سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

سیاستهای راهبردی - پرویز دستمالچی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : علی کبیری

عنوان : عینک سیاه یا سفید دیدن را از چشم برداریم!
دوستان گرامی

لطفاً مسائل را آنطور که هست ارزیابی کنید و نه آنطور که میخواهید وجود داشته باشند. واقعیت آنست که کشورها و ملل مختلف جهان باهمدیگر روابطی برمبنای دوستی ایدئولوژیک ندارند. دوستی آنها فقط و فقط برمبنای منافعیست که از طرف دیگر عایدشان میشود. بمحض آنکه آن منافع دستخوش خطرقرارگیرند، روابطی که بظاهر بر مبنای دوستی ایدئولوژیک برقرارشده بودند، نیز درمعرض خطرقرار میگیرند. بر همین اساس است که باید روابط ایران را با سایر ملل دنیا پایه گذاری کرد: روابط براساس منافع متقابل. در عالم سیاست به این نوع رابطه "تعامل سازنده" نام داده اند.

از سوی دیگر شاهد رشد اقتصادی مللی هستیم که با حداکثر بهره برداری از تعامل سازنده، بارِ خود رابسته اند. نگاه کنیم به امارات متحده عربی، چین، مالزی، تایوان، ژاپن، شیلی و غیره...درمقابل، تعامل سازنده بامللی که تنها دستِ بگیر داشته و نم به طرف دیگر پس نمیدهند، نمیتواند کمکی به رشد ملت و کشور ما کند. باهمچه مللی باید روابط سیاسی کجدار و مریز و نه بیشتر برقرارکرد. جمهوری اسلامی درست عکسِ این کار را میکند. برمبنای دیدگاه سیاه یا سفید دیدن قضایا، آمریکا را به عنوان امپریالیسم جهانخوار، دشمن شماره یک نمایانده و بجای آن با چین و روسیه روابط گسترده ای برقرارکرده است. درصورتی که چین به عنوان یک کشور اسماً کمونیست، در هر نقطه ای از جهان که زورش بچربد، سیاستی امپریالیستی اعمال کرده و بیش تر از سایر کشورهای سرمایه داری به چپاول و غارت منابع کشورهای زیر سلطه دست زده است. نگاه کنید به آسیای جنوب شرقی و آفریقا. بطور مثال، در ویتنام چنان سیاست امپریالیستی وغارت منابع آنرا پیشه کرد که ویتنامی هائی که سالیان دراز برعلیه سلطه ی آمریکا جنگیده بودند، اکنون به آمریکا پناه آوردند!

سیاست کشورداری آخوندها چیزی جز خیانت به منافع ملت ایران نبوده است. این سیاست برمبنای ایدئولوژی صدرِ اسلام با توجه به اصطکاک منافع قرون وسطائی بین اعراب و یهودیان عربستان در زمان محمد تنظیم شده است. براساس چنین سیاستی، چون لابی یهودیان در سیاست خارجی آمریکا درمورد اسرائیل در منطقه اعمال میشود، پس هم اکنون آمریکا همان سیاست قرون وسطائی قبیله ی بنی قریظه در مورد بقیه ی مسلمانان را دارد اجرا میکند. به این میگویند سیاه یا سفید دیدن قضایا و نه موقعیت خود را برمبنای زمان و مکان تنظیم کردن. درعرض ۳۵ سال گذشته چه بسیار صدمه ها و لطمه های اقتصادی که براثر اتخاذ چنین سیاست نابخردانه ای به کشور و ملت ایران وارد شده اند. بهمین خاطر لازمست تا عینک سیاه یا سفید دیدن قضایا را از چشم برداشته و سیاستهای خودمان را براساس موقعیتهای زمانی و مکانی بر مبنای منافع ملی تنظیم کنیم.
۶۱٣۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۲       

    از : ش. کرمانشاهی

عنوان : غرب جدید یا سیسیل ویتو کورلئونه
دوست عزیز نامی شاکری

آن دوره ای که واژه لیبرال فحش بود، من اکثریتی(سابق) و شمای توده ای در جهت شکوفایی جمهوری اسلامی میکوشیدیم و به راه رشد غیر سرمایه داری در هر خراب شده ا ی امید داشتیم. اکنون سالها از ان دوره گذشته. ولی به نظر میاد که شما هنوز دلتان اونجاست. روسیه و اون چیزی که شما غرب جدید می نامید بیشتر شبیه سیسیل بچگی ویتو کورلئونه در فیلم پدر خوانده است. اونها مثل خامنه ای از سایه خودشان میترسند. حتی به خواننده های گروه پانک هم رحم نمیکنند، چه برسد به مخالف سیاسی. آیا حزب کمونیست شوروی، و حزب توده شما(اگر به قدرت میرسید) همجنس گرا ها ار به خاطرآنچه که هستند زندانی میکرد؟(در ج. ا. میکشند) نفوذ جریانات راست افراطی، تمرکز بسیار بالای ثروت، هیچ تشابهی با آن مدینه فاضله شما ندارد، غرب جدیدی در کار نیست، ما (لیبرال ، نو لیبرال یا هر انگی دوست داری بچسبانی) به همین غرب وا مانده راضی هستیم. دوست عزیز دیگر در مسکو مکه ای نیست،فکر نان کن که خربزه آب است .
۶۱۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱٣۹۲       

    از : نیاوش

عنوان : نگاهی‌ به تحولات آمریکای لاتین
نگاهی‌ به تحولات آمریکای لاتین که زیاد در رسانه‌ جهان بازتاب ندارد میتواند راه یافت یا راهبرد عملی‌ تر داشته باشد. وضعیت اقتصادی کشور ما برای استقلال و عدم وابستگی به موسسه مالی بانک جهانی‌ با طرح‌های نئو لیبرالی اش، برای مردم هیچ عدالتی ندارد، دموکراسی بدون عدالت فقط اسارت به سرمایه دارن جهانی‌ و وطنی خواهد بود.
۶۱۲٣٨ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۲       

    از : م. ارشک

عنوان : سرنوشت محتوم
نرمش و گشایش به روی "غرب"، به مفهوم دنیای مدرن و مردمسالار، الزاما به معنای پشت کردن و خصومت با متحدان سنتی، یعنی روسیه و چین، نیاید باشد و نیست. رواداری و مدارا با همه طرفهای بازی در صحنه بین المللی است که می تواند حداکثر منافع و مصالح ملی را تضمین کند نه "عشق ورزی" فقط با یکطرف و دشمنی و عناد با طرفهای دیگر، . اما، مساله اینست که ج.ا.ا. موجودیتش با عناد با یکطرف گره خورده و همینکه از این عناد دست بردارد - که هیچوقت داوطلبانه چنین نخواهد کرد - کارش ساخته است. در واقع، این سرنوشتی است که دیر یا زود به آن دچار خواهدشد.
۶۱۲٣۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : نامی شاکری

عنوان : "غرب"نو!
پرویز دستمالچی عزیز!
برای این "چیز"ی که می خواهید بگویید واقعا نیازی به این تطویل کلام هست ؟ شما که عشق "غرب"دارید چرا متوجه نیستید که آنچه در تقابل با "غرب" محبوب شما قرار گرفته ، "شرق" نیست ! اصلا "شرق " ی در آن مفهوم وجود ندارد . یک غرب جدید، در حال زایش است . یک تجربه ی جدید ! پس از آن غرب فاشیست شده ی اروپا در میانه ی قرن بیستم . پس از آن اتحاد شوروی قدرتمند فروپاشیده در اواخر قرن بیستم . پس از آن غرب به حال جان کندن رسیده ی اوایل قرن بیست و یکم ...از کجا معلوم که این"غرب" جدید که سابقه و سنت تاریخی قابل اعتنایی هم دارد بیشتر به مذاق لیبرال و حقوق بشری شما خوش نیاید؟ این دخیل بستن به غرب فرسوده ی فرتوت، عین محافظه کاری و حتی ارتجاع برای شما که عشق "غرب"دارید، نیست ؟
۶۱۲۲٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

    از : کیا

عنوان : مشکل ما فعلا امپریالیسم نیست ،بلکه حکومت ولایی است ،که از امپریالیزم هم عقب تر و زور گو تر است.
"پیوستن به جهان باز، یعنی گذر از نظام تامگرای ولایت فقیه، آشتی با مدرنیسم، با دنیای باز و غرب، ساختن جامعه با ساختار دمکراتیک حکومت و اتکاء به اعلامیه جهانی حقوق بشر. اگر این راه را نرویم، باز هم عقب خواهیم ماند."
۶۱۲۱٨ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست