عنوان : جمهوری ولایت فقیه با قوانین بشریت درتضاداست
سی وپنج سال است که حاکمان جمهوری ولایت مطلقه فقیه علیه ملت تحت ستم ایران وبخش عظیمی ازکشورهای منطقه خاورمیانه وافریقا ومخالفین خود درکشورهای اروپایی وامریکایی مرتکب جنایات بیشماری شده وهمچنان به انها ادامه میدهد وبعلت نقض اشکارحقوق بشروجنایت علیه بشریت ازمجامع بین المللی وسازمانهای مدافع حقوق بشر محکومیت گرفته اما بدون توجه به تمامی معیارهای انسانی هرروزبرای بقا حکومت خود برسرکوب وفشاروشکنجه واعدام وتجاوز واعمال ضد انسانی خود اصرارورزیده وتا کنون هزاران انسان بیگناه را بدون داشتن حق وکیل تنها بجرم دگراندیشی پس شکنجه های جسمی وروحی به جوخه های اعدام سپرده ودرمقابل حود مسبب فقر وفلاکت و فساد واعتیاد وبیکاری وناهنجاریهای اجتماعی ونقض سیستماتیک ازادیهای بیان وقلم گردیده وبا بهره گیری ازخدا ودین ومذهب سعی درتوجیح جنایات خود کرده است اما سئوال اینجاست که همین محکوم کنندگان چگونه طی سی وپنج سال عمرسیاه رژیم همچنان مشغول مماشات وازنماینده ان درسازمان ملل وسازمان حقوق بشرجهانی ردصلاحیت نمیکنند تا شاید مرهمی باشد بردردهای عمیق بازماندگان اعدام شدگان واسیب دیدگان من بعنوان یک فعال کارگری درتبعید که درحکومت اخوندی رنجها کشیده وشاهد رنج هزاران کارگرزن ومرد درنظام ولایت فقیه بوده ام ازمسئولین سازمان ملل وسازمانهای مدافع حقوق بشر وگزارشگرویژه درامورایران تقاضا دارم نسبت به انچه تاکنون برجامعه کارگری ازسوی رژیم اخوندی روا رفته است تحقیق ودرگزارش نهایی اجلاس منظورشود زیرا انچنان که شایسته بوده به مسئله کارگران شرافتمند ایران توجه کافی نشده است.اما انچه ازعملکرد حکومت اخوندی مشخص است با قوانین بشری سنخیتی نداشته ودرتضاد کامل بوده وهست وتااین حکومت برسرکاراست بهبودی دروضعیت ملت تحت ستم ایران نخواهد شدزیرا تنها چیزی که برای حاکمان اهمیت داشته رازبقا خود بوده است.
۵٨٨٨٨ - تاریخ انتشار : ۵ آذر ۱٣۹۲