در ستایشِ لختی
-
علی عبدالرضایی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : پروین کرد
عنوان : هر اعتراض و بهر شکل که به تحقیرانسا ن توسط جانیان ضد انسان سر داده میشود، قابل تحسین است ، ودم اش گ ووووو رم شاهین نجفی .
و دفاع شما از ایشان درین وانفسای خودعرضه گری ((از همه رقم )) !ستودنیست . اما ستایش حضرتتان از لختی بی آنکه (دربست) در توافق باشما باشم ، مرا به خاطره ای (بی بودنم در آن زمان) وبه تصویری (عیان و هم موجود )میبرد ،که در سال ۱۳۲۱ که بیش از سی نفر مرد و زن ((محرم و نامحرم به هم)) با بالا تنه ی لخت در زنده رود دهکده ی زادگاهم شاد و سر خوش و بی اعتنا بزمین و زمان و بی نظر و نگاه کثیف که کی ( کاله بی)و کدام آله می)+است در حال شنا هستند . من اما که چند سالی بعد باین جهان کثیف قدم رنجه فرمودم و صد البته بیآنکه بخواهم ،در ایام کودکی و هم نوجوانی و جوانی ، از این شادی (شنا) در زنده رود محروم شدم ! چرا که دیگر (کشف حجاب شده ) بودو من و همسالان دخترم دیگر منع و قدغن میشدیم از شنا در رودخانه حتی با بالاتنه ی پوشیده !!!و پیرترهاهم دیگر حال و حوصله ی خود به آب زدن در گرمای بالای ۵۰ درجه را نداشتند و نمیدانم چرا ؟ و بگذرم .۱ من هرگز شنا را یاد نگرفتم جز (سگ مه له ) + . اما درزمان چل چلی پهلوی پسر کلی بیکینی پوشیدم و سگ مه له کردم و (کرم آفتاب) به تن نازینم مالاندم تا بقول معروف برنزه و مد روز شوم ! ۱+ (به )سفت و هنوز نارس (دختر جوان و دست نخورده) ۲ زنیکه عشق ورزیده سکر داده و عشق گرفته است) +۳ شنا به سبک دست و پا زدن سگان در آب برای نجات خود و خفه نشدن. اما شاهین نجفی دم اش گرم و دست اش خوش در اعتراضش بهر شکل و نوع هنری ، ودست حضرتتان مریزاد در هم یاری و حمایت اش ، با سپاس ،،،، اما دلم میخواهد که شما مرا ببخشید تا ازین فرصت و از طریق شما سوی استتفاده ای کنم و بر عزیزان و ارجمندان (اخبارروز ) سوالی راطرح نمایم ( چون راههای دیگر را بر من بسته شده)... !!! دوستان و هموطنان گرامی اهل (اخبار روز ) با سلام و احترامی که برای کار و زحمت شما و سایت جاسنگین شما قایلم ،: بعرضتان میرسانم که من نک هیچگونه تحصیلات ژورنالیستی ندارم که هیچ، بلکه ازبیخ و بن در فازی دیگر بوده ام ، اما دردیار غربت و از طریق دوستی فرنگی باین عالم کم و بیش آشنا شدم ،،، و در سنین رو به پیری و فرسودگی هم جسم و هم روان ، لااقل تا این حد خر فهم شدم که ارزش ((((خبر دهی)))بسیا ر بیش از هر تحلیل ، مقاله ، گفتگو و مصاحبه و دیدگاه و هرچیز دیگر در یک روزنامه ، هفته نامه ، ماهنامه ، دو و سه ماه نامه و حتی سالنامه میباشد . سایت شما اما تازه ترین خبر را که از کشته شدن یک خبرنگار ایرانی کرد ساکن سلیمانیه بنام( ،،،،نجم )نام کوچک اش در خاطرم نمانده ؛ و از طریق منبع حسام یوسفی گزارش میدهید و عکس زیبای این جوان را که جگر هر مادر ی را میخراشد بر صفحه میگذارید ، اما با یک توپ احمقانه ، خارج از نوبت به پشت صفحه میرود و با کامنت پرسشگرانه ی من، بجای نک (فقط حذف و سرده خناق دادن به من وما که جزو حقوق سانسوریزاسیون !!!!) هر سایتی میتواند باشد ، که کل خبر را به زباله تاریخ فرستادید !! ؟؟ اگر خبر نا موثق بود و هردمبیل چرا سایت ((اخبارروز)) به آن وقع میگذارد ؟ و چرا در مورد موثق یا نا موثق بودن و علت حذفش از بخش خبر بی هیچ توضیحی میگذرد و چرا . بدبختانه ما ایرانیان از هر( نوع ) گویی عادت کرده ایم به شنیدن و خواندن خبر آدمکشیها وگویی اگر یک روز خبر لااقل چند قتل دولتی را نشنویم به کم بود روانی مبتلا میشویم دیگر اصلآ شگفت انگیز نیست این بازار برایمان مگرنه واقعآ مگر نه ؟؟
۶۲۹۵۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱٣۹٣
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|