سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

در حاشیه بحث استراتژی جمهوری خواهان - مرتضی ملک محمدی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل [email protected] و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : اردلان

عنوان : جمهوری دروغین
جمهوری اسلامی:به قول کروبی دراین رژیم نه جمهوریتی باقی مانده و نه اسلامیتی.
سال ها به امید تغییر یااصلاحی درساختاراین حکومت به قول شما آشفته انتظارکشیده ایم و به دنبال جریانی به نام اصلاح طلبی راه افتاده ایم.خب دستاوردهایمان چه بوده؟مجلس ششم چه اتفاقی افتادیا خاتمی چه کاری توانست بکند؟آیاامروزباز بایدبگوئیم اصلاح طلبی برآمده از خواسته های جامعه بوده و باز این پدیده شکست خورده رادنباله روی کنیم؟
مانندهرپدیده اجتماعی ،اصلاح طلبی رانیزبایددربسترتاریخی آن مطالعه وبررسی نمود.
پیش ازبرآمدن این جریان درسال۷۶،این هاراباعنوان پیروان خط امام می شناختیم که بعداز فوت خمینی و رهبری خامنه ای (وریاست جمهوری رفسنجانی) بتدریج منزوی شدند.اکثراازاعضای سپاه،وزارت اطلاعات،قوه قضائیه ویادانشجویان پیروخط امام ویابخشی ازروحانیون صاحب منصب بودندکه درسرکوب های ابتدای انقلاب نقش فعالی داشتند.
انزوای سیاسی این حضرات ونیزبرتری راست سنتی وتکنوکرات های حامی رفسنجانی(که درامتدادسیاست های بانک جهانی فکر وعمل میکردند)باعث بازنگری خط امامی هادرسیاست ها واندیشه های انقلابی شان گردید.
اینهاباتوجه به خواسته های انباشته شده جامعه(بعدازافول دولت رفسنجانی وبحران شدیداقتصادی وسیاسی رژیم دردوره دوم ریاستش)سیاست خودرا(همسوباطبقه متوسط جامعه) تغییردادند.به عبارتی اصلاح طلبها هابرآمده از خواست های سرکوب شده مردم نبودند،بلکه باشناخت شرایط اجتماعی وسیاسی آنروزها،ازفرصت بوجودآمده بهترین استفاده راکردند.
البته بعدازپیروزی خاتمی درانتخابات،بدنه این جریان باپیوستن تعدادزیادی ازجوانان پرشور(ازاقشارمیانی جامعه)فربه گردیدکه اغلب خواسته هائی فراترازنیات این حضرات داشتند.پس ازیک دوره ریاست جمهوری خاتمی ،برای دانشجویان،روزنامه نگاران و...وحتی جبهه مشارکت وسازمان مجاهدین انقلاب معلوم گشت که خاتمی ودولتش ،نه توان ونه خواست تغییرو اصلاح راداردلذاجنبش دانشجوئی بااصلاح طلبی زاویه پیداکردوحتی در طیف رادیکال تراصلاح طلبان جریان شعارعبورازخاتمی مطرح گردید.
هرسال سطح مطالبات این جریان(اصلاح طلبی) ازحکومت کاهش پیداکرده و به تدریج به صورت یک کاتالیزورسیاسی درآمده که هرچندوقت یکباربرای گرم کردن تنور انتخابات ( وبعداز مدتی عزلت ورخوت سیاسی) ،سربرمی آورد.
عملکردشان درحوادث سال۸۸ وبعدازآن،همه رابیش ازپیش ازآنها ناامیدترکرده است.اکنون باروی کارآمدن روحانی،دیگرحرفی ازاصلاح طلبی درمیان نیست واین جریان نحیف سیاسی،خودرادربدنه جریان اعتدال (بخوان باندهاشمی رفسنجانی)ادغام کرده است و درون این جریان هم فقط بعنوان سیاهی لشگرانجام وظیفه میکند.
البته اعتدالیون که اکثراهمان سرمایه داران دوران حکمرانی رفسنجانی اند،نیروهائی پراگماتیست بوده واکثراجزء نخبگان سیاسی محسوب میگردند ولی خواسته هایشان ،هیچ همپوشانی ای باخواسته های مردم خصوصا زحمتکشان نداشته ونخواهد داشت.این هابدلیل نفوذی که درنیروهای نظامی امنیتی،روحانیون وبخشی ازطبقه متوسط و بالای جامعه دارند،احتمالا قادربه ایجادتحولاتی به نفع خوددرآینده خواهندشد،به شرطی که بتوانند مذاکرات هسته ای را به سرانجامی برسانند و بعدازآن یک به یک حریفان راازمیدان خارج کنند(مثل اردوغان)
۶۲۲٨۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ ارديبهشت ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست