از : رفیق سید عباس ارمنی
عنوان : نظر
عجب توصیفی از یار کردی ، باور کن منو بردی به بیست و هفت هشت سال پیش وقتی کنارش روی پشت بام زیر نور ماه دراز کشیده بودم و از چاک پیراهنش داشتم به سینه های مرمرینش نگاه میکردم و همزمان به شیخ اجل سعدی آفرین میگفتم که چقدر زیبا گفته بودکه:
جمال در نظر و شوق همچنان باقی است
گدا اگر همه عالم بدو دهند گداست
واقعا من یکی همه عمر گدای درگاه دوستم
آقای کریم دست حق نگهدارت با خواندن شعرت چنان صفای کردم که نگو و نپرس رحمت به شیر مادرت
سالها صبر بابید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
سر بلند و سبز باشی
۵۶۹٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ شهريور ۱٣۹۲
|