یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

زوال جمهوری خواهی و تلاش سه ساله وحدت - رضا سیاوشی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : روزبه صالحی

عنوان : یک مقاله، یک مقوله با دو تیتر
جناب آقای رضا سیاوشی
نخست باید بگویم که شما مقاله خود را به دو سایت ارسال داشته اید. درست در یک روز مقاله را به دو سایت می فرستید. سایت اخبار روز که شهره جامعه روشنفکری خارج وداخل کشور است به بیطرفی . بنابراین فکر کنم با ارسال مقاله برای سایت اخبار روز خواسته اید از مراجعه کنندگان و علاقمندان سایت اخبار روز جهت خواندن مقاله ات بهره ببیرید، این کارشما در مقایسه با آن کارتان قابل توجیه تر است. اما آن کارتان که شگفت انگیز نیز هست آن می باشد که همزمان با ارسال مقااله برای اخبارروز همان روز مقاله شما در سایت " اتحاد برای دمکراسی در ایران" درج می شود؛ اما عنوان مقاله آن نیست که در سایت اخبار روز می خوانیم. ممکن است که بفرمائید سایت اخبارروز مبادرت به حذف و تغییر عنوان کرده است که در این صورت باز هدفش پیشگیری از تنزل اعتبار یک حمهوریخواه می باشد . اما چرا در سایت " انتخاب آزاد " عنوان " زوال جمهوری خواهی و هالوئین وحدت " را بر پیشانی مقاله می خوانیم که لینک را می آورم:
https://entekhabeazad.com/blog/۲۰۱۴/۱۰/۳۱
اما آقای رضا سیاوشی !
محتوی مقاله شما و تغییر نگاه ات نسبت به وضعیت جمهوریخواهان گویای برخاستن راست از دنده چپ است. اگر خواننده ای با پیشینه جمهوریخواهی شما آشنا نباشد ( با عرض معذرت از جضرتعالی ) در نگاه حداقلی قطعا آن را رویکرد جمهوریخواه خسته از مبارزه طولانی ارزیابی می کند و در نگاه حداکثری آن را ترهات ضد جمهوریخواهی عنصر اولتراچپ یا اولترا راست خواهد دانست. اما من معتقدم همانطور در کامنتی خطاب به آقای ملک محمدی عنوان کردم " آن زمان که بنهادید پا در ره جدائی از اجا " یعنی وقتی که در تاریخ ۰۱/مرداد/۱۳۹۰ اسم شما جزء لیست اسامی ۲۳ نفره در ردیف ۱۲ جداشدگان از " آجا " درج شد؛ نشانه های چپ روی در شما وهموندان تان نضج گرفت که به سان فواره چنان سرکشیدید تا به جائی که خود باور دارید روان شدید؛ البته آنچه که شما از آن به عنوان زوال یاد می کنید، زوال در " سجا " است. رفقای جمهوریخواه شما از جمله حضرتعالی که از " اجا " بریدید و " سجا " را تاسیس کردید.
به مقاله شما باز ی گردم. در بند دوم بیانیه تاسیس " سجا " نوشته اید:" ۲- برای ما نخستین شرط اتحاد گسترده‌ای از جمهوری‌خواهان، به‌عنوان گامی بسوی هـمآهنگی نیروهای آزادی خواه در جنبش سبز، داشتن اراده لازم برای ایجاد یک بدیل جمهوری خواهی و نقد هر گونه اصلاح‌طلبی با هدف حفظ ساختار موجود و بویژه مرزبندی با گرایشی است که با تمکین به ولی فقیه، جنبش سبز را تنها وسیله ای برای گرفتن سهمی از قدرت می‌بیند. از دیدگاه ما هر نوع اصلاح و عقب‌نشینی رژیم فقط می‌تواند محصول مبارزه مسالمت آمیز مردم و پایداری نهادهای مدنی برای تحمیل خواست‌های خود به نظام باشد. تنها یک جنبش اجتماعی خود بنیاد و سازمان یافته می تواند مقاومت نظام را در برابر مطالبات مردم در هم بشکند." خب بار دیگر به شما یادآور می شوم این بند را به دقت بخوانید و پتانسیل سه سال پیش سجا را به خاطر بیاورید و تاثیر تلاش خودتان را برای ایجاد " یک جنبش اجتماعی خود بنیاد و سازمان یافته که می تواند مقاومت نظام را در برابر مطالبات مردم در هم بشکند". می شود شما بفرمائید بر مبنای کدام مولفه ها چنین تحلیلی ارائه می کنید؟ قطعا در این خصوص انتساب " حزب شعار " به " سجا " چندان هم بی مشما نمی باشد. آیا هدف بیانیه تاسیس " سجا "جز برای به چالش کشاندن و تضغیف رویکرد " اجا " نبود؟ شما مشی سیاسی اجا مبنی بر نزدیکی به قدرت سیاسی را به سخره گرفتید و پیشاپیش نیت خوانی کردید که ممکن است بعدها کلیت " اجا " استراتژی نزدیکی با ولی فقیه را دنبال کند و برای اصرار بر حقانیت هدف خود به دیدگاه شخصی فرخ نگهدار استناد کردید و از آن استناد به رشد راست روی در " اجا " ساختید و از آن مجوزی برای خروج از " اجا " ساختید تا به گمان خود تلاش برای برافراختن پرچم مبارزه برای هر نوع اصلاح و عقب‌نشینی رژیم ج .ا را به " مبارزه مسالمت آمیز مردم و پایداری نهادهای مدنی برای تحمیل خواست‌های خود به نظام " گره بزنید. گره زدنی که در آغاز حرکت " سجا " یک حرکت بالنده خودویژه خودتان معرفی شد و امروز که جمع شما به از دستیابی به اهداف بازمانده در صدد برآمده ای که تبدیل " سجا " و " ابپسدا " به چند خرده محفل در حال احتضار را به " اجا " و " جدل " تعمیم دهید. آیا برای اثبات ادعای خود به کدام فاکت تکیه دارید؟ بنابراین انتساب " دچار فرسایش شدن طیف جمهوریخواهان از دو سو " اثبات شدنی نیست و در برگیرنده " اجا " و" جدل " نمی باشد
در بند سوم مقاله جنابعالی آمده است :" سه – کارنامه سه ساله "وحدت" چه نشان می دهد؟ چگونه می توانیم بفهمیم که آیا حرکت سه ساله وحدت جمهوری خواهان در امتداد مسیر زوال جمهوری خواهان بوده است، یا در جهت راه حلی برای آن است؟ ابزار داوری ما چیست؟ "شما وضیت موجود حرکت سه ساله را فقدان گزارش کار، همانا فقدان تئوری دانسته اید. در این زمینه با شما هم نظرم البته باید تعریف خودتان را از فقدان تئوری بیان می داشتید که چیزی نمی بینیم. موضوع جالب دیگر نمونه های قهر و آشتی – به قول شما – محفل ها می باشد. شما ادعا می کنید :" اطلاعات من محدود است". در ادامه این بند به سه اپیسودی و یا اپیزود که آشکار و علنی بوده پرداخته اید و ادعا می کنید که آن ها را همه می دانند: " نزدیک دو سال پیش، سه گروه "اجا" و "ابسدا" و "جدل" متحد شده بودند و سازمان سجا را در خود راه نمی دادند. چرا؟ (بجرم آنکه می خواسته با مجموعه "اتحاد برای دمکراسی" که از لندن شروع شده بود و بسمت استکهلم می رفت متحد شود)."
در مورد این اپیزود باید بگویم که همگان ماحصل و فرجام تلاش شرکت سهامی فریدون احمدی و شهریار آهی در قالب اتحاد برای دمکراسی در ایران را شاهد بودیم. سلطنت طلبان حامی رضاپهلوی شاهزاده بی تاج و تخت در صدد بودند با جلب چند عضو نچندان شناخته شده و با پیشینه چپ و فدائی، نام و نشان و سابقه درخشان فدائیان را مخدوش کنند و در اذهان عمومی اعلام کنند که آی طبقات زحمکتش ببینید اینهم عاقبت فدائیان ضد دیکتاتور و ضدامپریالیستی قبل از انقلاب که اینک سر بر آستان سلطنت فرود می آورند، مردم دیدی که عاقبت فدائیان به دامن سلطنت پهلوی مخلوع پنان آوردند.من اگر در پاره مواردی با " اجا " هم رائی نداشته باشم، در این زمینه کاملا حرکت " اجا " را سیل بندی می دانم که مانع شد تا آبروی فدائیان به دشت بیحاصل سلطنت مخلوع روان نگردد. ضمنا شما نیز با این اپیزود نشان دادی که به پارادایم مدگرائی در سیاست معتقد گشته ای و مظهر چنین امری ارسال مقاله با عنوان کذائی به سایت " انتخاب آزاد " مربوط به " اتحاد برای دمکراسی در ایران " است. ولی بدان که مد، تنوع در پوشاک و ... است. سیاست مدرن چه از منظر چپ سوسیالیستی - مورد نظر ما - و چه چپ دمکرات نیاز به برنامه و استراتژی کارآمد دارد که بایستی متناسب با روانشناسی فردی و اجتماعی جامعه داخل کشور باشد و نه اینکه ذهنیت گروه سیاسی موردنظر را جای مطالبات مردم بشانیم. در فرصتی نزدیک طی کامنتی دیگر در مورد محورهای مقاله اتان برای شما خواهم نوشت
ادامه دارد
۶۵٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹٣       

    از : رضا سیاوشی

عنوان : صورت مسئله هم بخشی از پاسخ است
آقای ثمین گرامی. قبل تر تا حدی در باره راه حل نوشته ام. اما صورت مسئله هم بخشی از راه حل است. صورت مسئله چیست؟
چگونه است که جریانات مدنی و حقوق بشری و ژورنالیست های ایران در مبارزاتشان با نظام تا این اندازه موفق اند. جنگ فرهنگی و حتی جنگ روانی با نظام به همت آنان برده شده است. (آیا بی دلیل استکه خامنه ای از جنگ فرهنگی دلش خون است . مرتب از ناتوی فرهنگی می نالد ). اما در مقایسه ، کارنامه مقابله جریانات و گروه های سیاسی با نظام جمهوری اسلامی تا این درجه ابتر و بی تاثیر است؟
سرفراز باشید
۶۵۲۶۰ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹٣       

    از : احمد پورمندی

عنوان : باز سازی یا زوال؟
دوستان عزیز رضا سیاووشی و مرتضی ملک
با سلام، در یازدهم آوریل ۲۰۱۱ یعنی چند روزی بعد از انتشار اعلامیه انشعاب شما و فراخوان برای بازسازی جنبش جمهوریخواهی، گزارش زیر را همراه با نظرم و طرحی برای بازسازی، در سایت ها منتشر کردم



http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=۳۷۱۷۵


در این نوشته از شما که مدعی "بازسازی جنبش جمهوریخواهی بودید" درخواست کردم که شعار تان را اجرایی کنید و طرح تشکیل یک فروم به قصد گام نهادن در مسیر بازسازی را پیش نهادم. در آن گزارش، خیلی از مواردی که شما امروز روی آنها انگشت گذاشته اید،مورد اشاره قرار گرفته بودند و تا آنجایی که به خاطر دارم جز زنده یاد مشایخی هیچ یک از دوستان سجا و اجا استقبالی از این طرح نکردند و نه تنها این، که خود هم نه طرحی دادند و نه کاری کردند و چنین شد که سجا به حزب شعار بدل شد و رسید به اینجا که سیاووشی امروز "هیچ" می خواندش. من البته در این حد بد بین نیستم و تیتر کردن " زوال جمهوری خواهی" از سوی سیاووشی را هم دارای یک بار سیاسی به شدت منفی می بینم که بوی توبه می دهد. جمهوریخواهی به مفهومی که در بیانیه تاسیس اجا تبیین و فرمول بندی شده است، به مثابه تبیین مطالبات و برنامه هایی ملی و دمکراتیک ، تازه متولد شده است و قطعا چه ما باشیم و چه نباشیم، فردای ایران از آن این گرایش است و زوال فقط درخور حکومت هایی است که مشروعیتشان را یا از آسمان و یا از تخم و ترکه این وآن می گیرند.
در هر حال، شاید هنوز خیلی دیر نشده باشد و ما بتوانیم به این گفتگو ها- نه به صورت گپ های باری به هر جهت، بلکه در چهارچوبی هدفمند- ادامه بدهیم
زنده باشید
احمد پورمندی
۶۵۲۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹٣       

    از : masoud memar

عنوان : در جا زدن با ظواهر نوین
آقای سیاوشی شما بطور مختصر از روند چند ساله وحدت بدرستی نوشتید اما علل واقعی و بنیادی آنرا بیان نکردید . پیدایش جمهوری خواهی بخودی خود نتیجه یک ضرورت تاریخی بود چون کارکرد احزاب ایدئولژیکی بدلیل فقدان زمینه اجتماعی و سیاسی به بن بست رسیده بود . روند سیاسی سازمانها و احزاب بومی ایران دارای کارنامه و تاریخ مشخصی است . تاریخ تشکلهای جمهوری خواهی نشان میدهد که اغلب کارگردانش از همان تشکل و سازمان و حزب مشخصی هستند که اختلاف ها ٬ تفاوت های پیشینه ای خود با یکدیگر و همینطور درون حزبی را در قالب تشکل های نوین دنبال میکنند . میخواهم بصراحت بگویم که غالبأ پدیده جمهوری خواهی نه یک دستآورد نوین بلکه به یک زمین نوین برای ادامه حیات همان احزاب ایدئولژی محور بدل شد . هر ائتلاف و وحدتی همیشه بر سر یک سیاست روز و گذرا بوقوع میپیوندد . حال پرسش اینجاست : پدیده وحدت بین جمهوری خواهان از وحدت کدام احزاب و سازمانهای سیاسی بومی حرف میزند ؟
۶۵۲۵۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : فعالیت سیاسی و دکانداری
جناب سیاوشی گرام، از مطالب جنابعالی می توان نتیجه گرفت:افرادی که بعنوان فعال سیاسی در خارج مطرح هستند گروهی بیزینس من می باشند. آنهم نه از نوع شغلهای مولد ، بلکه در قسمت دلالی وسوداگری آن........ وآنان فعالیت های سیاسی را دکانی برای ، دکانداری خودشان انتخاب کرده اند ،ودر این روند چیزی که موضوعیت ندارد، سرزمین ایران واستقرار دموکراسی وآزادی های فردی و...... اگر چنین باشد :این موضوع قابل اندیشیدن است.
۶۵۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹٣       

    از : ثمین

عنوان : زوال جمهوری خواهی و تلاش سه ساله وحدت
آقای سیاوشی عزیز، واقعیات تلخی را به شیرینی بیان کردید. هر چه از مشکل گفتید حق مطلب بود ولی ای کاش از راه حل نیز می گفتید. با اینهمه ممنون! شاید تلنگری بر ذهن های به تکرار خو گرفته ما زده باشید.
۶۵۲۵۲ - تاریخ انتشار : ۹ آبان ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست