عنوان : تلاشهای جمهوری اسلامی برای از بین بردن خشونت
جمهوری اسلامی در این سی و چهار سال همواره تلاش داشته خشونت را در جامعه کاهش دهد، به ویژه خشونت علیه زنان را. ولی مردم وحشی و مردسالار ایران این تلاشهای انساندوستانه را خنثی کرده اند و همچنان جلوی اقدامات بشردوستانه رژیم را میگیرند. جمهوری اسلامی باید دهه ها کار فرهنگی کند تا بتواند درک و تصورات پیشرفته و آزادیخواهانه و انساندوستانه خود را در جامعه اشاعه دهد.
۵۹۰۱۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ آذر ۱٣۹۲       

عنوان : شعور حاکم در هر جامعه را شعور طبقه حاکمه تشکیل می دهد!
«نگاه مردسالارانه مانع ازبین بردن خشونت علیه زنان در ایران می شود
نظام برنامه ریزی ما انسان محور نیست
تا زمانی که در بحث خشونت علیه زنان اطلاع رسانی نشود و از ما بخواهند واقعیت ها را کتمان کنیم ما قادر به امحای خشونت علیه زنان نخواهیم بود.
تصمیم گیری های غلط نقش بسیار زیادی در افزایش خشونت علیه زنان دارد»
(رئیس انجمن مددکاری ایران)

۱
نگاه مردسالارانه مانع ازبین بردن خشونت علیه زنان در ایران می شود
(رئیس)

از سر تا پای وجود کسی که این یاوه را فرمول بندی کرده، عقب ماندگی فکری و فرهنگی می تراود:
رئیس بی خبر از عالم و آدم خیال می کند که پدیده های اجتماعی به مثابه معلول، علت فکری دارند و هنوز کسی نبوده به عالیجناب بگوید که طرز تفکر نه اولین، بلکه ثانوی است:

۲
اولا نگاه مردسالارانه نتیجه سلطه مناسبات اقتصادی ـ اجتماعی متکی بر مردسالاری است.
در نتیجه برای مبارزه بر ضد مردسالاری در خانواده باید بر ضد مردسالاری در جامعه حکم جهاد صادر شود:
یعنی مناسبات تولیدی بنده داری ـ فئودالی ـ سرمایه داری جای خود را به مناسبات تولیدی سوسیالیستی بدهد و راه زباله دانی تاریخ در پیش گیرد.

۳
اگر آنهم هنوز میسر نباشد، پست های تعیین کننده ی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، آموزشی، پرورشی، فرهنگی و غیره حتی الامکان در اختیار زنان قرار داده شود.
تا در مقابل زنی که بلحاظ اجتماعی ـ اقتصادی روی پای خود ایستاده، نفسکش نری پیدا نشود.

۴
این اما قبل از همه بدان معنی خواهد بود که خود عالیجناب صندلی ریاست «انجمن مددکاری» را در اختیار زنی قرار دهد و به کاری درخور فهم و فراست خود اشتغال ورزد.

۵
نظام برنامه ریزی ما انسان محور نیست

حقیقت همیشه به مثابه حقیقت تام و تمام حقیقت است و نه بصورت نیمبند و دم بریده:
نه فقط نظام به اصطلاح «برنامه ریزی» شما انسان محور نیست، بلکه تار و پود سیستم اجتماعی ـ اقتصادی حاکم بر کشور ایران ضد اجتماعی و ضد انسانی است:
سیستمی به غایت عقب مانده، گندیده و نامعاصر است و فقط به درد تخریب و شروع از صفر می خورد.
بهترین دلیل بر صحت این ادعا دادن مسئولیت به آدم واره های عقب مانده از قبیل خود رئیس انجمن است.

۶
تا زمانی که در بحث خشونت علیه زنان اطلاع رسانی نشود و از ما بخواهند واقعیت ها را کتمان کنیم ما قادر به امحای خشونت علیه زنان نخواهیم بود.

عجب!
پس شما می توانید مانع اعمال خشونت بر ضد زنان باشید، فقط باید به شما خبر دهند و ضمن از شما خواهان کتمان واقعیات نشوند.
خوب.
همین خبر ندادن به شما و همین نهی از اعلام حقایق در رابطه با زن ستیزی به چه معنی است؟

۷
هر بچه مدرسه خنگ و خرفتی خواهد گفت که دلیل خبر ندادن به شما این است که بخاری از شما بلند نمی شود و نمی تواند هم بلند شود.
مشتی ندانمکار چه می توانند بر ضد زن ستیزی انجام دهند؟
آنهم در جهنمی که زن ستیزی مشخصه اصلی و رسمی آن است.
۸
بچه مدرسه ای که اندکی فهم و فراست داشته باشد، خواهد گفت که نهی شما از اعلام حقایق نشاندهنده ماهیت طبقه حاکمه در جهنم ایران است:
زن در قاموس حضرات به مثابه نیمچه آدم یعنی چیزی از جنس جانوری تلقی می شود.
و به همین دلیل سرکوب وحشیانه و سلب آزادی و حقوق اجتماعی از زنان امری مطلقا شرعی و قانونی است.

۹
تصمیم گیری های غلط نقش بسیار زیادی در افزایش خشونت علیه زنان دارد.

تصمیمگیری های غلط از سوی ولایت فقیه و یا مجلس و یا دولت؟
خوب.
این به چه معنی است؟
مگر این شاخص ماهیت ارتجاعی، نامعاصر و زن ستیز طبقه حاکمه و هیئت حاکمه نیست؟
چگونه می توان از جامعه ای که طبقه حاکمه از سر تا پا زن سیتز است، انتظار نداشت که « نگاه مردسالارانه» اشاعه وسیع یابد؟
از عالیجناب چه پنهان که شعور حاکم در هر جامعه، شعور طبقه حاکمه است.
طبقه اجتماعی ئی که وسایل اساسی تولید را تحت مالکیت خصوصی خود دارد، منطقا و طبیعتا اهرم های فکری، فرهنگی، اخلاقی و ایدئولوژیکی بطور کلی را در انحصار خود قرار خواهد داد.
بنابرین، کسی که حقیقتا طرفدار حقوق بشر، حقوق زنان، کودکان، ملیت ها، دگر مذهبان، دگر اندیشان و زحمتکشان و مولدین مادی و فکری و فرهنگی است، باید برانداختن این نظام عهد عتیق را پیش شرط و پیشمرحله هر اقدام دگرگونساز قرار دهد.

پایان
۵٨۹٣٣ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣۹۲