یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ویروس لیبرال و کپی های بی رنگ و لعاب آن - امراله نصرالهی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امراله نصرالهی

عنوان : فضل فروشی یک مدعی (در پاسخ به فرمایشات مسعود بهبودی)
با سلام
۱ سپاسگذارم که متن نوشته را هر چند سطحی و گذرا خوانده اید. قصد این نوشته بررسی سیر تاریخی بورژوازی و پرچم ایدیولوژیک آن یعنی لیبراایسم نبوده است بحث بر سر عنصر گفت وگوست در جهان خشونت بار امروز و امکان پذیری یا امکان ناپذیری آن.
آقای بهبودی چیزی را که بر آن واقفم به رخ نکشید،اظهار فضل نکنید و آنچه را که نوشته قصد پرداختن بدان را نداشه بر نوشته بار نکنید.من هم میدانم لیبرالیسم مفهومی فلسفی_مکتبی دارد و می دانم لیبرالیسم نظریه ی انقلابی بورژوازی علیه feodalityبوده است.
۲ مرا به یاوه گویی متهم کرده اید متاسفم که مرز زبان سزا و ناسزا را در هم ریخته اید قلمرو حرمت و بی حرمتی را تشخیص نمیدهید زیرا به آسانی همه ی نوشته را به زیر تیغ نگاه محدودتان برده اید.بله،سواد چیز بی ضرری است و ضرورت آن بر هر کسی آشکار،بر منکرش...اما فراموش کرده اید که ادب نوشتار هم چیز خوبیست
فلسفه در سخن میامیزید/وانگهی نام او جدل منهید
قفل اسطوره ی ارسطو را/بر در احسن الملل منهید
۵۷۹۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : تأملی در مفهومی از این مقاله
«لیبرالیسم توجیه گر سرمایه داری استثمارگرانه و انحصاری»

۱
اولا اصطلاح سرمایه داری استثمارگرانه بلحاظ دستور زبانی نادرست است:
افزودن پسوند «انه» از صفت، قید می سازد:
عجول (صفت)
عجولانه (قید)

۲
صفت به توصیف اسم مکلف است.
ولی قید به توصیف فعل.

۳
مثال:
حسن عجول دست از پا نمی شناخت.
عجول صفت است و به توصیف حسن (اسم) می پردازد.

۴
حسن عجولانه در رفت.
عجولانه قید است و به توصیف طرز در رفتن حسن می پردازد.

۵
به همین دلیل مفهوم «سرمایه داری استثمارگرانه» نادرست است.
به عوض آن می توان سرمایه دار استثمارگر و یا نظام سرمایه داری مبتنی بر استثمار بکار برد.

۶
ثانیا مفهوم «لیبرالیسم» یک مفهوم فلسفی است و تعریف استاندارد دارد.

۷
«لیبرالیسم» همیشه توجیه گر سرمایه داری بوده است و سرمایه داری همیشه از روز ازل مبتنی بر استثمار بوده است.
از این رو، مفهوم «لیبرالیسم توجیه گر سرمایه داری استثمارگرانه و انحصاری» اگر آگاهانه فرمولبندی شده باشد، حاوی نوعی عوامفریبی است.
این بدان معنی است که سرمایه داری رقابت آزاد (ماقبل انحصاری) سرمایه داری مبتنی بر استثمار نبوده است.

۸
«لیبرالیسم توجیه گر سرمایه داری استثمارگرانه و انحصاری»

لیبرالیسم، مکتبی فلسفی است.
پرچم ایدئولوژیکی بورژوازی انقلابی آغازین است.
به زبان فلسفی به حوزه روح و یا شعور تعلق دارد.

۹
سرمایه داری اما چه سرمایه داری مبتنی بر رقابت آزاد و چه سرمایه داری انحصاری بیانگر و تجسم مناسبات تولیدی معینی است.
به زبان فلسفی به عرصه ماده و وجود تعلق دارد.

۱۰
گذار جامعه سرمایه داری از فاز (مرحله) رقابت آزاد به فاز انحصاری (مونوپول) بلحاظ ایدئولوژیکی از روی جنازه لیبرالیسم صورت می گیرد .

۱۱
بورژوازی در روند گذار از سرمایه داری رقابت آزاد به سرمایه داری انحصاری (امپریالیسم) همه دستاوردهای فکری وفرهنگی و اخلاقی و هنری و غیره خود را به گور می سپارد و همه آنچه را که بورژوازی آغازین به خون دل درهم کوبیده بود، دوباره از گورهای تاریخی بدر می کشد، تر و تمیز می کند و از نو رواج می دهد.
هر روز در متروپول ها یا مذهب جدیدی اختراع می شود و یا از گورهای تاریخی بدر کشیده و مد می شود.
و از هر مذهب دهها فرقه تشکیل، تبلیغ و توسعه داده می شود.
مذهب اما یکی از آماج های ایدئولوژیکی اصلی نبرد بورژوائی آغازین بوده است.
کانت تبر بر ریشه کلیسا و مذهب و تئولوژی فرود آورده بود.

۱۲
«لیبرالیسم توجیه گر سرمایه داری استثمارگرانه و انحصاری»

از این رو، لیبرالیسم هم مثل بقیه دستاوردهای بورژوائی آغازین به گور سپرده می شود و دیگر نمی ماند تا توجیه گر سرمایه داری انحصاری گندنده و متعفن باشد.
بورژوای واپسین و یا معاصر خصم آشتی ناپذیر لیبرالیسم است و به جای آن مکاتب جدیدی را مد کرده است:
پراگماتیسم به عنوان مثال یکی از آنها ست.
این مکاتب فلسفی فلسفه امپریالیستی نیز در مجله هفته یا منتشر شده اند و یا در حال انتشارند.

۱۳
استحاله بورژوازی از بورژوازی آغازین به واپسین و معاصر نیز این روزها در مجله هفته طی سلسله مقالاتی تحت عنوان «دایره المعارف فلسفه بورژوائی واپسین» توضیح داده می شود.

پایان
۵۷۶۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ مهر ۱٣۹۲       

    از : مسعود بهبودی

عنوان : عجب یاوه ای
«خطا آنجا رخ داد که به گفته ی سمیر امین نطفه های لیبرالیسم به وسیله ی نژاد آنگلوساکسون به سرزمین آمریکا پای نهاد ودر آنجا با تفسیری خاص از مذهب (پروتستانیزم) دست دوستی داد تا لیبرالیسم توجیه گر سرمایه داری استثمارگرانه و انحصاری باشد.»

کسی که این حکم را صادر می کند از سیر و سرگذشت توسعه جامعه بشری کمترین خبر را حتی ندارد.
لیبرالیسم در نبرد انقلابی بورژوازی آغازین بر ضد نکبت فئودالیسم و روحانیت تولد می یابد و نه با پا گذاشتن کسی به جائی.
لیبرالیسم در شعار سه جزئی آزادی ـ برابری ـ برادری بر پرچم سرخ انقلابات بورژوائی نقش می بندد و توده های مردم را به یورش به عرش فرامی خواند.
این پرچم انقلابی را روبسپیر ها و غول های فلسفه کلاسیک بورژوائی به دوش می کشند.
سواد چیز بی ضرر و ضروروی است و بهتر است که بعضی ها لبی از آن تر کنند و بعد به منبر روند و عوامفریبی کنند.
۵۷۶۱۱ - تاریخ انتشار : ۱٣ مهر ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست