سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

چپ سلطنت طلب! - هادی خرسندی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اختیاری

عنوان : خرسندی چنار را در چشم چپ سلطنت طلب می بیند، اما ...
من نیز فکر می کنم، چپ سلطنت طلب از این دریوزگی فقط به چوب دوسر طلا خواهد رسید و نه هیچ چیز دیگر. چون در همین حال حاضر سردمداران وطنی و ینگه دنیایی سلطنت طلبان مجبور شده اند در ملا عام گوش نافرمانان دارودسته را کشیده و به آنها تذکر بدهند «به اینکه فلانی و بیساری مارکسیست و کمونیست و ال و بل بوده، کاری نداشته باشید ...»!

و اما بعد؛ آقای خرسندی که لالایی میدانند چرا با رجوی همخوابه اسراییل و بوش اینجا و آنجا همنشین و همکاسه شده اند؟! حکماً به این معتقد نیستند که کارفرمایان فرنگی سلطنت طلبها خوبند، و مشکل ایشان با سلطنت طلبهای وطنیست! بنابراین آیا عجیب نیست که آقای خرسندی چنار را در چشم چپ سلطنت طلب می بیند، اما به منار نشسته در چشم خود به دیده اغماض مینگرد؟!
۶۱٣۹۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱٣۹۲       

    از : سهراب مبشری

عنوان : به آقای تلنگر
آقای تلنگر، حساسیت و توجه شما به ضرورت درست سخن گفتن و پاسداری از زبان فارسی قابل تحسین است. نظر من درباره واژه اندیشگی این است که این واژه نادرست است، به این علت که پسوند «گی» در زبان فارسی همواره صفتهایی را که به «ه» ختم می شوند به اسمی تبدیل می کند که حالت داشتن آن صفت را توصیف می نماید. مثلا: زنده - زندگی. بیچاره - بیچارگی. دوگانه - دوگانگی. تشنه - تشنگی. گرسنه - گرسنگی. همه واژه های ختم شده به «ه» که نام بردم، صفت اند. اما اندیشه صفت نیست، بلکه خود اسم است. اگر دنبال اسم حالتی برای اندیشه ایم، این اسم وجود دارد: اندیشمندی. اگر دنبال اسمی برای توصیف مشغله اندیشیدنیم، آن هم وجود دارد: اندیشه ورزی. این نظر من است. البته استاد ادبیات فارسی نیستم و حاضرم از هر کس که خطای مرا در این مورد گوشزد کند چیز جدیدی یاد بگیرم. زنده باشید.
۶۱٣۶۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۲       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : اصلاح
نام فامیلی جناب آشوری را غلط نوشته ام، منظور خاصی از آن غلط نویسی نداشته ام.

منظور من همان آشوری - دِگر شده ی آسوریک(پهلوی) و آسوری(فارسی) - بوده.

ببخسید.
۶۱٣۵۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۲       

    از : لیثی حبیبی - م. تلنگر

عنوان : سلام عمو هادی و بر همه سلام. نکته ای خارج از موضوع، ولی مربوط به آخرین پست سایت جناب شاعر*
* به دو دلیل من این موضوع را اینجا مطرح می کنم.
۱ - به دلیل کمبود وقت در فیس بوک خانه ی مجازی - وا دَوِند، به کسرِ حرف و - **ندارم تا در بحث های آن شرکت جویم.
۲ - نظرگاه سایت «اصغر آقا» باز نیست که آنجا مَنگُفت یا نظر خود را بنویسم.

** - ما در شمال ایران، در زبان تالشی به جای خانه ی مجازی، «وادَوند» = باد بست، را بکار می بریم؛ زیرا خانه ای که با چند کلیک - تک = نوک زدن - خراب گردد، بیشک با ریسمان باد باید بسته شده باشد.

عمو هادی مطلبی در باب واژه ای در سایت خود نهاده اند، که من بخشی از آن را اینجا می گذارم تا بُنمایه ی بحث ما گردد.

و پیش از هرچیز باید بگویم که من با مطرح کردن این موضوع قصد مخالفت و یا طرفداری از کسی را ندارم. فقط می خواهم خودم روشن گردم. شاید این بحث برای دیگرانی نیز مفید باشد.
از عزیزانی که در این مورد توضیح می دهند و نور افکن جمع ما می گردند، پیشاپیش تشکر می کنم و خود را مدیون آنها می دانم.

چون بحث های اینترنتی متأسفانه برای خودی نمودن، رو کم کنی، خرابکاری، یار گیری و نیز صورت می گیرد؛ یک بار دیگر تکرار می کنم که برای من هیچ فرقی ندارد که آن سخن را چه کسی صورت بخشیده - هم میهنی چون داریوش عاشوری، و یا نقشبندی سُوری. هدف روشنگری است به کمک شما عزیزان صاحب نظر و آگاه.

و این هم تکه ای از آن مطلب:

«یک روز فارسی شکر بود، امروز فارسی غلط است!
-------------------------------------------------------------
نگاهی به کامنت های یک فیسبوک -- از روشنفکران چه خبر؟
-----------------------
داریوش آشوری در تاریخ اندیشگی ما
------------------------------------
سلام. حیفم آمد شما را در جریان تشکیل یک جلسه (نشست) روشنفکری که هفته ی پیش در پاریس برگزار شده، نگذارم. به روایت فیسبوک شاعر گرانقدرمان محمد جلالی، همان «م.سحر» معروف،:

(در این نشست (جلسه) آقایان دکتر همایون فولاد پور پژوهشگر و
دکتر سعید پیوندی استاد دانشگاه در بحثی پیرامون «جایگاه داریوش آشوری در تاریخ اندیشگی ما ایرانیان» سخنرانی کردند ودر پایان داریوش آشوری در مورد مسیر اندیشه وتفکرُش از نوجوانی تاامروز صحبت کرد.).

جلالی عزیز فیلم را لینک داده است و در پی آن، جماعت اظهار نظر (کامنت) گذاشته اند که من حیفم میآید کامنت ها را هم جا بیندازم.

اولین کامنت از کیخسرو آرش گرگین:
(تاریخ اندیشگی چه صیغه ای ست؟ نکند به سیاق تاریخ گشنگی ساخته شده است! تاریخ اندیشه یا تاریخ اندیشیدن/اندیششن درست است.).

هنوز در اندیشه ی اندیشش هستیم که اکبر معصوم بیگی جواب میدهد:
(همان به قیاس گشنگی است،یعنی اندیشه گشنگی!)

محمد جلالی صاحب آن فیسبوک توضیح میدهد:
(این تیتر را سخنرانان انتخاب کرده اند. من از آقای آشوری پرسیدم و ایشان گفتند تاریخ اندیشگی درست نیست و انتخاب ایشان نبوده است!»


حال سوال من این است که اگر «اندیشگی» نادرست است زیرا بعضی از عزیزان ما آن را شبیه گشنگی دیده اند، پس با این واژه های متضاد که دارای «گی» هستند چه می کنید؟

زندگی = زنده گی، زایندگی، مُردگی، پتیارگی، مَردانگی، زنانه گی، افسار گسیختگی، فرهیختگی، فرزانگی، دَله گی، بزرگی، و از این دست سد ها می توان کنار هم ردیف کرد با معانی متضاد.

این را نیز بنویسم که منظور من در باب حضور «گی» است در این واژگان. یعنی به این نپرداخته ام که آن واژه - اندیشگی - از نظر استواری کلام چقدر جا دارد در زبان فارسی. این بحثی دیگر است و برای اینکه اصل بحث به حاشیه نرود، آن را فعلن وا می گذاریم. در حال حاضر بحث روی این نکته متمرکز است که: اندیشگی درست است و یا نادرست.

نظر من این است که: اگر حتی نادرست باشد، بخاطر اشتراک در گی، در دو واژه اندیشگی و گشنگی نیست، نمی تواند باشد؛ باید دلایل استوار تری ارایه گردد.

این است نکته ی مورد نظر من، که پرسش بر انگیخته و در کاسه ی سخن ریخته.
۶۱٣۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۲       

    از : صمد

عنوان : فرصت طلب
واقعا به نظرتون چپ سلطنت طلب شده کاسه لیس تر و فرصت طلب از چپی ست که به دنبال آخوندها افتاده است؟!
۶۱٣۴۵ - تاریخ انتشار : ۱۷ اسفند ۱٣۹۲       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست