عنوان : پاسخ به کامنت ار طرف نویسنده یادداشت
سلام.اولا من درخارج ازکشورزندگی نمی کنم.درقلب تهران هستم.
ثانیا دوبار طعم تلخ زندان ج.ا.ا ایران کشیده ام.یکدفعه سال ۶۵ ویکدفعه بعدازتعطیلی روزنامه سلام.۱۷تیر۷۸ که من شاغل روزنامه بوده ام.ازآنزمان تابحال مارا ازهمه چیزوشغلم وحتی نان شب هم محروم کره اند ومسئولیت رفتارددمنشانه خود راهم به گردن نمی گیرند.برای شناخت مقالات و ..جاهای دیگر را هم جستجوکنیدلطفا!
ثالثا:بنده حرکت مردمی وحصر را نفی نمی کنم. اما یک این سوال را پاسخ دهید :اگر حصر نمی بود آقایان کروبی وموسوی می بایست تا خیلی جاهاپیش می رفتند ومثلا رسما وکتبا باید ذرموردولایت فقیه وقدرت مطلقه اش سخن می گفتند وآنان خودشان روزهای بعد را پیش بینی نمی کرذند....جنیش سبز یک حرکت مردمی بود که درمسیر توسط نهادهای امنیتی موازی وغیر موازی مصادره به مطلوب شد تا فقط یک سری افرادخاص -که اکثرادر حاکمیت حضورداشته اند- بازهم قهرمان مردم باقی بمانند ودربعدازمرگ خامنه ای دوباره همانان برقدرت تکیه زنند...وقس علیهذا...
۶۲۱٣۲ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹٣       

عنوان : طنـــزتلخی است نسبتـــا"درست!
آقای محمدشـوری طنــزی نوشت که تقریبـا"درست است... ولی قسمت هایی ازآن ازواقعیت بدوراست و میتوانــد درعزم و اراده عده ای هـــم تاثیــرمنفی بگذارد، آنجا که حصــر را ساختگی ودرحصــربودن را رضایت شخصی واز همــه ی اینهــا مهمتـر مردمی را که بــه خیابان آمده بودند به هیـــچ می پنــدارد...بقول شاعرپرآوازه، مرحوم فریدون مشیــری که استــاد بی همتــای آواز ایران آن را اجراء کرده عـزیزم، تفنگ آهنی است بیجان وبی رحــم! درنتیجـــه هیــچ کس نمی تواند بگویـد که از تفنگ نمی ترســد، همانگونه که جناب شــوری وبسیــاری دیگر... ازترس اش به خارج ازکشـور مهاجرت کرده اند، طبیعی است که مردم هم درکنــج خانه بماننــد واز خروج دلبنــدانشان هم جلــوگیـری نماینـــد...
ولی،نادیــده گرفــتن آنی ۳میلیــون معترض درخیابان ودرکمین نشتن بسیار بیش از اینها هم درکوچــه وپس کوچــه وداخل حیاط دربستــه خانه و درانتظار فرصت بیــرون آمدن و... کار زیبــا وپسنــدیده ای نیست! بطور یقــین بسیاری ازعملکردهای بعــد از خرداد۸۸ وازجملــه درخواست رای دادن مخالفین و نشستهای هستــه ای وحداقل ثابت ماندن همان گرانی زمان آقای احمـــدی نژاد ثمره همان جنبش سبــز است...
۶۱۹۲۴ - تاریخ انتشار : ۱۹ فروردين ۱٣۹٣       

عنوان : سر کاریم و بی‌ کاریم!
مقاله قابل ستایشی !

چه خوب میشد که حصریان و زندانیان سیاسی را آزاد میکردند و ما را بیشتر سر کار می‌گذاشتند!

حد اقل این برگ هم میسوخت.

از من: برداشتن حصر نکته عطفی در زندگی‌ جمهوری اسلامی خواهد شده و آنرا ما میبایست بر داریم و نه حاکمیت!
۶۱٨۱۰ - تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱٣۹٣