کشور ایران اسیر آخوندیسم است و لاعلاج! - محمدعلی مهرآسا
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : البرز
عنوان : سکه جن گیران چاه جمکران
آقای مهرآسا گرامی، ممنون از پاسخ شما، چرا که کم هستند مقاله نویسانی که چون شما عنایت داشته و با خواننده نوشتار خود به گفتگو می پردازند
نمیتوانم در داوری شما در باره دین اسلام با شما همصدا شوم، چرا که اکثریت مردم عادی ساکن کوچه ها و خیابانهای ایران در اقصی نقاطش هم مسلمانند و هم دشمنی با یکدیگر نداشته، و در حد توان همیشه در یاری به یکدیگر کوشا بوده و هستند. حساب مستبدین حاکم را با باورهای مردم نباید مخلوط کرد. به عنوان نمونه حکومت پادشاهی پهلویها چندان سنخیتی با مذهب نداشت، یا به بیانی دیگر سکولار بود، اما فراموش نکنیم که کارخانه مونتاژ، خشونت، قساوت و بی عدالتی از سر و روی آن حکومت، چون حکومت ستمباره ج.ا می بارید
در کشورهای اروپایی که مردم بواسطه نهادینه شدن فرهنگ مردمسالاری به نوعی از عدالت اجتماعی دست یافته و میشود گفت هیچ کسی گرسنه سر بر بالین نگذاشته، و هر استعدادی حق شکوفایی و ابراز نظر دارد، هنوز که هنوز است، مردم به هنگام صحبت به نام مسیح قسم میخورند، و عددی از ایشان رفتن به کلیسا را در یکشنبه ها و دیگر مواقع مقدس مسیحی فراموش نکرده اند
اگر بواقع آرزوی رسیدن به ایرانی آزاد و آباد را داریم، که هر ایرانی در اقصی نقاطش آن را خانه خود بداند، راهش از طریق مبارزه با این یا آن مذهب یا عقیده نمی گذرد.
همه ایرانیان علیرغم آنکه وابسته به این یا آن مذهب باشند، میخواهند صدایشان شنیده شود، به عبارتی دیگر همه ایرانیان معتقد به آزادی بیان هستند، آنچه که آزادی بیان ایرانیان را محدود می کند، این یا آن مذهب و عقیده نیست، بل مستبدانند که آزادی بیان مردم را با توجیهاتی صد من یک غاز، در تمامی مجامع ایرانیان محدود می کنند.
همه ایرانیان علیرغم آنکه وابسته به این یا آن مذهب باشند، میخواهند محیط زیست کشورشان بتواند صدماتی را که متحمل شده جبران کند، چه سلامت زندگی همه ایرانیان در اقصی نقاطش وابسته به سلامت محیط زیست کشور است.
امروزه ج.ا در نبودِ یک اپوزیسیون قوی و متحد، با فریب مردم از طریق برانگیختن احساسات و غرور ملی اشان، ایشان را به وادی فلاکت هسته ای کشانده است، آنهم به یاری کارشناسان روسی که افتضاح مرگبار چرنوبیل را در کارنامه خود دارند.
اگر ایرانیان دانش آموخته محیط زیست و امورات مربوط به آن در اقصی نقاط ایران و جهان بتوانند به صورت مجازی یا مستقیم در کنار هم نشسته و تشکلی جهت راهیابی به برنامه هایی برای محیط زیست کشور برسند، به یقین برای تأمین انرژی کشور زلزله خیزی چون ایران، دست به دامان فعالیتهای هسته ای نشده، و تلاش خواهد شد از انرژی خورشید، باد، آب و زباله کسر انرژی تأمین شود
همه ایرانیان علیرغم آنکه وابسته به این یا آن مذهب باشند، میدانند که جوانان کشور بواسطه بیکاری در ابعاد وسیعی شکار باندهای مواد مخدر شده اند، اگر ایرانیان فرهیخته در ایران و سراسر جهان میتوانستند صرفنظر از تفاوتهای فکریشان گرد هم بنشینند، چنین اجتماعات متحد و مقتدری میتوانست حکومت را وادار کند، بجای مانند ریگ پول خرج کردن در بخش تسلیحات و واسطه گری، به اختصاص بودجه بیشتر به بخش کشاورزی و تولید که اشتغال زا هستند بپردازد
مطمئنم در ایرانی، که هر ایرانی بتواند احساس امنیت قضایی کند، و به جای سیگارفروشی سر گذر صاحب شغلی واقعی باشد، و فرصت و بودجه لازم برای مطالعه و سفرهای سالم در کشور و خارج از کشور را داشته، و حق داشته باشد آزادانه بنویسد، نشر دهد، بحث و اظهار نظر کند، دیگر سکه جن گیران چاه جمکران و امثالهم نزد مردم رنگی نخواهد داشت
۶۴۹٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱٣۹٣
|
از : محمد علی مهرآسا
عنوان : پاسخ یک خواننده
هممیهن گرامی آقای البرز با درود،سخنانتان درست است و بسیارانی به کار روشنگری مشغولند. اما کافی نیست. بدبختی ایران تقصیر دین اسلام است که از تمام علوم و فنون تنها کشتار و قتل را می شناسد و توصیه می کند. تنها راه برای کشور خودمان این است که اعتقادات قدیمی و کهنه دینی را از مغز این مردم بیرون آوریم تا نیاز به آخوند نداشته باشند. این کار میسر است به شرطی که روشنفکران دو دوزه بازمان نگویند: ما به باور مردم چه کار داریم؟ خیر باید کار داشته باشیم. زیرا همان باورها ما را اسیر آخود و آخوندیسم کرده است. شما دقت فرمائید توی تمام کشورهای اسلامی یک کشور پیشرفته علمی صنعتی نداریم. قیافه کشور مالزی گولمان نزند! زیرا من از دانش و توسعه با هم سخن می گویم. نه اینکه با سرمایه امریکائیان ساختمان و کارخانه مونتاژ ساختن را پیشرفت بدانیم. به هر حال از مهرتان سپاسگزارم. مهرآسا
۶۴۹۷۶ - تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱٣۹٣
|
از : البرز
عنوان : برنامه هایی عملی و ارائه تصاویری واقعی و انسانی از آینده ای زیبا و قابل دسترس
آقای محمدعلی مهرآسا گرامی، همصدا با شما می گویم، «...آری ایران به میدان مسابقه دزدی و رشوه خواری تبدیل شده است، خوشبختانه یا بدبختانه آخوندها نیز در این مسابقه شرکت فعال دارند و اغلب برنده اند....»
و گرچه بنا به تعریف شما، «... تا آخوند چنین قدرتمندانه و مترفانه بر جان و مال و ناموس مردم چنگ انداخته است، هیچ تغییری در ایران ممکن و میسر نیست...»
اما چگونه میتوان شَر این چنگِ قدرتمندانه و مترفانه را از جان و مال و ناموس مردم به شیوه ای معقول و عملی بر طرف کرد.
آیا جز این است، که مردم باید به اندیشه های غیر خرافی و منطبق با زندگیشان مسلح شوند، تا بتوانند در مقابل اندیشه های مخرب «...آخوندیسم...» مقاومت کنند.
اگر میخواهیم مبنای تغییراتِ مثبت و مفید در ایران را بر پایه دانش و آگاهی مردم قرار دهیم، با نگاهی به پیرامون خود، چندین گروه از فرهیختگان و دانش پژوهان را در پیرامون خود سراغ داریم، که دور هم نشسته و با در نظر داشت امکانات و خواستهای واقعی و زمینی مردم ایران در اقصی نقاطش، برنامه هایی علمی، منطقی و عملی در زمینه آموزش و پرورش، حفظ محیط زیست کشور، اصلاح امور اداری، قضایی و.... کشور ارائه میدهند
وجودِ قدرتمند دور باطل استبداد در ایران قبل از آنکه تقصیر شاه و عواملش، شیخ و عواملش، و دیکتاتوری پرولتاریا و عواملش باشد، تقصیر عدم وجود تشکلهایی از فرهیختگان، دانش پژوهان، دانشمندان، فلاسفه و دانش آموختگان ایرانی برای تهیه برنامه هایی عملی و ارائه تصاویری واقعی و انسانی از آینده ای زیبا و قابل دسترس می باشد
۶۴۹۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱٣۹٣
|
|
|
چاپ کن
نظرات (٣)
نظر شما
اصل مطلب
|