فدائیان (اکثریت): آموزش به زبان مادری حق تمامی ملیت های ایران است!
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : البرز
عنوان : برای حفظ انسجام ملی
آقای قدیمی عزیز، به گمان من هم، «...آنچه در پشت این تقاضای فرهنگی نهفته است، هدفی سیاسی است...» چه برخی از محفلها، چون جرعت، امکان و موقعیت ابراز عقیده پنهان خود، یعنی جداسازی بخشهایی از کشور را ندارند، با دستاویز قرار دادن تبعیضات، سعی در مشروعیت بخشیدن تدریجی به اهداف جدایی خواهانه خود دارند.
بنابراین برای حفظ انسجام ملی، امکان آموزش به زبان مادری در سراسر ایران با تکیه بر حفظِ زبانی مشترک و سراسری، یکی از ضروریات کشور به شمار میرود.
اینکه یک درس باشد و یا شامل همه دروس آموزشی گردد، مطلبی است تخصصی، و در این رابطه باید اقتضای علوم مختلف را در نظر گرفت، به عنوان مثال در علوم پزشکی غالبِ مطالب به زبان انگلیسی نوشته شده و در سراسر جهان، غالبا، به همان زبان تدریس و گاها بحث میشود.
و اما در مورد مذهب و دین، گمان می کنم، اکثریت قابل توجهی از هموطنانمان دریافته اند، که دخالت یافتن، یا دخالت دادن مذهب در امور عمومی و جاری کشور نتایجی بس اسفبار و تبعیض آمیز در پی داشته، و لذا هر روز بر تعدادِ ایرانیانی که بر خصوصی و فردی بودن اعتقادات مذهبی، مرامی و یا ایدئولوژیکی تأکید می ورزند، افزوده میشود.
۶۰۵٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱٣۹۲
|
از : علی قدیمی
عنوان : عربی / زبان حاکم
اگر هدف از اموزش زبان های مورد نظر اموزش زبان به عنوان فقط یک درس است ایرادی نیست ولی اگر اموزش همه درسها و اموزشها فقط به زبان های در خاستی باشد کشور ما را دچار قطع ارتباط از یکدیگر خواهد کرد و این همان تجزیه ایران از دید گاه فرهنگی است.
پرسیدنی است نقش و جایگاه زبان رسمی کشور در عملی شدن این تقاضا کجاست؟
با عملی شدن این فکر هیچ دانش اموز تبریزی ویا کوردی و یا بلوچی د رهیچ دبستانی در ایران جز زادگاه خود نمیتواند اموزش ببیند .هدف در حقیقت این است .اینگونه نیست؟
نا گفته پیداست که انچه در پشت این تقاضا ی فرهنگی نهفته است هدفی سیاسی است که در صورت عملی شدن نامی جز فاجعه فرهنگی و تجزیه ایران را بدنبال نخواهد داشت.
ما باتعجب بسیار شاهد هستیم که در گنگره های حزبی دوستان چپ و همین طور در نشریات انها به زبانی جز زبان رسمی کشور سخنی گفته و یا نوشته نمیشود.
چرا ؟
در حقیقت باید این اعتراض متوجه سازمانهای چپ باشد که در نشریات و یا تارنماهای خود به زبانی جز پارسی نمینویسند و حتا ستونی در نشریات خود به زبان اذری و یا کوردی ندارند.
ولی ایا زبان پارسی در ایران همان نقش منفی را دارد که دین اسلام و شیعه دارا میباشند؟
زبان پارسی زبانی مشترک همه مردم ایران برای زندگی مشترک دادو ستد و انجام کار های روزانه است و لی دین رسمی شیعه باعث خشنونت و جدائی مردم ایران از یکدیگر شده است. به دیگر سخن خاست تساهل و لیبرالیسم دینی پسندیده تر بنظر میرسد تا جدائی زبانی .بنا بر این باید دین را هدف گرفت ونه زبان پارسی و یا هرزبانی دیگر را.
نوشته اند که اهل تسنن در تهران به مسجد پاکستانی ها برای نماز خواندن میروند و دولت اسلامی اجازه ساختن مسجدی به اهل تسن نمیدهند. توجه دارید که تبعیض دینی است و نه زبانی وهمه نماز گزاران نه به زبان مادری خود بلکه به زبان عربی نماز میخوانند .
توجه کننید که هزاران طلبه در قم از همه جای ایران نخست زبان عربی را میاموزند و قران را به زبان عرب میخوانند و تفسیر میکنند و نه زبان پارسی ونه اذری و یا کوردی و بلوچی.
بند ۱۶ قانون اساسی نظام اسلامی اعتراف به زبان قرانی و عربی و ترویج زبان عربی دارد .
۶۰۵۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹۲
|
از : البرز
عنوان : منبع تمامی این تبعیضات و ستمها
در بیانیه اعتراضی زیبا و استوار نگاشته شده، «ایران دارای ملیتها، اقوام و مذاهب مختلف با خواسته های فرهنگی، زبانی، سیاسی، عقیدتی، مذهبی خاص خود میباشند. این تنوع فرهنگی و چند وجهی بودن تمدن ایرانی، بخشی از ثروت معنوی و فرهنگی بشریت و کشورمان میباشد. فراهم کردن شرایط مناسب برای تعالی و تکامل هر یک از اینها، رشد و تکامل فرهنگی ایران و ایرانیان را در گستره کل کشور فراهم می کند»
نکوهش اظهارات ضد فرهنگی گردانندگان «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» کاری است پسندیده، و درجهت تحکیم دوستی مردم ایران،
اما در دنیای سیاست امروز ایران، همچون گذشته، جریاناتی فرصت طلب از وقایع این چنینی، برای پیشبرد اهداف تفرقه افکنانه بهره گیری کرده، و چنان وانمود میکنند، که گویا قومی به نام فارس، منبع تمامی این تبعیضات و ستمهاست، و با این استدلال، سعی در مشروع جلوه دادن خواستهای تجزیه طلبانه خود کرده، و منبعی میشوند، برای از زیر ضرب خارج شدنِ مجرم اصلی، یعنی استبداد و فرهنگ استبدادی حاکم بر کشور.
به گمانم، در امضای ذیل بیانیه اشتباه تایپی پیش آمده، کلمه «خلق» به گونه ای دیگر تایپ شده
۶۰۴۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱٣۹۲
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|