یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

دلواپسی آن ها، و دلواپسی ما - محمدعلی اصفهانی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : محمد علی اصفهانی

عنوان : به سیمین عزیز، و کیای عزیز
سیمین عزیز، و کیای عزیز،
از محبت شما هردو که لطف کرده اید و نظرتان را نوشته اید، بسیار سپاسگزارم.
فکر می کنم که حرف ما یکی است: هدف نهایی جنبش، ایجاد «تحولات زیربنایی» است.
سیمین عزیز، به اینگونه تحولات، باور دارد ولی چون به گفته ی خود از «انقلاب» خیری ندیده است، نام انقلاب را نمی برد.
مهم اما «نام» نیست. مهم، «نامیده شده است». مهم، اسم نیست. مهم «مسمّا» ست. و «تحولات زیر بنایی» (با تأکید روی «زیربنایی») عملاً یعنی انقلاب. اما این که انقلاب به چه طریق و با کدام راهکار هایی تحقق بیابد بحث دیگری است.
به دلیل سابقه ی بسیار بدی که ما از انقلاب ۵۷ داریم، من کاملاً به سیمین حق می دهم که نوشته است «از انقلاب، خیری ندیده ام.».

سیمین اشاره کرده است ـ و این، عین واقعیت است ـ که من همیشه در نوشته هایم بر ضرورت استفاده از مجموعه ی تضاد های درون حاکمیت به منظور گشوده تر کردن فضای تنفس توده ها، و رشد اعتراض های مدنی و سیاسی، و تشکل و سازماندهی، نه تنها دفاع کرده ام، بلکه چنین کاری را پیوسته توصیه، و در حد توان خودم هم تئوریزه کرده ام.

من نمی گویم که باید راه را ه روی روحانی بست. من می گویم که روحانی، تا حالا طوری عمل کرده است که خودش دارد راه ها را به روی خودش می بندد.
در چند سطر بالاتر از آنچه سیمین نقل کرده است، نوشته ام که:
«در اینجا، و در بحبوحه ی چنین نیاز مبرمی که ولی فقیه، به روحانی و رفسنجانی دارد است که این دو تن اخیر، اگر بخواهند، و اگر عرضه اش را داشته باشند، دست بالا را دارند، و می توانند بسیاری از آنچه ادعا کرده اند و وعده داده اند را به خامنه ای تحمیل کنند.

«با دولت روحانی ـ رفسنجانی است که به خاطر منافع کاملاً شخصی و جناحی هم که شده باشد، عرضه و شهامت و جسارت یک برخورد جدی و به دور از ملاحظه کاری هایی که چیزی به جز بلاهت مطلق نیستند را داشته باشد، و تکلیف خود را با خودش، با سیطره ی ولی فقیه، و همچنین با فعل و انفعالات به شدت مشکوکی که در جریان است روشن کند.»

در مقالات قبلی، هم به تفصیل همین موضوع را مورد بررسی قرار داده ام. مثلاً (به طور خاص در مورد روحانی) در دو مقاله ی زیر که در همین سایت منتشر شده اند:

ـ «سکوت شما در برابر اعدام ها فقط جنایت نیست، حماقت هم هست»
ـ «چرا سطح مطالبات از روحانی را باید بالا نگاه داشت و بالاتر برد؟»

بار دیگر از لطف و محبت و بزرگواری سیمین عزیز، و کیای عزیز، سپاسگزارم
محمد علی اصفهانی
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
۶۲۴۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : کیا

عنوان : به خانم محترم و تیزنگر ، سیمین !
اگر توازن نیرو‌های مذهبی‌ و سکولار را در نظر بگیریم .

به یک حالت بحرانی‌ میرسیم،که تقریباً به این شکل است:

نیروهای سکولار خواه اکثریت هستند ولی‌ به دو‌‌ن سازمان .نیرو‌های مذهبی‌ به نسبت‌های متفاوتی متشکل میباشند و همه اهرمهای مالی‌ ا نظامی و دولتی و شبه دولتی را در دست دارند و در رقابت.

مردم همین را میدانند و فقط منتظر لحظه مناسب میباشند.
۶۲۴۶۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : سیمین

عنوان : با درود و پوزش
آقای اصفهانی گرامی!
با درود و پوزش، اول بگویم من هم مثل شما تردیدی ندارم که " قطعاً روزی که نه آتش برخاسته از آن جرقه ی شوم، که آتش زیر خاکستر جنبش، در اولین توفانِ در راه، تمامیت تاریخ این سی و چند سالِ لعنت شده را بسوزاند و دور بریزد، این هر دو تیم را داور، بازنده اعلام خواهد کرد. "
اما همان طور که خودتان نوشته اید " بازی، هنوز تمام نشده است. و ما هم نباید فقط تماشاچی این بازی باخت باخت دو تیم رقیب نظام با یکدیگر باشیم. "

اگر "ما نباید فقط تماشاچی باشیم"، و این بازی هم "هنوز تمام نشده است"، به اعتقاد من لازم است که به روحانی کمک کنیم تا موازنه قوا را هرچه بیشتر به زیان خامنه ای و "دلواپس" ها تغییر دهد.

می دانم که شما در کلیات با نظر من مخالف نیستید و این را از مقالات پربار دیگر شما می شود فهمید. شاید با هم اختلاف نظر هایی داشته باشیم و شما به دلیل اعتقاد به انقلاب بر خلاف من که خیری از انقلاب ندیده ام با این تغییر دادن موازنه قوا به زیان خامنه ای به شرطی موافق باشید که نهایتا به انقلاب منجرشود.
ولی تصدیق کنید که برای رسیدن به همین هدف شما هم ضرورت دارد که همه راه ها را به روی روحانی نبندیم.
روحانی مثل موسوی که شما به او احترام می گزارید نیست و خودش هم ادعای سبز بودن ندارد ولی وجود او می تواند به جنبش سبز من و شما کمک کند.
هر کسی از ظن خود شد یار من. شما به ظن انقلاب و من به ظن تحولات زیربنایی اما بدون انقلاب!
۶۲۴۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ ارديبهشت ۱٣۹٣       

    از : کیا

عنوان : عالی‌ است
بیان تیز و استعداد بالای نویسنده با منطق اعجاب انگیزی جایی‌ جز سپاس باقی‌ نمیگذارد!
۶۲۴۲۷ - تاریخ انتشار : ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست