اینها به دنبال بهبود شرایط اقتصادی نبوده اند؟ پس چه می خواسته اند که سپاه نبض اقتصاد را در دست داشته باشد. یا ایران نیرو وارد سور یه کند. مگر غیر از این است که همه کاندیدا ها بجز آن دو عنصر کاملا شناخته شده برای مردم.از وخیم بودن شرایط اقتصادی حرف می زدند تا بتوانند مردم را بسوی خود جلب کنند. اصلا دلیل مخالفت مردم با جلیلی مگر این نبود که می ترسیدند یک احمدی نژاد دیگر بیاید و وضع را بد تر از این کند.
۵۶۱۵۱ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹۲       

    از : م حمیدی

عنوان : اکثریت
هرچند امار قابل استنادی در دست نیست اماتصور نمی کنم کسی مخالف این ظر باشد که اکثریت مطلق مردم از وضع موجود ناراضی و خواهان بهبود وضعیت اقتصادی باشند. وقتی در امار های مختلف با درصد هائی متفاوت گفته می شود که اکثریت مردم زیر خط فقر و یا در مزر خط فقر هستند گویای این مسئله است . ضمن اینکه همانطور که در متن شما هم ذکر شده فارغ از موضع گیری طبقاتی . چرا که حتی حامیان قالی باف نیز همین خواست را داشته اند تصور نمی کنم کسی در ایران باشد و این خواست را درک نکرده باشد که به جز زحمتکشان ، کارگران و طبقه متوسط ، باستنثای سرمایه داری دلال و وابستگان به باند های رانت خوار بسیاری ازکارخانه دار ها ، صنعتگران ،بازاری ها ،تجار نیز از رکود و تورم و غیر پیش بینی بودن آینده اقتصادی راضی بودند. باستثنای طیفی که انتخاب آنها صرفا یک انتخاب ایده ئولوژیکی بود حتی آنهائی هم که به ولایتی رای دادن خواستار تغییر وضع مو جود بوده اند که شاخص ترین آن وضعیت اقتصادی است. موفق باشید
۵۶۱۴٨ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹۲       

    از : محتبی زمردی

عنوان : آیا اکثریت مطلق شرکت کنندگان خواهان بهبود شرائط اقتصادی می باشند؟
بنظر نگارنده، آقای قاسمپور در مهمترین قسمت تحلیل خود یعنی قسمت ۸ از واقعیت ها و آمار انتخاباتی استفاده نکرده است و ترکیب طبقاتی شرکت کنندگان در انتخابات رنگ باخته است:
" ۸ـ آیا رای دهنده گان به دنبال تغییر بودند؟"
ایشان بدرستی و در چارچوب "نظری" می نویسد: " وقتی گفته می شود رای دهنده گان خواهان تغییر بوده و هستند. باید به این نکته نیز توجه کردکه مفهوم تغییر در نزد طبقات و اقشار مختلف جامعه ازتعبیر یکسانی برخوردارنیست. جدای از دو صف کاملا قابل تفکیک یعنی شرکت کنندگان و تحریم کنندگان (یا کناره جویان) بین شرکت کنندگان در انتخابات نیز تعابیر کاملا متفاوتی وجود دارد که به خواستگاه طبقاتی، نگرش سیاسی و فرهنگی و میزان انتظارات آنها ازبرآورده شدن خواست هایشان مرتبط است."

در این زمینه مثالهائی ی "نظری " نیز طرح می کند از جمله : " که این نیز مستقیما به عمق شناخت آنها ازشرایط و تحلیل آنها ازامکان دست یابی به توقعات وابسته است. نمی توان خواست یک کارگربیکار شده را که فقط آرزوی دریافت اجازه ای دوباره برای رنج کشیدن در ظلم کده هائی بنام کارخانه را دارد با سرمایه داری دلال که در انتظار افزایش نرخ ارز برای سودآوری بیشتر از صادرات منابع کشور است یکی دانست و یا در کنار کارخانه داری قرار داد که خواهان دریافت ارز دولتی ارزان برای واردات مواد اولیه است........"

ولی وقتی وارد وارد قلمرو زندگی و "عمل" سیاسی مردم میشود و در باره ء رفتار مردم در انتخابات بحث می کند با صحبت های قبلی در عرضه نظری همخوانی ندارد:
" آنچه از گفتگو های رو در رو با مردم می توان نتیجه گرفت آنست که اکثریت مطلق شرکت کنندگان فازغ ازخواستگاه طبقاتی و گرایش سیاسی و بدون نظر مشخص نسبت به عوامل ریشه ای شکل گیری وضع موجود، هریک از دیدگاه خود خواهان بهبود شرایط اقتصادی می باشند و از انجا که اکثریت مطلق شرکت کنندگان متعلق به طبقات مادون اجتماعی یعنی کارگران، زحمتکشان و طبقه مشهور به متوسط هستند، مقابله با بحران بیکاری و تورم اولین خواست آنهاست. "

در اینجا موضوع بحث دچار گسست عمیقی شده است که جا دارد آقای علیپور در این زمینه توضیح دهند.
آیا اکثریت مطلق شرکت کنندگان خواهان بهبود شرائط اقتصادی می باشند؟
آیا اکثریت مطلق شرکت کنندگان متعلق به «طبقات مادون اجتماعی» یعنی کارگران ، زحمتکشان و طبقه مشهور به متوسط؟

با توجه به رقایت نزدیک کاندیداهای طیف مختلف اصول گران ـ قالیباف ، جلیلی ، ولایتی ، رضائی و غرضی ـ ار یک طرف؛ که بیش از ۴۸ درصدر از آرای شرکت کنندگان را بخود اختصاص دادند. و از طرف دیگر روحانی که بیش از ۵۱ درصدر از کل آرا را کسب کرد؛ منافع بخشی از روحانیون ، کارگزازان ، جبهه مشارکت ، مجاهدین انقلاب اسلامی ، جنبش سبز و اقشار مختلف توده های مردم را نمایندگی کردند.

بدون تردید باید گفت: درست است که آقای روحانی ظاهرا با بیش از ۵۱ درصدر و رای اکثریت برنده شد ولی نباید حمایت بخشی از اصول گرایان و روحانیون ، کارگزاران ـ رفسنجانی ، مشارکت ـ خاتمی ـ جنبش سبز با مناقع معین خود را بحساب طبقات مادون اجتماعی یکی دانست.
در جبهه اصول گرایان نیز، بیشترین آراء به قالیباف، جلیلی و ولایتی تعلق گرقت. که می توان گفت : بخشی از آراء قالیباف به «طبقات مادون اجتماعی » تعلق دارد که با موفقیت یا ناکامی دولت روحانی کم وزیاد خواهد شد. در بارهء آراء جلیلی و ولایتی که به تریب از حمایت سازمان یافته ء حزب پادگانی ، بیت رهبری و موئتلفه برخوردار بودند نمی توان آنها را متعلق به «طبقات مادم اجتماعی » دانست.
با این حساب چگونه می توان گفت اکثریت مطلق شرکت کنندگان خواهان بهبود شرائط اقتصادی می باشند؟
ولی تردیدی نیست، آن نیروئی که متعلق یه هیچ یک از نهادهای حکومتی نیست و خواهان تغییر در سیاست های داخلی و خارجی جمهوری اسلامی می باشد باعث پیروزی روحانی شد وگرنه انتخابات بدوره دوم کشیده میشد.
نیروئی که بعداز ۲ خرداد ۷۶ وارد معادلات سیاسی جمهوری شده است. اگرچه در این انتخابات مانند سال ۷۶ ( مشارکت ۸۰ درصد ) و سال ۸۸ ( مسارکت ۸۵ درصد) وسیعا شرکت نکرد ولی نقش تعیین کننده آن انکار ناپذیر است. اگر دولت روحانی و حامیان آن بار دیگر به نقش دگر اندیشان توجه نکنند باید دید جمهور اسلامی برای ادامه ء بقای خود با چه سیاست هائی به انتخابات ادورای خود ادامه خواهد داد
۵۶۱۴۱ - تاریخ انتشار : ۴ مرداد ۱٣۹۲       

    از : م حمیدی

عنوان : یشنهاد
جسارتا فکر میکنم آقای قاسمپور باید این متن را بصورت جزوه ای مستقل منتشر می کرد. چون بر خلاف مطالب سردستی که این روز ها منتشر می شود این متن با نگاه بسیار بدیع و موشکافانه ای به انتخابات وریشه های آن و ساختار طبقاتی جامعه کنونی ایران پرداخته است . با این وضع به علت طولانی بودن کمتر کسی به مطالعه آن می پردازد هر چند اگر شروع کند بعید بنظر می رسد آنرا کنار بگذارد. موفق باشید
۵۶۱۰۵ - تاریخ انتشار : ۱ مرداد ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست