از : البرز
عنوان : بساطِ مرجع تقلید و مقلد، مرید و مرادی مسلط بر افکار جامعه ایرانی
آقای خوئی عزیز، نوشته آقای نقره کار را از زاویه ای زیبا و قابل ستایش مورد ارزیابی قرار داده ای.
به یقین، زبان آزاد و خالی از تعارفاتِ صادق چوبک، در داستان بلندِ آقای نقره کار به تکاملی جدید دست یافته است.
تحولاتی از این دست در ادبیات ایرانی، به یقین خواهد توانست، به برچیده شدنِ تدریجی بساطِ مرجع تقلید و مقلد، مرید و مرادی مسلط بر افکار جامعه ایرانی، یاری رساند.
کمی در همین راستا، لطیفه ای به یادم آمد، با این مضمون، از وقتی، در زندگی آپارتمانی، مستراح از گوشه دور افتاده حیاط، به اتاقی در نزدیکی اتاقِ بچه ها انتقال یافته، امکان شنیده شدنِ صدایِ گُوز پدر و مادر توسط بچه ها افزایش، و به همان نسبت، حرمتِ عهدِ قدیم پدر و مادر، نزدِ بچه ها کاهش یافته است.
۵۹٨۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۲
|