یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

سوسیالیسم و دمکراسی - ۴ - حبیب پرزین

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : peerooz

عنوان : دموکراسی و دیکتاتوری
جناب برزویه,
با تشکر فراوان از توضیحات شما, و اینکه دموکراسی و دیکتاتوری در عمل همان معنی را میدهند؛ یعنی دموکراسی, دیکتاتوری اکثریت بر اقلیت است. اقداماتی جهت اصلاح این کمبود صورت گرفت که حق اقلیت هم محفوظ بماند مانند سیستم فدرال و غیره. این تا زمانی بود که سرمایه - اقلا در آمریکا - اکثر سنگرها را اشغال نکرده بود. امروزه بیش از پنجاه در صد اعضای کنگره امریکا میلیونرند و اکثر قریب به اتفاق قوانین بنفع این دیکتاتوری وضع میشود و دیکتاتوری یک در صد برقرار شده است.

گرچه هنوز برای من روشن نیست که از ۹۹ درصد بقیه چند درصد " کارگر " ند ولی بهر حال اینکه پس از مرحله دیکتاتوری پرولتاریا
" و بنا به تعریف در سوسیالیسم همگان از جمله همان هایی که زمانی کارگری میکردند ، مالک ابزارتولید هستند وهیچکس نیروی کار خود رانمیفروشند و استثمار نمیشوند . بنابراین دردوران سوسیالیسم کارگری وجود ندارد که حالا دیکتاتوری اعمال بکند و یا نکند."
بیشتر به پایان داستان های کودکان میماند که میگوید "And they lived happily ever after.". این سیستمی که باید این جامعه را اداره کند گرچه "کارگر" نیست ولی نماینده کارگر است, خواه دموکراسی باشد و خواه دیکتاتوری. و باید از هرگونه تمایل به تغییر, شاید برای بهبود اوضاع "طبقات دیگر" جلوگیری کند, مگر آنکه بگوئیم که بشر در آن مرحله بحد کمال رسیده و بهشت را در روی زمین یافته است؛ و تا کنون در هیچیک از سیستم های آزمایش شده کمونیسم شباهتی به آن ندیده ایم. ملا ها هم همین را میگویند ولی چون عاجز از بجا آوردن وعده های خود هستند بهشت را به دنیای دیگر حواله میدهند.
ضمنا گرچه میدانم مارکس فرد ثروتمندی نبود ولی انگلس ظاهرا در زمان مرگ خود در ۱۸۹۵ از تقریبا پنج میلیون دلار ( شاید به پول آنزمان ) ثروت خود, مقدار قابل توجهی را به دو دختر بازمانده مارکس داد. نمیدانم انگلس را باید جزو کدام طبقه بحساب آوریم. از طول کامنت عذر میخواهم.

Congress Is Now Mostly A Millionaires’ Club
http://swampland.time.com/۲۰۱۴/۰۱/۰۹/congress-is-now-mostly-a-millionaires-club/
۶۰۰۶۷ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۲       

    از : برزویه طبیب

عنوان : دموکراسی یا دیکتاتوری (هردو لفظ معادل اند )
خدمت دوستمان پیروز . قبلا بحثی در مورد تبیین مفهوم پرولتاریا داشته ایم و به نظر میرسید که از این مفهوم تعریف قانع کننده ای ارایه شده است . بناراین به این مسئله نمی پردازم .
در ادبیات مارکسیستی ، هر نوع دولتی ، حتی اگر با رای و نظر اکثریت ، در ایده ال ترین حالت هم استقرار یافته باشد و اداره شود ، بازهم دیکتاتوری یک و یا ائتلافی از طبقات است . بنابراین وقتی مارکسیستی از دیکتاتوری سخن میراند در واقع از قدرتی سخن میگوید که با هیچ قانونی محدود نمیشود مگر با قوانینی که خودش وضع کرده باشد . دموکراتیک ترین حکومت را تصور کنید ، این حکومت فقط توسط قوانینی که مجلس و یا شورا و یا مجمع روسای قبایل و غیره وضع کرده باشند ، محدود میشود ، بنابراین خود نوعی دیکتاتوری است . اگر در ادبیات مارکسیستی هرجا لفظ دولت دیکتاتوری یافتید را با لفظ دولت د موکراسی عوض کنید و یا بالعکس تفاوتی در معنا نخواهد کرد، و این دو کلمه معادل هستند .این نکته ای است که نویسنده مقاله از ان غافل است و مثلا لفظ ائتلاف دموکراتیک را در برابر دیکتاتوری پرولتاریا قرار میدهد . درصورتی که دولت هر ائتلاف دموکراتیک نیز همان دولت دیکتاتوری ان طبقاتی است که درائتلاف شرکت کرده اند . حالا ممکن است سئوال کنید که چرا مارکسیست ها از دموکراسی پرولتاریا سخن نگفته و غالبا از لفظ دیکتاتوری پرولتاریا استفاده میکنند ؟ این بدین دلیل بوده است که لفظ دموکراسی مورد سوء استفاده بورژوازی بوده است . مارکسیست ها میخواستند نشان دهند که هرچند سرمایه داران حکومت خود را دموکراسی مینامند ، این دمکراسی در واقع استقرار دیکتاتوری برعلیه کارگران است ، هرچند که روابط دموکراتیک بین سرمایه داران برقرار میکند . همچنانکه دولت کارگری نیز دولتی است دمکراتیک برای کارگران که دیکتاتوری را برعلیه سرمایه داران اعمال میکند .
در برابر حکومت های دموکراسی یا دیکتاتوری (هردو لفظ معادل اند ) ، نوعی ازحکومت های استبدادی ( استبداد با دیکتاتوری فرق دارد ) نیز وجود دارند که مارکس با الفاظی مثل دسپوتیسم از انها یاد میکند . اگر[دیکتاتوری - دموکراسی ]را بعنون اتوریته ای که به هیچ قانونی پایبند نیست ، مگرقوانینی که خودش وضع کرده باشد ، تعریف کنیم ، درمقابل حکومت استبدادی یا دسپوتیستی ، اتوریته ای است که حتی به قوانینی که خودش هم وضع کرده است پایبند نیست . نمونه این حکومت ، جمهوری اسلامی است که نخست وزیر دوران طلایی اش را حبس کرده است چونکه خواستار اجرای بی تنازل قانون اساسی خود جمهوری اسلامی شده است
در مورد وجود دیکتاتوری پرولتاریا دردوران سوسیالیسم و یا کمونیسم .اولا مارکس سوسیالیسم را از کمونیسم جدانمیکند و هردو لفظ در نظر مارکس معادل هستند. ولی مارکس معتقد است که در دوران پیش از سوسیالیسم یک دوره انقلابی (نه فرماسیون اجتماعی اقتصادی ) خاصی وجود دارد که دولت ان دیکتاتوری پرولتاریا است .توجه کنید که کارگر کسی است که مالکیت و کنترولی بر ابزارتولید ندارد و برای امرار معاش نیروی کارش را میفروشد و در جریان این روند استثمار میشود .و بنا به تعریف در سوسیالیسم همگان از جمله همان هایی که زمانی کارگری میکردند ، مالک ابزارتولید هستند وهیچکس نیروی کار خود رانمیفروشند و استثمار نمیشوند . بنابراین دردوران سوسیالیسم کارگری وجود ندارد که حالا دیکتاتوری اعمال بکند و یا نکند . برزویه طبیب
۶۰۰۵۶ - تاریخ انتشار : ۴ بهمن ۱٣۹۲       

    از : peerooz

عنوان : دیکتاتوری " پرولتاریا "
" بنابراین اگر فقط یک نظر مارکس درست از آب درآمده باشد، همین نظر ضرورت دیکتاتوری برای بنای سوسیالیسم است. تنها یک نکته مهم را مارکس و انگلس نمی‌توانستند پیش‌بینی کنند، اینکه این سوسیالیسم پس از نابودی بورژوازی و سرمایه‌داری هم نمی‌تواند به یک سیستم اجتماعی متعادل مبدل شود، بنابراین دیکتاتوری هم باید همراه سوسیالیسم ابدی بشود. و اینکه این سوسیالیسم حتی ده‌ها سال پس از نابودی نظام سرمایه‌داری، به محض سست شدن دیکتاتوری از هم می‌پاشد.".

اگر سوسیالیسم (یعنی کمونیسم؟) بدون دیکتاتوری " پرولتاریا " نمیتواند" به یک سیستم اجتماعی متعادل مبدل شود" همان بهتر که نشود. بویژه که هنوز - اقلا من - نمیدانیم " پرولتاریا " چیست ؟ آیا " زحمت کشان " و حقوق بگیران و غیره هم همه " پرولتاریا" اند ؟ - و مثلا "فیلسوفان کمونیست " چه تولید میکنند و به چه درد میخورند؟ - و یا " پرولتاریا یعنی فقط صاحبان داس و چکش؟ چه چیز بدتر از دیکتاتوری ابدیست؟
ضمنا کاش جناب پرزین برای بی خبری چون من مشخص میفرمودند که منظور ایشان از " سوسیالیسم و دمکراسی - ۴ " سوسیالیسم است یا کمونیسم و یا هردو , اگر تفاوتی قائلند.
۶۰۰۵۲ - تاریخ انتشار : ٣ بهمن ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست