۶۸ روز تحصن و ۱۰ روز اعتصاب غذا در آنکارا
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : لیثی حبیبی - م. تلنگر
عنوان : جهان عرصه ی عمل است؛ وگرنه پشت دیوار اینترنت مخفی شدن و اعلامیه و کامنت شلیک کردن هیچ کاری ندارد.
این آقایونی که ادعای "حقوق بشری"دارند چرا عده ای نمی رود کنار این عزیزان ما بنشینند و بگویند: ما نیز با شماییم و تا به حقوق خود نرسیده اید از کنار شما بر نمی خیزیم!؟
بله، آنهایی که خود را به بیرون رسانده اند باید با تمام قوا از آنها پشتیبانی کرد. ولی مشکل مردم ایران در کل باید در داخل ایران حل گردد. هفتاد و اندی میلیون آدم را نمی توانی بیاوری بیرون.
آنهایی که جان مردم را به لب رسانده اند باید جوابگو باشند. به نظر من دولت روحانی آخرین فرصت است.
برای دادخواهی و تغییر در هر شرایطی می توان و باید تلاش کرد. برای این کار تلاش مشخص - نه کلی گویی - عدالتخواهان و آزادگان در داخل و خارج کشور نقشی اساسی دارد.
بد بختانه هر وقت یکی از جنایتکاران به چالش کشانده شده، ریخته اند و نجات اش داده اند. اغلب نیز این نجات دهندگان از موضع ای تند و حق به جانب بر خورد می کنند برای بستن دهان ها؛ زیرا از موضع دیگری نجاتشان ممکن نیست.
گذاشته بودم برای روز یکشنه در این مورد مفصل و همه جانبه بنویسم که دیدم مطلب افشاگرانه بر علیه انتخاب پور محمدی جنایتکار بر داشته شده. آنهایی که به داد پور محمدی ها می رسند به خوبی می دانند که افشای یک پور محمدی و بر کناری او، افشای همه ی پور محمدی ها می باشد. آنها بخوبی می دانند که بر کناری پور محمدی گامی بزرگ و بسیار تأثیر گذار است بر روحیه ی ایرانیان داخل و خارج از کشور. و حتی بر جهانیان تأثیر گذار است. پس به هر وسیله ای حتی انکار خود، اگر بتوانند جلویش را می گیرند. و برای پیشبرد آن هدف میریزند وسط که: «همه همین اند، چکار اش دارید؟ بگذارید ماست اش را بخورد و ...» و بعد از نجات شخص مورد نظر می روند پی کار خود تا اینکه باز شخص و یا گروهی بیاید و قصد افشاگری داشته باشد؛ باز آقایون سر می رسند و هزارن را نفر را نشان ات می دهند و آن یک جنایتکار در بین هزاران نفر گم شده نجات می یابد. این شیوه گرچه کهنه شده است ولی همچنان موفقیت آمیز می تازد.
طبیعی است که چنین برنامه ریزی ای با چنان برخورد های به ظاهر حق طلبانه می تواند برایشان نجات دهنده باشد. البته در این بین زخم خوردگان صادق نیز نقشی کلیدی را برای آن دسته ی نابکار بازی می کنند و بی آنکه تحلیل مشخصی از شرایط مشخص داشته باشند، خشمگین و چشم بسته با دشمن خود متحد می شوند! این باور کردنی نیست، ولی حقیقت دارد. زیرا زخم نمی گذارد اندیشمدانه و تحلیل گرانه عمل کنند.
و بدین شکل تا به حال بار ها و بار ها جلوی افشای افراد فاسد و جانی به همین راحتی گرفته شده. و بد بختی بزرگ همانطور که پیشتر نوشتم این است که: از میان رنجدیدگان مظلوم زخمی نیز پیوسته سر باز گیری می شود. یعنی مظلومان تاریخ را به ضد خودشان بدل می سازند بی آنکه آنها بدانند در خدمت چه کسانی هستند.
این یک شگرد امتحان داده است زیرا بار ها از آن نتیجه ی دلخواه گرفته اند.
از جمله در همین مورد مشخص که مطلب اش بخاطر استقبال نکردن خوانندگان خیلی زود برداشته شد.
۵۶۷٨۱ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|