یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

یک تک پا تشریف می بردید منزل ستار بهشتی! - ف. تابان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : jalal m

عنوان : افرین
فضول باشی گرامی دمت گرم.درود بر شما
۵٨٣۰۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ آبان ۱٣۹۲       

    از : فضول باشی

عنوان : مرده شور یا نعش کش؟؟؟
چناب آمین
اگر نویسنده و دیگر آقایان مورد نظرت یک تکه پا آنجا تشریف میبردند، لاجرم از اوین و سپس ازخاوران سردر میاوردند، حتما که خودتان بهتر از ما مطلع هستید،؟ الحمدلللاء(بر پدر منکرش لعنت)
حال بنده اگر فضولی هم باشد می خواستم بفهمم که جنابعالی در اوین نعش کشی می فرمایید، یا اینکه در خاوران یا که دربهشت زهرا جون به مرده شوری مشغولیید( افزایش اضافه کاری و... بلی بلی آدم عیالوار و گرانی و ...)
نقطه سر سطر
۵٨۲۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۲       

    از : محمود دلخواسته

عنوان : محمد خاتمی، همیشه تدارکاتچی
با سلام

در این رابطه امروز در بلاگم مطلب کوتاهی را در مورد ایشان منتشر کردم که فکر کردم ذکر آن در اینجا بکار می آید:

اقای حسن داعی نوشته اند:
"خاتمی در دیدار با دانشجویان از آنان میخواهد تا ایدآلی فکر نکنند، از دولت انتظار بی جا نداشته باشند و انتقادات خود را در چهارچوب نظام نگاه دارند. در حالیکه اعدام وسرکوب کشور را فرا گرفته، هیچ چشم اندازی برای حل مشکلات بی شمار مردم فلاکت زده ایران وجود ندارد و توهمات درباره دولت تدبیر و امید از بین میروند، خاتمی تلاش میکند تا سراب اصلاح طلبی در این نظام را زنده نگاه دارد."


همانگونه که بعدها اقای حجاریان اعتراف کردند، در واقع، پروژه معرفی اقای خاتمی در وزارت اطلاعات رقم زده شد. شکستن انزوای سراسری که بعد از رای دادگاه میکونوس رژیم را گرفتار خود کرده بود، تنها با کشاندن اکثریتی از مردم ممکن بود که در بعد از کودتای خرداد شصت، رژیم حاصل کودتا را تحریم کرده بودند ممکن بود و روزنامه جمهوری اسلامی از آنها به عنوان مهمانان ناخوانده نام برده بود. در سال بعد از انتخاب بود که در مقاله ای نوشتم که قول و وعده هایی که اقای خاتمی داده است در درون این رژیم ممکن نیست که به جامعه عمل در اید و نتیجه گرفتم که برای استقرار مردم سالاری یا اقای خاتمی باید شاخهای گاو را/ take the bull by the horns گرفته و رهبری سرنگونی رژیم را بر عهده بگیرد( مقاله به انگلیسی نوشته شده بود و اصطلاح شاخ گاو/ در انگلیسی به معنی با مشکل، مستقیم رو در رو شدن و کار را تمام کردن است.) یا خود مانع استقرار مردم سالاری خواهد بود و باید از سر راه بر داشته شود. البته این نظر را از همان روز اول داده بودم ولی تا زمانی که به قلم در نیامده بود مخالفت زیادی را ایجاد نکرده بود. تجربه نشان داد که ایشان با تبدیل خود به تدارکاتچی و حفظ نظام خیانت، جنایت و فساد را اوجب واجبات دانستن، مانع پروسه استقرار دموکراسی می باشند ولی جامعه ملی هم کوششی جدی برای کنار زدن ایشان و هم فکرانشان و در کل گفتمان سرتاپا فریب اصلاح طلبی از خود نشان نداد تا بعد از نزدیک ۱۲۰ سال مبارزه، وطن مستقل ، تولد آزادی ها جشن بگیرد و این بی عملی تا حد زیادی هنوز هم ادامه دارد و حتی سبب شد که درصد قابل توجهی از جامعه با خود را گرفتار تعادل ترسها کردن و به تواناییهای خود اعتماد نکردن به خود فریبی ادامه داده و در ناصیه آقای روحانی، شاهد بازگشایی و آزادی باشد تا حدی که تعدادی از هموطنان خارج از کشور چمدانها را نیز بسته بودند تا بوطن باز گردند.

حال که قول و وعده صد روزه اقای روحانی با شکست روبرو شده است( که شکست آن از قبل امری مسلم بود ولی کسانی که به شنیدن دروغ معتاد شده اند نیاز به باور کردن آن داشتند.) ایشان به یاری اقای روحانی شتافته اند و سخن از واقع بینی! و هشدار نسبت به ایدالیست بودن می دهند. آقای خاتمی با این سخنان نشان می دهند که یا جهل کاملی نسبت به سرطان فراگیری که اقتصاد وطن را در بر گرفته دارند و متوجه نیستند که قبل از آنکه دیر شود نیاز به جراحی عمیق و شیموتراپی دارد دارند(که همان حذف ولایت مطلقه فقیه می باشد.) و یا اینکه باز از طریق دروغگویی و به قصد حفظ مافیای حاکم قصد فریب دارند. در هر حال، کوشش اقای خاتمی برای فریب هیچ از مسئولیت نسل جوانی که می پذیرد فریب بخورد کم نمی کند

امید جدی بر این است که نسل جوان با ترک گفتمان اصلاح طلبی و لشکر انبوه ساحران اهل قلم اصلاح طلب در داخل و خارج( امید که اصلاح طلبانی که اهل صداقت هستند و از طریق خود فریبی در این فریب دست داشته اند، از طریق نقد خود به جریان استقلال و ازادی بپیوندند.) رژیم را در انزوای کامل قرار دهند و با جنبش خشونت زدای فعال هیچ راه چاره ای برای مافیای حاکم جز تسلیم به خواست تاریخی و ملی جامعه که همان استقرار مردم سالاری و ازادیها و حقوقمند شدن ایرانیان در وطن مستقل است نگذارند. به خود و تواناییهای خود باور کنیم.

هموطنی در کامنتی در باره اقای خاتمی نوشت:"توان سیاسی ایشان میتوانست در حد یک مدیر روابط عمومی و مطبوعاتی یک حزب باشد و نه بیشتر یا مثلا میتوانستند هر هفته مقاله ای برای انتشار به روز نامه ای بدهند منتها در ایران باد های تغییر ایشان را سوار کرد و جایی گذاشت که اندازه اش نبود و انجا همه چیزش از دست رفت . الا یک جشن تولدی که هر سال انهایی از دعایشان باران نمیاید برایش میگیرند ."

پاسخ دادم:"در بهترین حالت اقای خاتمی شاه سلطان حسین دیگری هستند. انسانی بس ضعیف النفس و جبون و استاد میدان را خالی کردن در زمان ایستادن. در کنار آن بگذارید میل شدید ایشان را به قدرت که خود را پشت خنده و تواضعی ظاهری پنهان کرده است.... البته زمانی که مدیر روزنامه هم بود بر سر عهد نمی ایستاد و دروغ می گفت و فریب می داد. بی اخلاقی اش را در رابطه با مرحوم بازرگان یاد دارید، که اول به او قول داد مقاله اش را چاپ کند و بعد بدون چاپ پاسخ او، سه مقاله بر ضد او نوشت. چند ماهی قبل از آن بود که در زمان کودتای سی خرداد نوشت که امت حزب الله! مخالفان را در خیابان زیر پای خود له کردند. بعد از آنهم شد وزیر تبلیغات جنگی که وزیر آموزش و پرورشش، فکر کنم آقای پرورش از متهمان سینما رکس ابادان بود) در مجلس به این افتخار می کرد که ۵۰ هزار نفر از کسانی که در جنگ کشته شده اند دانش آموز بوده اند. انسانها را همیشه باید از طریق گذشته اشان شناخت( خصوص زمانی که گذشته خود را در فضای عمومی به نقد نمی کشند). قطب نمای بسیار مهمی می باشد. چشم بستن بر گذشته افراد بهای بس سنگینی را بر ایران تحمیل کرده است و می کند."
۵٨۲۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۲       

    از : رضا پرچی زاده

عنوان : آن «عقبهِ» دیگر
سپاس از دوست گرامی ام، جناب آقای تابان، بابت نگارش این مقاله عمیق و دقیق. خواستم تذکر بدهم که مبادا آن «عقبهِ» دیگر اصلاح طلبان و اعتدال طلبان حکومتی در خارج از کشور - یعنی همان «اسب تروا»ی رژیم در میان آپوزیسیون - را فراموش کنیم که به نوبه خود در امتداد حیات نحس و جنایتکارانه جمهوری اسلامی سهیم است. به نظرم جای این دو عقبه را باید با هم عوض کرد: اینها باید بروند در داخل و بچسبند به روحانی و هاشمی و خاتمی، و آنها باید بیایند به خارج تا با هم برای برانداختن ج ا چاره ای بیاندیشیم!
۵٨۲۷۱ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹۲       

    از : امین

عنوان : آقآیان
چطور بود شما یک تک پا تشریف می‌بردید؟
۵٨۲۷۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : ئاواره

عنوان : تحلیلی دقیق و واقع بینانه
اگر کسی یک جاییش نمی لنگد یا اغوا نشده است، این چنین صحنه امروز جامعه ایرانی و دغل بازیهای درون آنرا باز میشناسد، به ایدهالیسم اخلاقی وفادارمیماند واز تحول طلبی در مناسبات بین انسانها دفاع می نماید.
۵٨۲۶۵ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : هریک به زبانی سخن میگویند، که برای طرفهای ‫دیگر قابل فهم نیست
‫آقای تابان، در جایی از نوشتار خوب خود آورده اید، ‫«آقای خاتمی یکی از محبوب ترین سیاستمداران ایران است» و این افتخار نصیب آقای خاتمی شده، چون «...جامعه... در انتخاب ‫راه به سوی آینده ی خود سرگردان است.»

‫یا جایی دیگر نگاشته اید، ‫«از پس هر شور انتخاباتی یک ناامیدی پدید می آید، ولی دوباره [مردم] پشیمان از خانه نشینی، به سوی صندوقها هجوم میبرند، تا ‫شاید [معجزه ای]را که به دنبالش هستند، از داخل صندوقها رقم بزنند»،

‫و بعدتر مینویسید‫«در غیاب یک آلترناتیو دموکرات و تحول خواه، سیر حوادث،[ مردم و جامعه] را گاه به سوی واقعیت سخت ج.ا و گاه به سوی سراب اصلاح طلبان می کشاند

و سپس خود میگویید، ‫‫«برای رهایی از این سرگردانی»، «نقد سراب اصلاحات» پیشنهاد میشود، و به وعده وفا کرده، و پس از تشریح سه گزاره محوری اصلاح طلبان، به خوبی، به ‫تشریح و نقد چهار نیروی موجود در اجتماع ایرانیان، از دیدگاه اصلاح طلبان میپردازید.

‫پس از خواندن مطلب، اول آنکه نتوانستم خودم را قانع کنم، وقتی شما مینویسید، [مردم] منظور شما از این واژه چیست، آیا مقصود، پاندولی‫ بی اراده، بین دو مقصد از پیش تعیین شده، و دائم در حال نوسانی غیر ارادی است، یا....

‫دوم، از جایی که، ‫جناح کمی سفید رنگ ج.ا یا اصلاح طلبان را سراب معرفی کرده، و آنان را ‫بر پایه سه گزاره اعتقادیشان فاقد محتوای تحول خواهی ترسیم میکنید. سپس در تقریبا پایان مطلب، پیشنهاداتی برای آقای روحانی برای حفظ «عقبه» به میان می آورید، طرح پیشنهاد برای «سراب»‫، برایم کمی غیر هضم است، یا شاید به لحاظ آنکه «...غیاب یک آلترناتیو دموکرات و تحول خواه....» احساس میشود، میتوان چنین پیشنهاداتی ارائه داد.

‫به گمان من، ج.ا از دوران پر آشوب چندین ساله اخیر نهایت استفاده را برد، تا بلکه بتواند اپوزیسیونی اهلی و بله قربان گو در کنار خود ایجاد کند، و در این مسیر، با تدارکاتی وسیع از سالها پیش و در نبود علنی و آزاد سازمانها و احزاب قدیمی در کشور با پرونده سازیهای غلط یا راست، سعی در بی حیثیت کردن آنها نمود.
‫اما غافل از آنکه واقعیتهای زندگی را نمیتوان با پرونده سازیها واژگونه نشان داد، همانقدری که سیاستهای انقلاب فرهنگی و تصفیه دانشگاهها، دانشگاهی بله قربان گو و گوش به فرمان، برایشان به ارمغان آورد، سیاست اپوزیسیون سازیشان هم به بار خواهد نشست.

‫اما اینکه، بعد از سی و اندی سال، هنوز هم [مردم] ایران در تب «...غیاب یک آلترناتیو دموکرات و تحول خواه....» در تبهکاریهای خشونت طلبان ج.ا میسوزند. نشان از آن دارد که، اپوزیسیون خارج از کشور، اپوزیسیون جدای از حکومت داخل کشور و سرانجام اپوزیسیونی که به موازات حکومت در داخل و خارج کشور در حال حرکت است، هریک به زبانی سخن میگویند، که برای طرفهای ‫دیگر قابل فهم نیست.

‫همه، حتی خشونت طلبان ج.ا سخن از عدالت، مردم، دموکراسی، مردم سالاری، محیط زیست، قانون، قانون اساسی، توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میزنند.

‫همین چند روز پیش، شخص اول مملکت!!!،‫ برای عوض کردن موضوع، بحث پیر شدن جامعه را‫ مطرح و از ایران صد و پنجاه میلیونی، به عنوان طرحی برای مقابله جدی با پیری جامعه دفاع کرد. در ایران هفتاد میلیونی، که کرارا شنیده میشه، کرور کرور آدم محتاج کارند، که خوب طبیعتا محتاج نان خود نیز هستند، ایرانی که دریاچه ها و رودخانه هایش یکی پس از دیگری خشک و یا در حال خشک شدن هستند، آب مردم پایتخت به مرحله جیره بندی رسیده، شخص اول!!!، قصد دوبله کردن جمعیت را داره
۵٨۲۶٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۲       

    از : سهراب

روحانی به تعهدی که داده است، عمل میکند. او تعهد داده است که فرمانبردار خامنه‌ای در همه امور باشد و باند خامنه‌ای-سپاه را از تنگنای تحریمها رها کند. ملت ما بعلت عدم وجود یک اپوزیسیون فراگیر داخلی که در نتیجه سرکوب مستمر و لجام گسیخته رژیم است، آرزوهای خود را جایگزین واقعیت موجود میکند.
۵٨۲۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۱ آبان ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (٨)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست