از : masoud memar
عنوان : با تشکر از پیروز
من تئوری فریب و توطئه را علل انقلاب و کیفیت آن نمیدانم بلکه همانطور که گفتم علل تاریخی علمی و فرهنگی دارند. چون آقای صفوی تأکید به دروغ و فریب را عامل تعیین کننده میداند ٫ مشروط نوشتم : « ( اگر ) مقوله فریب را بپذیریم این روشنفکران بودند که با اسناد موثق موجود مانند مانیفست ایشان ( ولایت فقیه ) و از جمله نامه ایشان به دربار در مخالفت با ( حق رأی زن ) گول حرفهای پاریسی را خوردند نه مردم .»...
۶۰۷۰۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : تشکر
برداشت من از یک کامنت شما این بود که " مردم ", " میلیونی و سیل آسا به خیابانها ریختند " و " در درگیری بین حاکمیت و روحانیت جانب روحانیت را گرفتند و شاه رفتنی شد.". یعنی " مردم ", انقلاب کردند.
در کامنت دیگر ظاهرا فرمودید که این روشنفکران بودند که " گول حرفهای پاریسی را خوردند نه مردم " یعنی انقلاب را روشنفکران کردند نه مردم. اگر چنین نیست از برداشت غلط خود عذر میخواهم. اما جمیع " علما " معتقدند که کم خوابی و بی خوابی بسیار زیان بخش است.
۶۰۶۹۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : حضور محترم پیروز
صادقانه بگویم درست نفهمیدم شما موافق گفته های من هستید یا مخالف ؟ چون نظر خود را بیان نکردید و در صورت مخالفت ٫ استدلال نکردید. نوشته من دو چیز را میگوید ۱. خواست جامعه برای تظاهرات میلیونی را باید با اسناد نشان داد چون نیروهای مختلف اجتماعی و سیاسی در انفلاب شرکت داشتند و به تبع آن بعد از ۳۵ سال هر کسی خواست خود را در ۵۷ خواست عمومی معرفی میکند و تحلیل خود را بر این مبنا قرار میدهد نمیتواند با واقعیات تاریخی منطبق باشد مگر با ارائه اسناد موثق تاریخی.
۲. در مورد فریب دادن و فریب خوردن هم گفتم که نه روشنفکرن فریب خوردند نه مردم ٫ بلکه علل انقلاب و چگونگی آن به تاریخ اجتماعی سیاسی و فرهنگی جامعه برمیگردد نه حقه بازی.
۶۰۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣۹۲
|
از : peerooz
عنوان : Early to bed and early to rise, makes a man healthy, wealthy, and wise
جناب معمار, فرمودید:
" طبق اسناد موثق تاریخی مردم برای تحقق آن خواسته های فرضی مورد نظر شما بشکل میلیونی و سیل آسا به خیابانها نریختند بلکه در درگیری بین حاکمیت و روحانیت جانب روحانیت را گرفتند و زمانی که آیت الله خمینی گفت : ( شاه باید برود ) شاه رفتنی شد.". و
" با مخلوط کردن واژگانی چون اقشار متفاوت مردم ( اعم از مدرن و سنتی ) ٫ نقش روشنفکران را نادیده بگیرید و مردم را مورد فریب تلقی کنید . اینکه ایشان دروغهای فراوانی گفته اند جزو اسناد تاریخی است و درست اما اگر مقوله فریب را بپذیریم این روشنفکران بودند که با اسناد موثق موجود مانند مانیفست ایشان ( ولایت فقیه ) و از جمله نامه ایشان به دربار در مخالفت با ( حق رأی زن ) گول حرفهای پاریسی را خوردند نه مردم ٫ با زرنگی کردن و استفاده از واژه ( مردم ) نقش روشنفکران و احزاب ائتلاف کننده با ایشان را نمیشود پوشاند". و
" به همین بسنده میکنم چون در مورد چرائی شرکت مردم در انقلاب و رأی به جمهوری اسلامی نه از روی تئوری فریب بلکه ریشه های تاریخی و فرهنگی داشت که میروم بخوابم چون خیلی طولانی میشود.". (پایان نقل قول).
سر انجام آیا این روشنفکران بودند که " گول حرفهای پاریسی را خوردند و " بشکل میلیونی و سیل آسا به خیابانها [ریختند ] و یا " مردم برای تحقق آن خواسته ها .....بشکل میلیونی و سیل آسا به خیابانها [ریختند ] و .... در درگیری بین حاکمیت و روحانیت جانب روحانیت را گرفتند؟
شاید " میروم بخوابم چون خیلی طولانی میشود " کار عاقلانه ای باشد چون خواب کافی آدم را سالم و ثروتمند و عاقل میکند. طول کامنت بنده هم ناشی از کم خوابی و نقل قول هاست. باید بحرف پروین گوش میکردم که " رو بخواب امروز, فردا نیز هست ".
۶۰۶٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣۹۲
|
از : masoud memar
عنوان : حضور آقای محمد صفوی
نوشته خود را با باورهای خود شروع کردید و به نتیجه دلخواه خود رسیدید تا تئوری خیر وشر و اهورامزدا و اهریمن را بقبولانید. شما ابتدا نوشته اید : « برای نسل ما و مردمی که در تحولات پیش و پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ مشارکت داشتند استقرار آزادی ، استقلال ، قانون مندی و عدالت اجتماعی اساسی ترین خواسته ها را درآن مقطع تاریخی تشکیل می داد. مردم برای تحقق این خواسته های بنیادین از آنجا که دریچه هر گونه اصلاحات سیاسی توسط رژیم شاه به رویشان بسته شده بود ناگزیر بصورت میلیونی و سیل آسا به خیابانها آمدند »
۱. با کدام فاکت تاریخی میتوانید اثبات کنید که قانون مندی و عدالت اجتماعی و آزادی و غیره خواست مردم برای انقلاب بود اگر مبنا را شعار میدانید جمهوری اسلامی هم بشکل میلیونی جزو شعارها بود
۲.طبق اسناد موثق تاریخی مردم برای تحقق آن خواسته های فرضی مورد نظر شما بشکل میلیونی و سیل آسا به خیابانها نریختند بلکه در درگیری بین حاکمیت و روحانیت جانب روحانیت را گرفتند و زمانی که آیت الله خمینی گفت : ( شاه باید برود ) شاه رفتنی شد.
شما ادامه میدهید : « اشاره این یادداشت، تنها تاکیدی است بر یکی از رفتارهای فرصت طلبانه خمینی و برخی از متعصبین اسلام گرا، که توانستند درمقطع تحولات پیش از انقلاب با استفاده از عنصر دروغ ، اقشار متفاوت مردم اعم از مدرن و سنتی را حول اهداف پنهانی که در سر داشتند سازماندهی و بسیج نمایند. خمینی در پاریس با توسل به دروغ و چیزی که اسلام گرایان آن را خدعه می نامند "شیوه جدیدی" را درارتباط با سازماندهی مردم پایه ریزی کرد »
۱. با مخلوط کردن واژگانی چون اقشار متفاوت مردم ( اعم از مدرن و سنتی ) ٫ نقش روشنفکران را نادیده بگیرید و مردم را مورد فریب تلقی کنید . اینکه ایشان دروغهای فراوانی گفته اند جزو اسناد تاریخی است و درست اما اگر مقوله فریب را بپذیریم این روشنفکران بودند که با اسناد موثق موجود مانند مانیفست ایشان ( ولایت فقیه ) و از جمله نامه ایشان به دربار در مخالفت با ( حق رأی زن ) گول حرفهای پاریسی را خوردند نه مردم ٫ با زرنگی کردن و استفاده از واژه ( مردم ) نقش روشنفکران و احزاب ائتلاف کننده با ایشان را نمیشود پوشاند ٫ اصولأ تئوری ( توطئه و دروغ و فریب ) برای ماست مالی کردن علل واقعی رویدادهای تاریخی و حقانیت خود طراحی میشود و نظریه ( اهورامزدا ٫ اهریمنی ) بباوراند.
۲. بنظر من تمامی احزاب و روشنفکران کاملأ با افکار ایشان آشنا بودند و نقش کلیدی ایشان بعنوان اسقاط سلطنت پهلوی مورد حمایت آنها قرار گرفت اما چون برداشت درستی از تاریخ اجتماعی ایران و نقش روحانیت در جامعه نداشتند میخواستند با پشتیبانی از ایشان سد مورد نظر خود را بواسطه ایشان بردارند و فردایش امورات را بشیوه خود مدیریت کنند و این کاتالیزاتور را راهی قم کنند. اصولأ اگر خود توانائی رهبری و ایجاد انقلاب را داشتند نه راهی نجف میشدند نه پاریس و برایش تره هم خورد نمیکردند. ضرب المثلی است : ( علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد )
به همین بسنده میکنم چون در مورد چرائی شرکت مردم در انقلاب و رأی به جمهوری اسلامی نه از روی تئوری فریب بلکه ریشه های تاریخی و فرهنگی داشت که میروم بخوابم چون خیلی طولانی میشود.
۶۰۶۶۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱٣۹۲
|