عنوان : پوزش بخاطر اشتباه
در کامنت شماره ۶۵۱۸۳ بجای ((فیل مولوی و لمس کنندگان آن))آورده شده ((فیل افلاطون ولمس کنندگان آن))بدین طریق تصحیح می گردد.با پوزش مجدد
۶۵۱۹۹ - تاریخ انتشار : ۶ آبان ۱٣۹٣       

عنوان : فیل افلاطون ولمس کنندگان آن
جناب ع کار گرام ،با سپاس از این که به کامنت توجه فرموده اید ونکاتی را متذکر شده اید.تلاش خواهم کرد در حد توان ، در رابطه با مطالب مطرح شده توسط جنابعالی پاسخهایی را بیاورم.::: پدیده ای ظهورش با ویرانگری و توحش واعمال ضد بشری است .دراین ظهور قطعا" تقابلهایی هم خواهیم داشت . ووقایعی هم رخ خواهد داد واین وقایع گاه خونبار ،گاه امید بخش ، گاه یاس آور و.......وگروهی هم با نظاره گری بر وقایع، به شرح وتفسیر آن وقایع خواهند پرداخت وممکن است : این شرح وتفسیر مورد توجه دیگرانی قرار گیرد و اظهارات ویا نقادی هایی نسبت به آن شرح وتفسیر ارائه دهند.گاها"نقادی ها چنان بی رحمانه خواهند بود وچنان بر آن شرح وتفسیر نور می افکنند و بی پایه بودن شرح را بر ملا می کنند که نظاره گر را دیگر یک نظاره گر واقعی ومنصف معرفی نمی کنند.بلکه او را یک شیاد وحیله گر نشان می دهند ونشان می دهند که وی به این طریق می خواسته دکانی بگشاید وسوداگری ها خود را داشته با شد.:::جناب ع کار گرام باید بپذیریم در یک فضای آزاد و دمکراتیک نیاز به نقادی و بر خورد اندیشه ای با هر نوع اظهار نظر خواهیم بود ودر این روند ، قضاوت را به دیگران باید سپرد .در این صورت است که آگاه شدن و آگاهی بخشی بالندگی خودش را نشان می دهد. :::در مورد نظاره گر وشرح وی از وقایع، می توان گفت:هر نظاره گر نگرشی نسبت به تاریخ ویا زندگی بشر وسر نوشت بشر دارد. وی هر قدر هم منصف باشد ، دیدگاهش در شرح وقایع دخالت خواهد داشت ، که این ضعف وی می تواند توسط نقاد بر ملا گردد.ویا تمام آن شرح به زیر سئوال می رود ویا بخشی از آن.که این روند را گروهی نیاز اصلی آگاهی بخشی بحساب می آورند.:::جناب کار گرام ،به گذر تاریخ اشاره ای داشتید باید گفت:همین گذر تاریخ است که محل مناقشه خیلی از گروهای فکری می شود.گروهی برای این گذر تاریخی قالبهای خاصی و فرمولهایی را ارائه داده اند وبشر را چرخ ماشین تکامل می دانند که آنرا باید طی کندو عبور انجام شود.اما گروهی در مقابل انان می گویند چنین نیست که شما می پندارید.این روش وایده شما ، برده کردن بشریت است نه چیز دیگری. که پرداختن به آن طولانی خواهد بود.:::اشاره ای به اسامی کرده اید.که آنان به کجای فیل دست زده اند باید گفت:شاید این افراد و یا دیگرانی برای گروهی، غولهایی شده اند برای آنان مرجعیتی پیدا کرده اندوسخنان ونظراتشان سند قلمداد شود .اما گروهی دیگر وقتی بن مایه فکری آنان نوع بر خوردشان با بشریت ودیدگاهشان را نسبت به وقایع تاریخی مشاهده می کنند ،پی می برند که اینان هم به یک جای فیل مولوی دست زده اند. کجایش ؟بماند.:::جناب کار گرام ،در رابطه با نوشته سر کار خانم اشرف دهقان فرموده اید که نوشته ایشان یک تفسیر احساسی است در اینجا باید بگویم، من هم با نظر شما موافق هستم،نوشته ایشان هم احساسی وهم شعار گونه به سبک ده های گذشته است .آوردن داستان فیل مولوی ونیاز منطقه به روشنگری واقع بینانه ،در رابطه با این نوع مقالات است .چنانچه :در کامنت اینجانب موارد مشابه با موارد مطرح شده در مقاله مشاهده می کنید،این اشتراک بخاطر اینست که این قسمتها،بخشی از واقعیات میدانی رخ داده در منطقه است. که بعد از فروکش کردن هیجانات به مرور زمان ،بیشتر تحلیل گران به آنها اشاره خواهند داشت.:::در رابطه با اتهام دفاع از ایجاد کنندگان داعش به شما وامثال شما با ذهنیت کارا گاهی وتجسسی ویا فرار بجلو باید گفت:روند پدیده وحشی و ویرانگر داعش خود دارای تقسیم بندی های است.می توان در مورد ایجاد کنندگان و یا زمینه ایجادش و مشوقینش بصورت مجزا مطالبی آورد اما فعلا" با توجه به وقایع منطقه وبازیگریش در منطقه ورفتار بازیگران منطقه در بر خورد با این پدیده،که زیر ذره بین و نقادی است باید مطلب ارائه داد وگفت آسیاب بنوبت.واز طرف دیگر با توجه به اینکه مردمانی بنام کرد در این رابطه درگیر شده اند واین مردمان با تسلط گروهی بر آنان به عنوان رهبران ،شرایطی را بر آنان تحمیل می کنند .گروهی هم بر این آمده اند که شیادی های که در این مورد انجام می گیرد و این مردمان هم وسیله رویای پردازی دیگران قرار گرفته اند را بر ملا کنند ویا اینکه فرصت طلبی کثیفی هم انجام می گیردرا بر ملا کنند .ای نوع عکس العملها به این قسمت بازیگری داعش وفرصت طلبان استفاده کننده از داعش ، کجایش غیر منطقی است ؟که دیگران را متهم به دفاع از ایجاد کنند گان داعش می کنید.:::در رابطه با غار افلاطون باید گفت : بشریت در تلاش بوده و هست که خود را از دنیای مثلی خلاص کنند و دنیایی دیگری را پی ریزی کند که این شرح مفصل دارد.بماند! به امید بالا رفتن فرهنگ نقد پذیری و نقادی در حوزه های مختلف اجتماعی، بخصوص در افرادی با شرایط رشد در گروه های تشکیلاتی و حق پنداری ، که دیگران را نا حق می دانند.
۶۵۱٨٣ - تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱٣۹٣       

عنوان : فیل مولوی یاغارافلاطونی.
رابطه ی بین تحقیق میدانی باتاریخ درحال گذاری که هرلحضه ی آن فاکت های متناقضی
رامتعین می کندکجاست؟.دوست عزیز امیر ایرانی نوشته ی اشرف دهقانی بیش ازآنکه به قول شماتحقیقی میدانی باشدکه نیست !تفسیری است احساسی ازآنچه درکوبانی
میگذرد.اینکه او یا پاتریک کوبرن-گرابر-پربنسما-ماناوووووکجای فیل درتاریکی رالمس وبه عنوان تفسیرواقعیت ارائه کرده اندبماند.تحقیق میدانی شما دردفاع ازعاملان واقعی ظهور
پدیده هایی همچون داعش به کجای این فیل ارتباط دارد؟ الله واعلم.
۶۵۱۶۷ - تاریخ انتشار : ۴ آبان ۱٣۹٣       

عنوان : شنگال،اربیل،کوبانی، امپریالیست جهان خوار
وقتی وقایع میدانی را نظاره گر باشیم در مورد چهار مطلب عنوان نوشتار می توان موارد زیر را آورد:۱) شنگال : در نسل کشی شنگال ، تشکیلات کرد عراقی بطریقی سهیم می باشد واین لکه ننگ بر پیشانی آنان حک شده است واین بخشی از پرونده آنان خواهد بود.۲)اربیل:در شرایطی قرار گرفته بود، که سقوط آن نزدیک شده بود و پیامد آن حذف یا به حاشیه رفتن بخشی از بازیگران کرد عراقی و پوشالی بودن قدرت آنان را بدنبال داشت اما با اقداماتی که از طرف امپر یالیست جهان خوار انجام گرفت، پایتخت دولت اقلیم نجات یافت وتشکیلات کردی این منطقه از مهلکه نجات یافت تا بتوانند بازیگری های مشکوک دیگری را در آینده در منطقه انجام دهند.این نجات را باید بحساب خوش شانسی ویا بد اقبالی مردمان کرد گذاشت آینده خواهد گفت.۳)کوبانی:اسد در یک اقدام تاکتیکی مناطق کردی رارها و اداره آنان را به تشکیلات کردی آنجا سپرد.این تشکیلات در رابطه با اتفاقات آنجا دارای مسئولیت ودر نتیجه پاسخگو می باشند. در کوتاه مدت این تشکیلات می تواند از جو احساسی وعاطفی بنفع خود مظلوم نمایی کن ، اما با فروکش کردن این هیجانات و حاکم شدن منطق، ضعفها وعملکرد های آنان هم نمایان می شوند.تشکیلات کرد سوریه مدعی بودند که برای دفاع ۱۰ تا ۱۵ هزار نیرو برای دفاع از الگو ی زیستی که خود را تنها مجری آن در این منطقه می دانند سازمان دهی شده است واین نیروها چه می کنند و چه خواهند کرد.و............این تشکیلات مانندتشکیلات کرد عراقی که یک نسل کشی را بر مردمان شنگال تحمیل کرده بودند ، می رفت که یک نسل کشی را بر مردمان کوبانی تحمیل کنند، اما خوشبختانه با هوشیاری خود مردمان آن مناطق وباجابجا کردن ورفتن از آن مناطق فریب توانمندی دیگران را نخوردندواز یک واقعه هولناک جلوگیری کردند.اما کوبانی با توجه به فرصت سازمان دهی نظامی مناسب و توازن قوا به سمت سقوط رفت ،که مانند اربیل این امپریالیست جهان خوار فعلا"ناجی ومانع سقوط کوبانی شد و این پایتخت منطقه کردی سوریه فعلا"نجات پیدا کرده است.اما سقوط کوبانی چه پیامدی برای تشکیلات رهبری کردی سوریه و ترکیه مخصوصا" اوجلان بدنبال دارد؟.سقوط آنجا ذهن را بسمت فریبکار بودن رهبران کردی سوریه می برد.واتهام ببازی گرفتن سر نوشت مردمان کرد آن منطقه را در پرونده کاری آنان مطرح خواهد کرد.اما یکی از پیامدهای منفی برای او جلان چه خواهد بود؟ که می توان گفت:گریلاهای اوجلان در رقابت با پیشمرگان قرار دارند ، شکست هر کدام در حقیقت برتری دیگری را از نظر اعتقادی نشان می دهد. سقوط کوبانی در حقیقت منجر به کم شدن قدرت اوجلان در بازیگری منطقه نسبت به سایر رقبای کردیش می شود .بطوریکه وی بسمت تهدید دولت فرصت طلب ترکیه هم رفت. اما با فروکش کردن هیجانات ناشی از آرزوی آرزومندان وامانده،نقادی نسبت به بازیگری کردها هم مطرح خواهد شد وناتوانی آنان در بازیگری های منطقه ای وبین المللی هم نمایان می شود وبا این ناتوانی ، مردمانی را بنام کرد گروگان ایده هاوآرمانهای خود کرده اند وان مردمان هم از این بازی انان رهایی نخواهند داشت.۴)امپریالیست جهان خوار :تا این مرحله این امپریالیست جهان خوار دو پایتخت تشکیلات کردی را از سقوط نجات داده است.وبازیگرانی را از آنها که بسمت حذف شدن می رفتند نجات داده است واین بازیگران در آینده چگونه بازی خواهند کرد به آینده وا می گذاریم.این وقایعه بخشی از رویداد های میدانی منطقه بوده است. اما حکایت کوبانی ، حکایت ((فیل داستان مولوی ))است.هر کس به هر کجایش دست می زنند بر اساس پندار خود تصور می کنند.در کوبانی ،یکی تحلیل طبقاتی ، یکی تحلیل قومی ، یکی تحلیل نجات بشریتی ، یکی تحلیل جهانخواری و.....می دهند.باید توجه داشت منطقه نیاز به روشنگری توسط روشنگران تیز بین و واقع بین دارد نه اینکه با هر رویا پردازی وطرح کردن رویاء ها وایده های اعتقادی دیگرا ن را از درک واقعیتها منحرف کرد
۶۵۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱٣۹٣