یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نامه ی سه فعال کارگری زندانی به منصور اسانلو

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : عضو سندیکا شرکت واحد تهران

عنوان : سکوت منصور اسانلو در برابر درخواست رفقای سندیکائیش، جدائی از آنها نیست؟
یک هفته از تاریخ انتشار نامه تحت عنوان «منصور، هنوز دیر نشده، از صف کارگران جدا نشو!!!» سه نامه ی سه فعال کارگری زندانی به منصور اسانلو می گذرد. بر نامه سه فعال کارگری زندانی ۱۱ نظر متفاوت ارائه شده؛ سئوال این است که منصور چرا مهر سکوت بر لب زده است. چه افکار چالشی در سر دارد؟حتما با خود درگیر است که می تواند از دلارهای اهدائی سرمایه داری بگذرد؟ یا می اندیشد که نه مرا سر باز ایستادن است. توان من آنقدر بود به من چه کارگران شرکت واحد. من که پست سازمانی ام رانندگی اتوبوس نبود کار دفتری می کردم. من کارمند شرکت واحد بودم. چند صباحی وقت صرف رانندگان کردم مابه ازاء آن معروف شدم و هزینه مبارزه را پرداختم. بدنیست منهم مثل برخی از مهاجرین سیاسی بعد ۱۳۸۸ به آتیه فرزندان و خودم بپردازم. آری ما باید باور کنیم که کبوتر جلد سندیکای شرکت واحد میل به چمن زحمتکشان ندارد و الان هم باید بفهمیم که اصلن منصور اسانلو ظرفیت اینهمهمحبت سوسیالیست ها را نداشت. در ایران که بود رویدادهایی نشان داد که وزن منصور چنان نحیف شده و می شود که دیگر جایش بر شانه های قوی و استوار کارگران شرکت واحد تهران - و نه همه کارگران واحد ایران - نخواهد بود .منصور به این باور رسیده بود که از چپ برید و به هواداری از جریانات غیرچپ پرداخت تا به ما پیامی برساند که لمیدن و سر بر دامن سرمایه داری گذاردن برای منصور هم خوب است.
۶۲٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۱ خرداد ۱٣۹٣       

    از : دیوید اعتباری

عنوان : در شگفتم!
این همه سرمایه دارن جهانی‌ کمک خیریه میکنند، نباید گرفت ؟ چون پول استثمار است؟ یا حرام است؟ پس آفریقا هم از گرسنگی باید بمیرد و کمکهای غرب را کمک نکند چون غرب خودش مسول است؟! از عصر خط کشیهای سیاه و سفید و سرخ گذاشته ایم و به عصر انسانیت و حقوق بشر رسیده ایم. نگراناختلاص های ۱۰۰۰ میلیارد دلاری و دزدی رژیمی که زندانی سیاسی دارد باشیم و نه پولی‌ برای کمک به چند نیازمند!

با کمال احترام این روش خط و نشان برای دیگری ، روشیست حکومتی و نه در‌شان ... دادن نظر و عقیده حق همه است اما نه این نوع فتوا دادن‌ها و برچسب زدنها ، از سوی هر کس که باشد!

این فرهنگ را باید بزداییم ، ....که رژیم‌ها می‌آیند و میروند
۶۲٨۴٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ خرداد ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : توضیحی چند
خطاب به کسانی که میگویند چگونه زندانی در تهران با تبریز نامه مشترک مینویسد یا اصولأ از کجا فهمیدند اسانلو چنین کاری کرده یا چگونه امکان درز نامه به بیرون وجود دارد ؟ باید متأسفانه عرض کنم که نه از ساختار هیئت حاکمه اطلاع درستی دارند نه جامعه روز را بدرستی میشناسند خود این سوالها گواهی میدهند . بخاطر طولانی نشدن توضیحات فقط به این بسنده میکنم که از وزارت اطلاعات تا بازجو و نگهبان زندان درصد بالائی مخالف تندروهای حکومتی و به اصطلاح با جنبش سبزند. در مورد نامه سه زندانی باید به صراحت بگویم که به بحث های دو دهه سندیکا و دید و چهارچوب مبارزاتی برمیگردد که برخی امثال اسانلو برنامه حزبی برای سندیکا در نظر داشت و طیف غالب به استقلال سندیکا از احزاب و برنامه در چهارچوب سندیکا قائل بود که بعد از اخطار های آیین نامه ای هیئت مدیره اسانلو را عزل کرد . اقدام آقای اسانلو چون بنظر هیئت مدیره سندیکا از کانال مشخص سیاسی اقدام شده و همینطور نمایندگی از جانب سندیکا را نداشت ٫ مسلم بود که واکنش سندیکا را به همراه داشته باشد ٫ کما اینکه زمانی که اسانلو از ایران خارج شد هیئت مدیره ایشان را عزل کرد و رونوشت به اتحادیه های کارگری فرستاد که سندیکا هیچ نماینده ای در خارج ندارد .
۶۲٨۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹٣       

    از : همایون

عنوان : به کیا، صوفی زاده و دیگران
اصلاح طلبان چپ و راست از زندان نامه های جمعی سرگشاده بیرون می دهند هیچ کس پیگیر نمی شود چطور توانسته اند این کار را بکنند. نوبت به کارگران که می رسد برای همه سوال برانگیز می شود. مظلوم کشی کماکان ادامه دارد
۶۲٨٣۴ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹٣       

    از : احمد پورمندی

عنوان : انتظار بیشتر
ضمن تایید آنچه سیامک فرید و گویا نوشته اند٬ مایلم دو نکته را اضافه کنم. نخست آنکه از دورانی که نشانه چپ و ترقی خواه بودن٬ تاکید صرف بر تضاد و مبارزه طبقاتی بود٬ زمان زیادی می گذرد. بنای یک جامعه مدرن و کم و بیش عادلانه٬ بر پیگیری منافع گروهی٬ صنفی٬ طبقاتی و نظایر آن بر بستر همبستگی اجتماعی و از جمله همبستگی کار و سرمایه استوارست و برای آنکه گارگری باشد و حقوقی داشته باشد٬ کارخانه ای و مدیریتی ضروریست و برای آنکه نسل آینده بهتر از ما زندگی کند٬ انباشت سرمایه هم لازم است. تجربه شوروی سابق و اروپای امروز پیش روی ماست.
و نکته دوم اینکه مساله اصلی در کشور ما گذر از استبداد به دمکراسی است و این میسر نخواهد شد اگر همه اقشار و طبقات دموکراسی خواه٬ ازکارگران تا اقشار متوسط و روشنفکران و تا سرمایه داران دست در دست یکدیگر ندهند و دستی را که به دوستی دراز می شود٬ نجس بپندارند.
انتظار از رهبران جنبش های کارگری و کارگران مبارز این است که به قول مارکس از مبارزه در خود٬ به مبارزه برای خود عبور کنند٬ به مبارزه صنفی نگاهی سیاسی و ملی داشته باشند و در مبارزه ملی برای آزادی, پیشگام و وحدت بخشنده باشند.
۶۲٨٣٣ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹٣       

    از : کیا

عنوان : به خبر‌ها سریع عکسعمل نشان ندهیم!!!
برای من تعجب آور است که چگونه زندانیان ما در تهران و تبریز میتوانند نامه مشترک بنویسند!؟

کی‌ این کار سازمانی سخت را انجام داده است؟
۶۲٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹٣       

    از : هادی صوفی زاده

عنوان : در عقل نمی گنجد
زندان رژیم شاه دانشگاهی برای نسلهای بعدی بود، اما زندانهای رژیم دانشگاهی برای سران رژیم درآمدهاند. نامههای از زندان به بیرون منتشر میشوند که واقعا سوال برانگیز است. حدود یکسال قبل شاهد نامه جنجالی ۵۵ نفر به اوباما بودیم و بسیاری دیگر که با اهداف خاصی از زندان منتشر شذهاند. من فکر نکنم از آقای اسانلو که در چند ساڵ گذشته متحمل سختیهایی بوده و یکی از برادرانش نیز از دست داد اهل زد و بند آنهم با بقایای رژیم سابق باشد. و اگر چنانچه همچون چیزی بوده که در نامه آنان ادعا می کنند باید برای همیشه فاتحه انسان بودن و انسانیت در ایران را خواند. از نظر من چهرهای مقبولتر از آقای اسانلو در نهادی کارگری که در مقابل نهادهای کارگری حکومتی نظیر خانه کارگر علیرضا محجوب ایستاد ایشآن بود.
فرهنگ تخریب و تهمت در ایران ریشهدارد و نمونه دیگر آن آنچه در مورد مسیح علینژاد اتفاق افتاده است. جهت اطلاع سال ۲۰۰۷ دو نفراز کاسبکاران کورد در یکی از روستاهای شهر بانه توسط نیروی انتظامی کشته شدند، مردم بخشم آمده در جریان اعتراض به جنایت یادشده به پاسگاه نیرویی انتظامی حملهور شدند. نهادهای امنیتی رژیم برای فرونشاندن خشم مردم و بجای رودرو گرفتن عوامل خود ۳۰۰ نفر بسیجی را از یکی از روستاهای دیگر برای حفاظت از پاسگاه آورده و عملا مردم را در مقابل هم قرار داد. فکر کنم این هم سناریویی مشآبه باشد و در مقابل هم قرار دادن چهرههای کارگری.
۶۲٨۲۹ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹٣       

    از : Goya

عنوان : دوستان٬ نامه شما قابل دفاع نیست
نمیدونم منصور اسانلو از چه کسی پول گرفته و با چه تعهداتی (اگر اصولا تعهداتی در کار بوده باشه)۔ من اگر مشکلی با اسانلو دارم٬ مشکلم سیاسی است٬ نه تامین مالیش از که و چه۔ اما اینرا میدونم که فتوای سه رفیق کارگر زندانی قابل دفاع نیست۔ اگر آنها خیلی مشخص میگفتند که این کمک مالی در خدمت چه سیاست مشخص ضد کارگری اسانلوست٬ یک چیزی۔ اما این فتواهای "پول منزه کارگر٬ پول آلوده سرمایه دار" بی رودربایستی عقب افتاده است۔ اگر قرار باشه پول بین "آلوده" و "پاک" تقسیم بشه٬ پول موقعی که از دست سرمایه دار خارج و به دست کارگر میرسه٬ تازه "منزه و پاک" شده۔ بهرحال٬ این القاب (منزه و آلوده) عقب مانده ملاک من در قبول و رد کردن کمک مالی از کسی نیست۔ ملاک من در قضاوت فعالین کارگری٬ جایگاه و مواضع سیاسی آنهاست۔ یعنی میشود از منابع "آلوده" سرمایه داری برای اقدامات "منزه" کارگری پول گرفت۔ هیچ فعال کارگری آنقدر احمق نیست که مثلا پول فرضی و بیقید و شرط بیل گیتس را در حمایت از معدنچیان اعتصابی ایران و آفریقای جنوبی رد کند۔ عکسش نیز صادق است۔ میتوان از منابع "منزه" کارگری پول تهیه کرد و در خدمت سرمایه داری بکار برد٬ اینکار را که قربونش برم اتحادیه ها شب و روز دارن انجام میدن٬ حق عضویت کارگر را خرج حمایتشان از احزابی مثل حزب دمکرات در آمریکا٬ یا در مورد شوراهای اسلامی کارگران٬ خرج حمایت از جمهوری اسلامی میکنند۔
۶۲٨۱٨ - تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱٣۹٣       

    از : حکیم فردوسی

عنوان : اسانلو روشنگری کند
دلم از این نامه خالی شد. کاش این دوستان اشتباه کرده باشند و خبر از بیخ نادرست باشد. نمی توانم باور کنم که اسانلو با آن هشیاری و آگاهی طبقاتی به دام چاکران شناخته و مفتخر امپریالیست افتاده باشد. لذا باید امیدوار بود هرچه زودتر پاسخ این دوست عزیز را بخوانیم اگر بواقع پایش لغزیده باشد بداند که آسیب جدی به موقعیت خود و جنبش کارگری وارد آورده و چه کار دیگری جز این توصیه دوستان زندانی می توان کرد باید دید
۶۲٨۱۲ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹٣       

    از : siamak farid

عنوان : سندیکا چیست؟
قبل از هرچیز اگر بخواهم تغریفی از سندیکا بدهم.سندیکا ازیک گروه انسان حقیقی یا حقوقی تشکیل شده است تا از منافع آن گروه حمایت کند. از قبیل سندیکای کارگران سندیکای کارمندان و یا سندیکای صاحبکاران.
کار سندیکا ها الزامن جنگ با مفهوم نبرد طبقاتی با طبقات دیگر اجتماعی نیست . به عنوان مثال سندیکای کارگران یک کارخانه در عین اینکه تلاش می کنند با کارفرما بر سر گرفتن امتیازاتی برای اعضاء خود به تعامل برسند در مقطعی دیگر می توانند دعوت به اعتصاب کنند تا با فشار آوردن بر کارفرما از طریق تعطیل گروهی کار امتیازاتی کسب کنند و یا امتیازاتی را از دست ندهند. در مواقعی دیده شده است که زمانی که کارخانه با خطر تعطیلی روبروست سندیکا و کارگران داوطلبانه از بخشی از حقوق خود گذشته اند. از این همه می توان نتیجه گرفت که اهداف یک سندیکای کارگری با اهداف یک حزب سیاسی که خواهان براندازی نظام سرمایه داری است تفاوت دارد. البته جمع آوری کمک مالی برای کمک به خانواده کارگران زندانی کار ناپسندی نیست مگر آنکه ثابت شود کمک کنندگان در مقابل پرداخت پول تعهداتی گرفته اند یا ثابت شود که پول از محل در آمدهای نا مشروع پرداخت شده است . سئوال اینجاست که چگونه این عزیزان کارگر زندانی متوجه شده اند پولی که علنی پرداخت شده است کثیف بوده است؟ تنها اینکه بگوئیم این پول را عده ای از دسترنج کارگران بدست آورده اند دلیل بر کثیف بودن این پول نمی تواند باشد. اگر چنین بود حتی مزدی که یک کارگر از کارفرما دریافت می کرد شامل همین پول کثیف می شد.
۶۲٨۱۱ - تاریخ انتشار : ۱۶ خرداد ۱٣۹٣       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست