یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فراروی از "ضعیفه" به "عامل تغییر" - زهره اسدپور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : جعفر رستمی بوکانی

عنوان : سپاسگزارم
خانم اسد پور گرامی،

نوشته ای بجا ، متین و در خور سپاسگزاری است.
بازهم از این دست بنویسید.
پایدار و سلامت باشید.
۶۰۴۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۲       

    از : زهره اسدپور

عنوان : جمعیت های مستقل در دوره ی رضا شاه
آقای ارجمند عزیز
چند نمونه از سرکوب تشکل های مستقل زنان را آقا/خانم دانکو بیان کردند. کتاب ارزشمند الیز ساناساریان ، تاریخ جنبش زنان از مشروطه تا انقلاب، به خوبی این سرکوب را تشریح کرده است. توصیه می کنم حتمن نگاهی به این کتاب بیندازید.
اضافه می کنم جمعیت پیک سعادت نسوان اولین جمعتی بود که ۸ مارس را در ایران گرامی داشتند. وقتی اورانوس پاریاب از موسسان این جمعیت از ۵ سال زندان رضا شاه رهایی یافت، اختلال هواس پیدا کرده بود. ماموران رضا شاه در حالی که موهای جمیله صدیقیرا گرفته بودند و او را روی زمین می کشیدند از محل کارش در مدرسه ( او مدیر مدرسه پیک سعادت بود) بازداشت کرده و بردند...
اینها تنها نمونه هایی از رفتار رضا شاه با فعالین مستقل جنبش زنان بود. ...
۶۰۴۶٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : هنوز هم انتظار خوانده شدن از جانب شما را می کشد
‫آقای ارجمند، همانگونه که مردِ ارجمندی چون شما، پس از مطالعه نوشتار خانم اسدپور کلماتی فی البداهه در باره آن نگاشته است‫، اگر این مردِ ارجمند، خود را صاحب درایت و اندیشه میداند، باید که به حق انتقاد دیگران نیز به صورتی ‫اصولی(اوصولی) ‫احترام قائل بوده، و به جای پیش کشیدن نعلهای وارونه خود و داستان شمر و کربلا، به سخنان مطرح شده پاسخ بگوید. باری بهرحال یادداشت قبلیم هنوز هم انتظار خوانده شدن از جانب شما را می کشد.

‫سراسر یادداشتهای قدیم و جدید شما، خط در میان، حکایت از ستایش شما از معبودتان رضاشاه دارد، و من در این هواداری شما هیچ ایرادی نمی بینم، چرا که از قدیم گفته اند، لیلی همیشه پیش چشم مجنون زیباست.

‫و هر کسی که نوشتار ‫خانم اسدپور را مطالعه کند، در می یابد‫ نوشتار در باره آموزش و پرورش از نوع رضاشاهی نوشته نشده، و همانگونه که از ‫عنوان مطلب بر می آید، در باره فراز و فرودهای جنبش زنان نوشته شده است.
و اینکه خانم اسدپور پاسخی برای شما ننوشته، شاید دلیلش این باشد که ‫شما سئوالی مربوط به نوشته ایشان طرح نکرده ای.
۶۰۴۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱٣۹۲       

    از : دانکو

عنوان : ایدئولوژی خود حق پندار
آقای ارجمند محترم
گمان نمیکنید با پرخاش و تصور اینکه حق صرفا نزد ماست و و هر نظر مخالفی "عینک ایدئولوژیک" داردو مخالفین "دروغ" میگویند و بدون اینکه زحمت جستجو در منابع را به خود بدهیم روایات و البته بیشتر از آن "حس مان" از تاریخ و روایتهای حاکم نوشته از رویدادها را مطلق فرض کنیم جز اشاعه خصومت حاصلی به بار نمی آوریم.
گمان نمیکنید خود سرکار عینکی بس ایدئولوژیک بر چشم دارید؟
۶۰۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : دانکو

عنوان : تاریخ سرکوب جمعیتهای مستقل
جناب حمید ارجمند
با اجازه خانم اسدپور
اینکه اگر رضا شاه نبود آیا دانشگاه هم نبود سوالی است که به سادگی قابل اثبات نیست. هر نوع پیش بینی در این خصوص قابل انکار و مورد ایراد است اما تاریخی که اتفاق افتاده دیگر قابل انکار نیست.رضا شاه که بود تقریبا دیگر هیچ انجمن و نهاد مستقل از جمله انجمنهای مترقی زنان دیگر نبودند و گرفتار سرکوب دولت رضاشاهی گردیدند. این سرکوب جمعی در سال ۱۳۱۲ صورت گرفت برای مثال توجه فرمایید:
"جمعیت نسوان وطن خواه در سال ۱۳۱۲ بسته شد. در این زمان رضاشاه اقدام به سرکوب، توقیف و بستن نشریات و انجمن‌های مستقل دموکراسی‌خواه و چپ‌گرا کرده بود و کنترل حکومتی بر مطبوعات افزایش یافت. سازمان‌های زنان نیز از این قاعده مستثنا نبودند و طبیعت خودجوش جنبش زنان به سمت کنترل دولتی می‌رفت. چنانکه دو تن از اعضای جمعیت پیک سعادت نسوان در رشت دستگیر شدند، سازمان بیداری زنان بسته شد، جامعه زنان قزوین بسته شد و اعضای آن به اتهام داشتن عقاید کمونیستی زندانی شدند، همچنین نشریات زنانه غیر کمونیستی مانند نامه بانوان نیز بسته شدند و موسس آن، شهناز آزاد زندانی شد و روزنامه پرخواننده جهان زنان بسته شد. جمعیت نسوان وطنخواه نیز پیش چشم نیروهای نظمیه با تحریک و جلب عده‌ای از متعصبان سنگباران شد و نشریات آن به آتش کشیده شد."

حالا قانع شدید ؟
۶۰۴۴۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : حمید ارجمند

عنوان : نعل وارونه البرز !
آقای البرز به زعم خویش خواسته اند بجای پاسخ اوصولی و علمی و تاریخی با متلک گویی به نظر و سئوال من از خانم اسد پور در نقش وکیل و پاسخگو ظاهر شوند که البته باز طبق معمول با یکسری کلمات کلیشه ای و شعاری مطلبشان را تمام کردند و بر من روشن نیست که منظور ایشان از اینکه و بزعم خودشان رضا شاه معبود من بوده یا هست چیست و چه ربطی به سئوال من داشت که پرسیدم سازمانهای زنان که خانم اسد پور در زمان رضا شاه مدعی است سرکوب شدند چه نام داشتند و کدام قشر از زنان کشور را نمایندگی میکردند ؟! آقا یا خانم البرز ! مرا به یاد کسانی میاندازند که پای منبر یک آخوندی مینشستند و کارشان این بود که کسی از آخوند مربوطه سئوال بیجائی در مورد شمر و یا داستان کربلا نپرسد ! در ثانی البرزها خوب است بجای کلی گوئی و کلیشه ای حرف زدن آنهم در مجالس عمومی یا مجازی با سند و دلیل نظر دهند و گر نه گوش ما مردم سالهاست که از این صوتها پر میباشد . و بگذارند خود خانم اسدپور جواب دهند امیدوارم ایشان متوجه شده باشند که من مخاطب سئوالم خانم اسدپور و نه البرزی که نمیشناسمش میباشد .
۶۰۴٣۶ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : مهاجر مهاجر

عنوان : امیدوارم دوستان اهل کامنت جوهر اشاره خانم اسد پور را دور نزنند!
امکان حلقه بگوش نبودن در برابر قدرت تا به دندان مسلح برای انسانها مقدور است چه مرد سالار باشد چه شاه و چه شیخ .جامعه ما نیاز به این اگاهی دارد.اگاهی و شور به زندگی؛عدالت خواهی ودر عین حال از خود گذشتگی!
در مورد اگاهی! از تحولات اجتماعی وحقوق بشر وبردن این اگاهی در جامعه دیگر شاید نیاز به فرهنگ شهادت باید رخت ببندد!.
نکته سنجی همه دست اندرکاران پرداخت به نقش نیمه دیگر انسانهای میهنمان از دل مبارزات اجتماعی و تاثیر ان در روند رو برشد ( حضور زنان در روند تحولات جاری) قابل تقدیر است.
۶۰۴٣۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : ‫البرز

عنوان : به فرموده ‫فکر و عمل کنند
آقای ارجمند عزیز، چند نکته ‫در باره معبود شما رضاشاه دارم، که لازم دانستم با شما و دیگر خوانندگان محترم در میان بگذارم.

آیا هیچگاه با خود فکر کرده ای، اگر«...اقدامات ماندگار آن مرد...» خوب و بنیادی و در جهت ایران بوده است، چرا ایشان مجبور به سفر اجباری ژوهانسبورگ شدند.
‫اگر رضاشاه مقبولیت مردمی داشت، ‫هیچ نیرویی قادر به اجبار ایشان به ترکِ وطن و مرگِ در غربت نبود. ایشان در واقع، در ‫آخر داستانش، اسیر عاقبتِ بد سیاستهای کج و معوج خود شد.

‫به بیانی دیگر، آخوند ‫و درب مکتبخانه آخوندی را تخته، و امر به ایجادِ ‫‫مدرسه ‫و دانشگاه به سبک اروپا داد‫، اما مقرر فرمود، که این موسسات باید به فرموده ‫فکر و عمل کنند. و از خاطیان از این قواعد در محبسخانه های اداره تأمینات پذیرایی های آنچنانی به عمل آمد، بنابراین معبود شما، رضاشاه، در چنته خود، به مانند وارثان امروزینش‫ در ج.ا، چیزی جز استبداد، ستم، زور و عدم رعایت حقوق انسانی مردم ایران نداشت.
۶۰۴۲۰ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۲       

    از : حمید ارجمند

عنوان : چرا دورغ ؟
خانم اسد پور به رسم معمول و جا افتاده در بین عده ای که هنوز دست از حمله و قلب واقعیات تاریخی در دوره رضا شاه بر نمیدارند و گوئی این دورغ بزرگ که رضا شاه عامل عدم پیشرفت شده بود را نوعی پاراگراف کلیشه ای برای آغاز سخن خویش میپندارند ! میفرمایند سازمان های مستقل زنان که می توانستند در جهت شکستن انحصار مردانه عمل کنند، در دوره ی پهلوی اول سرکوب شده و خواسته های برابری خواهانه زنان در دست سازمان های وابسته به دولت اندک اندک تقلیل یافته، تغییر ماهیت داده و مصادره شده بودند. در چنین شرایطی است که .... ممکن است خانم اسدپور حداقل برای این خواننده مطلبشان بفرمایند پهلوی اول کدام سازمانهای مستقل زنان را منحل کردند یا بستند یا سرکوب کردند ؟! ما هم کمتر از شما با تاریخ ایران غریبه نیستیم لطفا ما را هم روشن کنید ! آیا غیر از این بود که اگر رضا شاهی نبود شما بجای دانشگاه تهران باید در بهترین شکلش به مکتبخانه تشریف میبردید ؟ ممکن است طبق معمول و مد روز فورا با زدن مارک سلطنت طلب براحتی مانور کرده و صورت مسئله را پاک بفرمائید ولی این تغیری در ماهیت واقعیات تاریخی این سرزمین نمیدهد ، رضا شاه اگر بقول شما و همفکرانتان محکوم است حد اقل در زمینه آموزش و پروش و رها ساختن زنان از زندان تفکر آخوندی از بسیاری از روشنفکران ۵۰ سال بعد از خودش بسیار جلوتر است و همین مقاوت دختران و زنان امروز در ایران و در مقابل فاشیسم حاکم نتیجه اقدامات ماندگار آن مرد میباشد چه شما خوشتان بیاید یا بدتان بیاید . آیا بعد از ۳۵ سال هنوز وقت آن نرسیده که بدون عینک ایدئو لوژیکی با تاریخ برخورد کرد ؟!
۶۰۴۱۴ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست