یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

رویا - خسرو باقرپور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : پروین کرد

عنوان : زیباترین ترین تراش بر پیکر،زیباترین رنگ آمیزی درنگار و نهایت زیبایی در تغزل بامعشوق ،مرا بچنان پروازید در آورده که بوسیدن پاپوش یساولهای نگهبانش، دیگر کمتر از هیچ است !!
زمان بدنیا آمدن حتی(اگر نه پسر) اما شادی و هلهله ای برای نوزاد دست داده است . مهم نیست در کجای دنیا بمیریم . در بطن معشوق مردن شیون و زاری و حد اکثر روکندنی که دیگر (دمده) شده، و چند مجمه حلوای (ور جنازه) با (خرمای ازرق دیگر نایاب شده در ولایت )، و بدور از میهن جامی شراب و مخلفاتی و سرمستی ای و تیتالی ای ، که در هر حال دستشان مریزاد زندگان ونوششان باد. اما این زنده مرگی را آیا میبایست تا آخرین نفس بر خود تحمیل کرد ! ازبیش از ۲۰ ماه پیش ازین ،درمن ، و ما بین آن عقل سخیفی که به آوارگی ام کشیدو این عشق سرکش هوای یار و دیار ، عاقبت عقل حسابگر بخاک افتاد و من جان دوباره ام را در فرودآمدن در دامنه های پرو و بیستون باز خواهم یافت و ازحیرانی سید یعقوب مایشتی (له عشق و عقل حیرانم نزانم قولی کامین کم ،،،،،، نه عشق ، پی ام آدای مهلت نه عقلم کاید تدبیری ) میگذرم !! بریده ام و بریده ام دیگر . وقتیکه یکی از عزیزانم شاید به (طعنه ای جانگداز) بمن میگوید (فقط خودت نیستی که خودت دوست میداری ،ما هم دوستت داریم و دلمنان میخواهد ببینیم ات) هیچ ندارم که بگویم ، لال میشوم و بغض میکنم ، دلم میخواهد زمین زیر پایم بگلسد و مرا ببلعد . چرا خودخواه انگاشته شده ام که هرگز نبوده و نیستم و نخواهم بود ! ودرد و دردو درد ،،، بسیار ،،،،، . رویای عاشقانه و بس تآثیر گذار حضرتتان در من (بال پرواز )ایجاد کرد تا از غرب به شرق و شمال تا جنوب این معشوق را در آغوش کشم و لمس کنم و تا جایی که توانایی جسمی ام یاری میکند ، حتی دیداری از دارالاحشام چاههای زنانه مردانه ی جمکران را از دست ندهم و شاید برسم و روال قلعه ی حیوانات ،نامه ای هم بخدا بنو یسم و ازو گله کنم ( شبی از درد بدرگاه خدا نالیدم شد ندا این چه غریویست که برپا کردی !،،،،،، گفتم ای خالق من ،، من چه گناهی کردم ،،،که مرا طرد ازین دعوت بیجا کری!،،، من مگر خود بجهان آمده ام روز نخست ،،،، ،،،، بدلم عشق نهادی و غضب جا کردی !!،،،،، مهره ی صفحه ی شطرنج به ازما کردی !۱ ،،،،، با عذر فراوان از جناب (ع ز ) برای چواشه و نامرتب بازگویی شعر( گله از تقدیر) زیبایشان و بامید زنده و تندرست بودن ایشان . و من هرچه بادابادم ، عقل سخیف را به بیمارستان فرستادم تا عشق سرکش و کور مرا به هرچه باداباد حتی دیزل آباد بکشاند ، مهر حلال ، جان آزاد و انا لله و انا الیه راجعون ،،، با سپاس و عذر از پر گویی و با آروزی نورزوی پیروز و تندرستی و زیبایی سرایی برای حضرتتان
۶۱۷۹۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ فروردين ۱٣۹٣       

    از : جهان آزاد

عنوان : جغرافیا
نامهای جغرافیای سرزمین ما نماد زیبایی های گمشده ی اساطیری و یاد آور خاطره های همیشه ماندگارند. تو نیزدر آن جغرافیا زندگی می کنی. واژه های شعرت مرا به سفری تاریخی درجغرافیایی از زیبایی می برد درود بر تو. و درود بر ذهن زیبایی جو و زیبایی آفرینت خسرو
۶۱۷۲٣ - تاریخ انتشار : ۷ فروردين ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست