سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

نسل ما و گذشته اش - مزدک دانشور

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اختیاری

عنوان : در کنار گروه کوچک مسئولی که قهرمانانه بار اصلی مبارزه، پیشرفت، آزادی و عدالت اجتماعی را بدوش کشیده اند
از نظر من مسبب همه پلشتی های اجتماعی موجود رژیم جنایتکاران حاکم است. اما
در نسل مورد اشاره شما در کنار گروه کوچک مسئولی که قهرمانانه بار اصلی مبارزه، پیشرفت، آزادی و عدالت اجتماعی را بدوش کشیده اند، تجربه شخصی من از اکثریت این نسل (آنچه من دیده وشنیده وخوانده وتجربه وتماشا کرده ام) میگوید: اکثریت اما نسلی ست تامغز استخوان فردگرا، خودخواه، فرصت طلب، بی پرنسیپ، دروغگو، نژادپرست، نژادپرست، نژادپرست، واپسگرا، ... عجین باحقارت نفس وبنده وعبد وعبید پول وقدرت وغرب! آنچنانکه یک غرب (سرمایه) میگوید وصدها غرب از دهان ولب ولوچه اش می ریزد!

در کنار همه فضایل فوق؛ این اکثریت در استتار خویش کبک وار سر در برف کرده، تا دیگران حقارت درون وی را نبینند!
۶۲۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : جلیل محمودی

عنوان : شرایط سیاسی دهه ۲۰ با دهه ۷۰ تفاوت داشت
نکته ای که قصد دارم در این جا ذکر کنم، بررسی آقای دانشور از سه فیلم مورد نظر ایشان نیست که البته با نثری زیبا کوشیده است، نظر خود را در باره آن ها بنویسد، بلکه اشاره ی کوتاهی است که جناب آقای دانشور در مورد شباهت دهه ۲۰ و ۷۰ ذکر کرده اند. ایشان می نویسند:" این ... حکایت نسل من است. نسلی که در میانه ی دهه ی هفتاد خورشیدی پا به دانشگاه گذاشت و ناگاه خود را در عرصه ای یافت که تجربه ی آن در تاریخ ایران به سالهای بیست بر می گردد. تجربه ی اصلاحات و آزادی نیم بند نه آنچنان که بال نگشایی و نه آن میزان که پروازت اوج گیرد."
شرایط سیاسی و مبارزات دهه ۲۰ به کلی با دهه ۷۰ تفاوت دارد و درست نیست این دو مقطع را در کنار یک دیگر قرار داد. دهه ۲۰ در اساس بر بستر بی ثباتی سیاسی و تضعیف دربار شاهنشاهی و رها شدن شالوده امور از دست حاکمان پدیدار شده بود، موقعیتی بود که در آن فرودستان و نیرو های ترقی خواه ، امکان دخالت در امور سیاسی و سرنوشت جامعه و خودشان را به دست آورده بودند، بالایی ها نمی توانستند مانند دوره قاجار و رضا پهلوی حکومت کنند و پایئنی ها مستقل از حکومت گران می کوشیدند در سرنوشت خودشان دخالت کنند. نمونه آن سازمان یابی و گسترش اتحادیه های کارگری است. در دهه ۲۰ اتحادیه ها مستقل از دولت و مستقل از عناصر مدافع دولت و حکومت پدیدار می شدند. و نزدیکی و توهمی به بالایی ها نداشتند. اما شرایطی که در دهه ۷۰ وجود داشت چنین نبود. در آن زمان دستگاه ولایت فقیه در بالا ثبات داشت و پایدار بود. در چارچوب قوانین حکومت ولی فقیه انتخاباتی صورت گرفته بود. قدرت سیاسی در ایران ثبات داشت و توازن نیروها به نفع طبقات و نیروهای حاکم بود.
در اساس اگر بخواهیم شرایط سیاسی و اجتماعی دهه ۲۰ و آزادی های نیم بند آن را با زمانی دیگری بسنجیم، این زمان نه دهه ۷۰ و به قدرت رسیدن اصلاح طلبان حکومتی، بلکه بیشتر می توان آن را با زمان انقلاب ۵۷ و سالهای ۵۷ و ۵۸ مقایسه کرد. زمانی که ثبات سیاسی هنوز وجود نداشت و به برکت عدم تحکیم دستگاه ولایت فقیه و نهادهای دولت جمهوری اسلامی امکان فعالیت مستقل نیروهای سیاسی و اجتماعی وجود داشت.

آقای دانشور نوشته اند: " دانشجویان دولت اصلاحات را نماینده ی خود در حاکمیت می دانستند"، این گفته البته در مورد طیف های گسترده ای از دانشجویان و البته نه همه ی دانشجویان درست است، به همین دلیل نیز آن دسته از دانشجویان به حاکمیت متوهم بودند، درست برعکس دهه ۲۰ که جنبش های اجتماعی و سیاسی آن سالها به بالایی ها توهم نداشتند.
نوشته آقای دانشور خواندنی بود و نکات گفتنی ی سودمندی داشت.
سرافراز باشید
جلیل محمودی
۶۲۱۰۰ - تاریخ انتشار : ۱ ارديبهشت ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست