عنوان : کوبانی اوج انسانیت را به نمایش میگذارد!
با کمی‌ احساسات که به حق چاشنی مقاله تحلیلی ،منطقی نوشتار است ،آنرا در نوع خویش بی‌ نظیر میسازد.

در ضمن ""کوبانی "" اوجلان را به عنوان یک رهبر چپ زمان ما بی‌ نظیر میسازد.
۶۴٨۹۷ - تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱٣۹٣       

عنوان : سقوط شنگال و کوبانی و رویا پردازان ومرثیه خوانان
مردمانی دراین منطقه زندگی می کنند که هویتی برای آنان معرفی می کنند بنام کرد، می توان گفت: این مردمان گروگان تفکرات عقب مانده و رویایی گروه های سیاسی شده اند که خود را بعنوان رهبران آنان مطرح کرده اند ویا می کنند.واین مردمان نگون بخت همیشه بصورت بازیچه ی بیش ظاهر نمی شوند. در منطه دو شهر به نام شنگال و کوبانی که هویت کردی برای آنان تعریف شده است ، بسمت تغییر هویت می روند انهم با خذف جمعیتی از آنان ، و جالب است : قبل اینکه حذف آنان نتیجه قدرت طرف مقابل باشد ناشی ازسیاستهای فرصت طلبانه ونابخردانه تشکیلات کردی در منطقه، باید ارزیابی شود.با گذر زمان وفروکش کردن هیجانات شاعر مسلکانه و رویاپردازانه ،سیاستهای نابخردانه این تشکیلات بر ملا خواهد شد.دراین مورد بطور مختصر می توان مطالبی آورد:ابتدا شنگال را می آوریم ، مردمان این شهر اگر چه هویت کردی برای آنان تعریف می شود ،اما هویت دینی آنان برایشان از اهمیت خاصی بر خوردار است . این مردمان نگون بخت در این تحولات قبل از اینکه فرصت اندیشیدن درست را پیدا کنند،فریب قدرت پوشالی دولت اقلیم را خوردند وآن نسل کشی در مورد آنان انجام گرفت وزنان و دخترانشان بصورت کنیز وبرده به دست وحوش داعش افتادند،وبر آنان شد آن چیز که نباید می شد.اما در این واقعه سیاستهای فریب کارانه وفرصت طلبانه ، دولت اقلیم ، فراموش نا شدنی است وننگ این حادثه بر پیشانی این تشکیلات کردی حک شده است پاک کردن آن ،با گشوده شدن ابعاد آن غیر ممکن خواهد شد.اما مردمان کوبانی : خوشبختانه این فرصت اندیشیدن را پیدا کردند،که فریب چرندیات ، رویاپردازان را نخورند وخیلی از آنان متوجه این موضوع شدند ، سیاستهای غلط وروشهای فرصت طلبانه گروه های کرد منطقه آنان را بسمت حذف دارند می برند پس باید جان خود و زن وبچه ها را در شرایط فعلی نجات داد وبه مناطق دیگر رفت .تا شرایط در منطقه در آینده به چه صورت خواهد شد ،اما گروهی از آنان به روشی که در تمام جنگها مرسوم است ، تا آخرین لحظه باید بمانند وبه طرف مقابل تلفاتی را تحمیل کنند وشاید هم ورق برگردد.اما در بین آنان دخترانی هستند که دلیرانه می جنگند این انسانهای شریف ، نتیجه کارگاه رباطیک ورزمنده ساز ،پیامبر اوجالان است که کارگاه وی این دختران را از نوع زیست طبیعی خارج کرده است وبه آنها گفته شده ، که حق عشق ورزیدن وعشق مادرانه به دیگران را ندارید.وظیفه شما چیز دیگری است،ان هم جنگیدن و خود را فدای رویا پردازی ذهن بیمار ،پیامبر گونه دیگری باید بکنید.در نهایت مرگ این دختران ، سوژه محفل های مرثیه خوانان وشاعر مسلکان ورویاپردازان وتغییر دهندگان دنیای غیر دمکراتیک به دنیای دمکراتیک ، انهم توسط مردمانی که خود در هیچ زمانی حق انتخاب خواسته های شهروندی و فردی را نداشته اند بجز حق قومی و طایفه ای. بله! بازی ایام چه سرنوشتی را برای بعضی از مردمان نگون بخت رقم می زند قبل از اینکه از دیگری ضربه بخورند از افرادی بنام خودی می خورند
۶۴٨٨۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱٣۹٣