یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

درهای دیگری هست که باید بر آن بکوبی - فریبرز رئیس دانا

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اختیاری

عنوان : تراژدی آنجاست که انگار تقلید میمون وار جزیی از ژن فرهنگی ماست
مزید بر آنچه در مقاله مطرح شده و صرفنظر از شکل سنتی خیریه در دنیای پیرامونی، در دنیای سرمایه چون پول معیار همه ارزشهاست، عمل خیریه نیز در راستای تداوم سیادت سرمایه و سود سخت و سود نرم حاصله برای فرد یا سازمان خیٌر، میتواند ارزیابی شود. به همین خاطر بیل گیتس و دیگران امثال او هر ساله بخش بسیار زیادی از مالیات خود را بعنوان خیریه به بنگاههای خیریه بخصوصی می پردازند و.... دولتهای سرمایه داری غرب نیز کمکهای مالی مثلاً به سیل بنگالادش را هم به همین گونه بنگاههای خیریه پرداخت می کنند....

در سرزمین ما، دزدها (بخصوص تازه بدوران رسیده ها)، چشم بر فقر و فاقه و خودفروشی و کودک فروشی همنوعان خود بسته، در تقلید از فرهنگ غرب سازمان خیریه حیوانات خانگی براه انداخته و حیوانات بی سرپرست و بیمار هم مسلکان خود را از ایران با خرج دلارهای بادآورده پرواز داده، برای معالجه و بازاسکان مثلاً به ینگه دنیا مفرستند!

تراژدی آنجاست که انگار تقلید میمون وار جزیی از ژن فرهنگی ماست؛ تقلید از خمینی، تقلید از رفیق برادر بزرگ استالین، تقلید از رجوی و نهایتاً تقلید از خیریه حیوانات در غرب آنهم با پول دزدیده شده مردم فقیر در سرزمینی که در آن هنوز؛ دختر رحمان از یک تب دو ساعته می میرد!
۶۱٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۱٣ فروردين ۱٣۹٣       

    از : داریوش لعل ریاحی

عنوان : کلینیک های خیریه
مقاله آقای دکتر رییس دانا ، بسیار گسترده تر از آن است که بتوان در ماهییت کلی آن ، بحثی را گشود . اما من به دلیل تجربه ای عملی از مقوله خیریه در مسو لیت کاری خود ، گوشه کوچکی از این مقاله را واگشایی می کنم . در زمان رژیم گذشته ، تعداد ی در مانگاه خیریه در گوشه و کنار ایران وجود داشت ، که کارشان براستی خیریه و دور از سود جویی و درآمد بود ، مگر اندکی از این در مانگاهها . آن زمان فکر غالب این بود که چون رژیم را مردمی نمی دانستیم ، موسسات خیریه ، وجودشان ، توجیه پذیر بود . بعد از انقلاب بهمن و این امید که رژیم حاکم مردمی و در خدمت مستضعفان است . مو سسات خیریه قایدتأ باید جایش را به سازمان های دولتی برآمده از انقلاب می داد . اما وااسفا که چنین درمانگاههایی ابتدا با تصاحب بیمارستان ها و درمانگاههای ، به اصطلاح ملی شده و بعد ها موسساتی که قارچ وار سر برون کردند و در گوشه و کنار به کار مشغول شدند . تعدادشان غیر قابل باور بود . در مانگاههایی برای معاودین عراقی در تهران بیشتر از پنج درمانگاه در همان سالهای اول انقلاب بود . من در بازرسی از این در مانگاهها در بخش جنوبی تهران ، به این نکته پی بردم که اکثر اعضای هییت امنا پزشکان خاصی هستند که در تمامی این در مانگاهها نامشان موجود بود . هزینه درمان دریافتی از بیماران نیز کوچکترین تفاوتی با بخش دولتی در آن زمان نداشت . با این تفاوت که مثلأ در این درمانهاهها پز شک متخصصی در آزمایشگاه نبود و بافشاری که از طرف اداره امور آزمایشگاهها وارد می شد به این کار اقدام می کردند . به هر صورت واقعییت این است که خیریه های ما ، علاوه بر این که بسیاری از مقررات را در مورد جواز تأسیس و غیره به دلیل نفو ذشان در نهاد ها رعایت نمی کنند ، بلکه سود دهی بسیار بالایی را هم یدک می کشند .
۶۱٨۰٣ - تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست