سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زمانی برای بیداری ادبی
و پوسته انداختن جامعه ایران
- حمید آقایی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : حمید آقایی

عنوان : چرا تاسف؟!
آقای محمودی، یا شما به موضوع اصلی این یادداشت توجه ندارید و یا آنرا نفهمیده اید. اگر آنرا یکبار دیگر با حوصله مطالعه فرمایید متوجه می شوید که موضوع اصلی این یادداشت طرح این سوال است که آیا فعالیت های ادبی و هنری می توانند منعکس کننده شرایط اجتماعی و تاریخی و بازتاب دهنده چالشها و سوالهای تاریخی و فلسفی یک نسل باشند یا خیر؟ و چون من داستانهای بزرگ و کوچک و رمان و شعر را در ردیف فعالیت های ادبی می دانم (که می توانند تاثیر مثبت و یا منفی داشته باشند) از آنها نام بردم.

امیدوارم پس از مطالعه مجدد این یادداشت متوجه شده باشید که هدف من بررسی تفاوت بین رمان وداستانهای کوچک و بزرگ و اصولا سبک های ادبی نبوده است.

در مورد احمد کسروی: شما نوشته اینجانب را مثله کرده و دو تیکه جداگانه از کل نوشته را به هم وصل کرده اید. به این کار می گویند جعل و دروغ پراکنی. در هیچ جای این نوشته نیامده است که کسروی شاعر و یا داستان نویس بوده است. من از ایشان در ردیف شعرا و نویسندگان پس از مشروطه که با قلم خود سهمی در بیداری فرهنگی و ادبی داشتند نام بردم. یک نویسنده می تواند داستان نویس نباشد اما با قلم خود به رشد فرهنگ و آگاهی کمک کند. من نویسنده شجاع بعد از مشروطه احمدی کسروی را از اینگونه نویسندگان می شمارم.

بنده مشتاق مطلب شما هستم اما سعی کنید در رجوع دادن به مطالب دیگران امانت را رعایت کنید و عین جملات را بعنوان مدرک بیاورید.
موفق باشید.
۶۱۲۵۰ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۲       

    از : جواد محمودی

عنوان : متاسفم
اقای عزیز
با کسی که جمله هاپی مثل سارتر پست مدرن است؛ چنین گفت زرتشت در قالب داستان نوشته شده و.. را «نظر» می داند نه «اطلاعات»؛با کسی که تفاوت رمان و داستان کوتاه و داستان بلند را نمی داند اما در باره داستان نویسی می نویسد ؛ با کسی که می نویسد کسروی «با زبان سعر و داستان» نوشته است و.. نمی توان بحث کرد به ویژه وقتی در برابر انتقاد عصبانی می شود.

متاسفم. قصد من این بود که شما را از نوشتن در باره چیزی که از ان اطلاع ندارید برحذر کنم . اما به هدف نرسیدم و شما در پاسخ دوم از پاسخ اولتان هم عقب نشینی کردید. در اولی برخی انتقادها را پذیرفته بودید. حالا یا روش من اشتباه بود یا شما .... نمی دانم چه بنویسم که توهین امیز نباشد.
نوشته شما مثال جالبی است از بدون اطلاع نوشتن. من این بار در مقاله ای که برای سایت خواهم فرستاد نوشته شما و چند نوشته مشابه را بررسی می کنم تا شاید این شیوه کم تر دیده شود
۶۱۲۲۹ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : محمد ربوبی

عنوان : یادد اشت
این جور نوشته ها، به موقع و سودمند هستند. دست کم من سودبردم.
هر نوشته ای ممکن است حاوی نکاتی باشد که به مذاق خواننده خوش نیاید و یا تصور کند نادرست است و مطلبی یا نقدی در باره اش بنویسد . به گمانم هر چه بیشتر بهتر ! البته اگر ربطی به موضوع مقاله داشته باشد و بر دانش خواننده بیافزاید و با زبانی فارغ از توهین .
توجه نویستده مقاله : آقایی و نقد نویس : محمودی را که به « گمانم اهل ماشین هستند « به سایت نوشتار جلب می کنم. شاید اندک ربطی به این مقاله و نقد آن داشته باشد و نیز بی فایده هم نباشد. ربوبی
www.neveshtar.net
۶۱۲۲۶ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : مصطفی

عنوان : چرا بخش سیاست؟
چرا این مقاله در بخش سیاست انتشار یافته و نه در بخش ادبیات؟؟؟؟
۶۱۲۲۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : حمید آقایی

عنوان : چند نظر دیگر و پاسخ
جناب محمودی شما فکر می کنم که یا تفاوت دوکلمه "نظرات" و "اطلاعات" را نمی دانید و یا جا به جا و بی جا از کلمه "اطلاعات" استفاده می کنید. اینکه بنده معتقدم ژان پل سارتر یک فیلسوف پست مدرن است و یا اینکه شما نظری خلاف آن دارید هر دو یک نظریه و برداشت هستند و نه اطلاعات. اینکه از نظر من در رمان تهوع نظرات فلسفی سارتر منعکس شده است و یا شما مخالف آن هستید هردو برداشت های متفاوتی هستند و نه اطلاعات درست و غلط. اینکه از نظر من چنین گفت زردشت یک کتاب کلاسیک فلسفی نیست بلکه مجموعه و منظومه ایست که داستان وار فرود زرتشت نامی از کوه و ندای ظهور ابر انسان را سر می دهد آنهم با استفاده از استعاره های بسیار، یک نظر است و نقد شما نیز یک نظر است و نه اطلاعات.

اینکه بنده شعرا و نویسندگان را در کنار هم قرار داده ام چه اشکالی دارد. بنده که ننوشتم که کسروی شاعر بود، بلکه کنارهم آوردن نام آنها را به این خاطر کردم که معتقدم که این شعرا و نویسندگان سهم بسیار بزرگی در بیداری فرهنگی و ادبی ایرانیان داشته اند.

بنابراین لطف کنید که نظرات خودتان را تحت عنوان اطلاعات درست اعلام نفرمایید و نظرات اینجاب را تحت عنوان اطلاعات غلط معرفی ننمایید. هردو اینها نظراتی هستند که خوشبختانه کابران اینترنت و خوانندگان سایت ها به همان منابعی که من و شما در اختیار داریم دست رسی دارند و نظر درست و غلط را تشخیص می دهند و نباید نگران بد آموزی بود.

اطلاعات تاریخی مربوط به مدارک و تاریخ های ثبت شده است، مانند تاریخ تولد، تاریخ آغاز یک جنگ و یا تقدم و تاخر وقایع. آنچه که شما به عنوان اطلاعات (بقول خودتان درست مطرح می کنید) بیش از یک نظر در کنار سایر نظرات نیست.

بنابراین لطف کنید از کرسی حقانیت و درستی پایین بیایید و عنوان کنید که با نظرات من شدیدا مخالفید و آنها را به باد انتقاد بگیرید، و بنده آنها را با کمال میل می خوانم و از آنها استفاده می کنم، اما نظرات خود را بعنوان حقیقت و اطلاعات درست جا نزنید و نظرات اینجانب را به عنوان اطلاعات غلط.

همین نشستن بر کرسی حقانیت به شما اجازه می دهد که بدون اینکه مرا بشناسید مرا متهم کنید که حتی تاریخ تولد شعرا را نمی دانم و یا تفاوت بین داستان کوچک و بزرگ را نمی فهمم و یا هیج چیز از ادبیات سر در نمی آورم. آخر این چه رسم نقد و نقادی است.

متاسفانه این رسم برخورد که نظر من همانا اطلاعات درست و دقیق است و نطر دیگران سرتاپا غلط می باشد، ریشه های بسیار عمیقی در فرهنگ ما دارد که حتی روشنفکران ما نیز از آن خلاصی نیافته اند.
۶۱۲۲۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : جواد محمودی

عنوان : چند غلط دیگر و پاسخ به پاسخ
آقای اقاپی عزیز .
هدف من فقط این است که یاد بگیریم در مواردی بنویسیم که دستکم از مقدمات آن اطلاع داشته باشیم . من به شما توهین نکرده ام . گفته ام که شما اطلاعات غلط و نادرست نوشته اید دلیل؟ اطلاعات غلط بسیار در نوشته شما.
امیدوارم سردبیر این کامنت را منتشر کند چون با این نوع کامنت ها نویسندگان دقت بیش تری خواهند کرد.

چند غلط آشکار دیگر که در کامنت اول ننوشته بودم و پاسخ به پاسخ شما
۱ـ شما از مقدماتی چون تعریف و تفاوت رمان، داستان کوتاه و داستان بلند اطلاع ندارید چون نوشته اید «رمانهایی مانند ...قصه های مجید، بار دیگر شهری که دوست میداشتم و رمان فمینیستی چراغ ها را من خاموش می کنم»

قصه های مجید مجموعه داستان کوتاه بهم پیوسته است نه رمان.
دو کتاب بار دیگر.. و چراغ ها .. داستان بلند اند نه رمان.

۲ ـ نوشته اید «شاعران و نویسندگانی مانند پروین اعتصامی .. صادق هدایت و احمد کسروی» «آثار این ادیبان تلاطم های فرهنگی و اجتماعی را» ... «به زبان شعر و داستان به تصویر می کشند».
کسروی نه شعر نوشته نه داستان و برخلاف گفته شما «به زبان شعر و داستان» هیچ چیزی ننوشته است. توضیح شما در پاسخ به انتقاد کار را خراب تر کرد.

۳ ـ برخلاف نوشته شما کتاب چنین گفت زرتشت « در قالب داستان» نیست. در پاسخ نوشته اید که «در مرز شعر و داستان و فلسفه است». در مرز ۳ چیز بودن خیلی فرق دارد با در قالب یک چیز بودن.

۴ ـ «زبان ایرانی» که شما نوشته اید وجود ندارد. با توجیه شما در پاسخ هم به وجود نمی آید.

۵ ـ نوشته اید « با شما موافقم که زبان فارسی در ادبیات ما همواره نقش بسیار عمده داشته است» من اصلا و ابدا چنین چیزی ننوشته بودم تا شما با من موافق یا مخالف باشید . من نوشته بودم بهتر است در باره چیزی که نمی دانیم ننویسم

۳ ـ برخلاف نوشته شما در اصل مقاله و در پاسخ ، سارتر نه نویسنده پست مدرن است نه فیلسوف پست مدرن. کافی است به هر منبعی که دم دستتان است نگاه کنید.

۵ ـ در پاسخ خود برای اثبات این که کتاب تهوع به دوره تفکر اگزیستانسیالیستی سارتر تغلق دارد به ویکی پدیای فارسی استناد کرده اید. کاش به مراجع معتبری چون مقاله خود سارتر در باره تهوع یا فرهنگ نامه آکسفورد نگاه کنید .

۶ ـ نوشته اید «در سراسر دوران صفویان شعر و ادبیات فارسی در محاق فرو می رود» در باره سبک هندی و شاعرانی مثل صائب در این دوران اطلاعی دارید؟

۶ ـ محض اطلاع . بوف کور و کلیدر به معنای ماندگار شدن در فرهنگ کلاسیک اند اما بوف کور به سوررئالیزم نزدیک است و کلیدر اثری است رئالیستی.

شما در نوشته خود نطریات بسیاری مطرح کرده اید که به نظر من از موضوع بسیار دور است اما من به نظریات شما کاری ندارم. فقط به اطلاعات نادرست و غلط اشاره کردم تا هم شما کمی دقت کنید و با انتشار این نوع کامنت ها نویسنده هاپی مثل شما هم کمی دقت کنند.
۶۱۱۹٣ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : حمید آقایی

عنوان : پاسخ در مورد اطلاعات غلط
آقای محمودی، من سعی می کنم به همان ترتیب که شما به مواردی از این یادداشت اشاره کرده اید پاسخ دهم.

۱- "فرهنگ و زبان ایرانی" را به این دلیل بکار گرفتم و از بکارگیری زبان فارسی پرهیز کردم که در جامعه ایران زبانها و فرهنگ های مختلفی وجود دارند و نخواستم در این رابطه تبعیضی قائل شده باشم. البته با شما موافقم که زبان فارسی در ادبیات ما همواره نقش بسیار عمده داشته است.
۲- اگر به یادداشت مراجعه کنید، متوجه می شوید که من سارتر را فیلسوف پست مدرن نامیده بودم و نه نویسنده پست مدرن. اگر در این رابطه شک دارید می توانید به منابع موجود در زمینه فلسفه پست مدرن بویژه در فرانسه مراجعه کنید.
۳- در رابطه با رمان تهوع رجوعتان میدهم به ویکی پدیا: "در پی جنگ جهانی دوم، اگزیستانسیالیسم بدل به جنبش فلسفی و فرهنگی مشهور و قابل توجهی گردید؛ به ویژه در بین مخاطبین عامهٔ دو نویسندهٔ فرانسوی: سارتر و کامو، که مقالات تئوری آنها همچون رمان‌های پرفروش، نمایشنامه‌ها و مجلات پرطرفدارشان در بین مخاطبین جایگاه مهمی پیدا کرده بود. در همین سال‌ها کتاب هستی و زمان هایدگر در خارج از آلمان به شهرت رسید. سارتر در رمان تهوع (۱۹۳۸)، مجموعه داستان کوتاه «دیوار» (۱۹۳۹)، مفاهیم اگزیستانسیالیسم را دستمایه قرار داد و در هستی و نیستی (۱۹۴۳) اصول فلسفهٔ خویش را بیان نمود"
۴- چنین گفت زرتشت، ضمن اینکه عقاید فلسفی نیچه را بیان می کند، بصورت یک رمان و منظومه نوشته شده است. این منظومه داستانگونه فرود زرتشت از کوه و پیام ظهور ابر مرد را به رشته تحریر در آورده است. این کتاب را با استعار هایی مانند مار، شتر، کودک و...... نمی توان جز یک رمان و داستان اسطوره ای و استعاره ای نامید. اصولا کارهای نیچه بر خلاف فلاسفه در مرز میان رمان، شعر و فلسفه قرار دارد.
۵- با شما موافقم که سبک بازگشت به گذشته از اواخر صفوفیه آغاز شد اما بنظر من اوج این نهضت باز گشت به سبک قدیم را باید در دوران قاجار جستجو کرد.
۶- اگر کسروی نویسنده نبود پس چه بود؟ اگر خوب دقت کنید من نوشته بودم که شاعران و نویسندگانی را از جمله پروین اعتصامی ...... و کسروی به جامعه ایران تقدیم کرد. لطفا انطور که می خواهید نوشته را عوض و معیوب نکنید.
۷- شما از کجا می دانید که بنده تاریخ تولد حافظ و سعدی و مولوی را نمی دانم. فکر می کنم که شما خوب متوجه این قسمت نشده اید. این شعرا مربوط به دوران پس از حمله مغول و تیمور به ایران شناخته می شوند. همانطور که فردوسی مربوط به سده های اول اسلام در ایران دانسته می شوند. در این رابطه می توانید به تاریخ ادبیات ایران مراجعه کنید و مراحلی از جمله سده های اول اسلام، سده های پس از حمله مغول به ایران را مطالعه کنید.

در انتها ضمن تشکر از مطالعه و نقد این یادداشت، باید عرض کنم که کامنت شما همراه با خشم، احساس و توهین نوشته شده است. سعی کنید در هنگام نقد احساسات خود را کنترل کنید.
۶۱۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : masoud memar

عنوان : فلسفه دید بجای دید فلسفی
بدرستی به رابطه فلسفه و ادبیات اشاره کردید . من نگاهم به دولت آبادی خیلی فراتر از یک رمان نویس است . چند سال پیش در مصاحبه با خبرنگار فرانسوی که چرا رمان زوال کلنل را بعد از ۲۰ سال از نوشتنش در معرض چاپ قرار میدهید ؟ گفت : تاریخ اجتماعی ایران بمن آموخته که هر کاری زمان خودش را دارد مردم ایران صبور هستند و ضروریتها تعیین کننده آن زمان هستند.
۶۱۱۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

    از : جواد محمودی

عنوان : اطلاعات غلط در اخبار روز
اطلاعات غلط و نادرست بسیار در این نوشته نشان می دهد که نویسنده با ادییات اشنا نیست و بدون دانش ابتداپی در باره ادبیات نوشته است .من به چند مورد اشاره می کنم

۱ نوشته است «فرهنگ و زبان ایرانی». زبان ایرانی وجود ندارد. شاید منظورشان زبان فارسی است

۲ نوشته است ژان پل سارتر نویسنده پست مدرن . برای اولین بار است که کسی در دنیا سارتر را پست مدرن می خواند

۳ نوشته است سارتر در رمان تهوع اندشه های اگزیستانسیالیستی خودش را .. سارتر اگزیستانسیالیست بود اما سال ها بعد از نوشتن رمان تهوع. رمان تهوع نخستین رمان او است و بحث دیگری دارد

۴ نوشته است نیچه در داستان چنین گفت زرتشت . این کتاب داستان نیست.

۵ نوشته است سبک بازگشت در اواخر دوره قاجاریه .. بازگشت در اواخر صفویه به بعد بود.

۶ نوشته است کسروی نویسنده و شاعر بود

۷ ایشان حتی تاریخ تولد و مرگ سعدی و حافظ و مولوی را نمی داند و این ها را با هم قاطی کرده است

در نوشته ایشان می توان ده ها غلط اشکار دید.
نکته
چرا اخبار روز با انتشا اطلاعات نادرست و غلط ان هم در این حد اشکار و ابتداپی با اعتبار خود بازی می کند؟. چرا نوشته ای پر از اطلاعات غلط منتشر می کند ان هم غلط هاپی که با رجوع به هر کتاب ساده ای نادرست اشان اشکار می شود
چرا کسی که کوچک ترین اشناپی با ادبیات ندارد در این باره می نویسد

اخبار روز با انتشار این کامنت به خودش و به نویسنده کمک می کند. پس بهتر است این کامنت سانسور نشود
۶۱۱۵۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست