یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

انقلاب ۱۳۵۷ با سلاح نقد- مهرگان البرز

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : امیر ایرانی

عنوان : سخنی دیگر با یک دوست
جنا ب مهرگان البرز گرام درود بر شما،مجددا"می آورم:کامنت شماره ۶۵۳۰۴ تاریخ انتشار ۱۴/۸/۹۳را! دوست عزیز:در پاسخ تلاش کرده اید،نمونه هایی را بر صحت روش خود ارائه دهید،این نمونه ها می شود همان قوطی عطار که در ش هست اما...............::::::موضع گیری شما بگونه ایست که فکر می شود :تمامِ توان ودانایی شما همین یک مقاله بوده وهست ودیگر چیزی مطرح نخواهد گردید.امیدوارم هر چه پر تلاشتر و مصمم تر باشید!
۶۵۴۱۰ - تاریخ انتشار : ۲٣ آبان ۱٣۹٣       

    از : مهرگان البرز

عنوان : تحلیل مشخص از نکات مشخص
قای امیر ایرانی عزیز درود،
سپاس از اظهار نظرتان

شما نوشته اید: " در همین ابتدا یک سنگ بزرگی را بر داشته اید، که این سنگ نشانه نزدن است ..." خوب، اگر کسی به شما بگوید حکومت جمهوری اسلامی را باید سرنگون کرد، شما جواب می دهید: این سنگ بزرگی است و نشانه نزدن است؟ یا جواب می دهید: بله، باید خصوصیات این سنگ را شناخت و چگونگی بلند کردن و زدن آنرا پیدا کرد؟

شما نوشته اید: " ... تلاش دارید که وقایع رخ داده در صد سال و یا وقایعی که بطریقی در تحولات اجتماعی مو ثر بودند را به هم ربط دهید که در نهایت، دچار یک پراکنده گویی می شوید و تقدم و تاخر ارائه مطالب از دستتان خارج می شود."

۱- آیا انقلاب ۱۳۵۷ از دل " وقایعی که [در یک قرن اخیر] بطریقی در تحولات اجتماعی مو ثر بودند" بیرون نیامد؟
۲- آیا تحت سلطه بودن ایران، نقش وحدت، استراتژی و قهر در انقلاب ۱۳۵۷، پراکنده گویی است؟

این یک واقعیت است که انقلابیون ایران متحد نبودند و برای سرنگونی حکومت طبقه ارتجاعی سلطنتی و سپس جمهوری اسلامی استراتژی نداشتند. همچنین، این یک واقعیت است که قیام مسلحانه بهمن فشرده دستاوردها و نقطه عطفِ انقلاب خود بخودی مردم، سرنگونی حکومت سلطنتی و راهگشای فوران مبارزات مردم بر علیه حکومت جمهوری اسلامی بود.

۳- تقدم و تاخر چه باید باشد؟

شما نوشته اید: " [خواننده مقاله] متوجه نمی شود که نویسنده چه می خواهد بگوید، آیا گزارشی از وقایع می خواهد بدهد؟ آیا می خواهد راهکار ارائه دهد؟ آسیب شناسی می خواهد بکند ؟ ویا ضعفها را می خواهد بگوید؟ و......."

در مقدمه مقاله آمده است: " انقلاب مردم ایران با وارد کردن ضرباتی سنگین به نظام حاکم موجب سرنگونی حکومت سلطنتی گردید، اما بعلت ضعف های اساسی خود قادر نشد حکومت مردم و نظام نوینی را برپا سازد." و در بخش لزوم جمعبندی آمده است: " انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران خود بخودی و تدارک ندیده بود." و همچنین " این مقالات، تلاشی برای جمعبندی از انقلاب ۱۳۵۷ مردم ما است."

اینها نشان می دهند که تلاش نگارنده برای ارائه یک جمعبندی با تمرکز بروی ضعفهای اساسی انقلاب ۱۳۵۷ است، بویژه عدم تدارک لازم توسط انقلابیون که غالبا به خود بخودی بودن مبارزات مردم و نهایتا به شکست انقلاب منجر شد. از اینرو، تحلیل تحولات پیشین و وقایعِ مهم آندوران ضروری و ارائه راهکار، بخش لاینفکی از جمعبندی است.

شما نوشته اید: " همه چیز داشتن مانند قوطی عطاری مورد نظر است، که همه چیز در قوطیش است، بجزء، آن چیزی که باید باشد، در حقیقت یعنی هیچی!"

در پاسخ به اظهار نظر قبلی شما نوشتم که لطفا شما بگویید چه چیزی باید در مقاله باشد، اما در اظهار نظر فعلی تان جواب مشخصی نداده اید. اینکه پذیرفته اید که "این نوع نظر دادنها صحیح نیست" و خواهان "هوشیاری و دقت بیشتر" هستید، جای خوشحالی است. هوشیاری و دقت بیشتر از طریق تحلیل مشخص از نکات مشخص بدست می آید و نفی کامل و عام گویی کمک حال نیست.

جمعبندی از انقلاب ۱۳۵۷ مردم ایران امری بسیار پیچیده، عمیق و جدی است و انتظار از عزیزانی چون شما، تحلیل نقادانه؛ تقویت نکات قوت و رفع کمبودها از طریق تحلیل مشخص است.

پاینده باشید
۶۵٣٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۹ آبان ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : سخنی بایک دوست
جناب مهرگان البرز گرام، درود برشما ،با سپاس از امثال شما که با ارائه مقالاتی تلاشی در جهت روشنگری مردمان سرزمین ایران دارید!که این خود خدمتی است به روند تحقق ،تفکرات دمکراسی خواهانه وآزادی خواهانه مردمان این سر زمین که پدران ما از صدر مشروطه تا کنون پی گیر آن بوده اند.واین روند با فراز وفرودهای بسیار بوده است تا منجر شد به حکومت ویرانگر فعلی، که مبنای تئوریک آن هم به مدت چندین قرن در این سرزمین نهفته بود وریشه می دواند.که در نیم قرن اخیر هم توسط متفکرانی و یا تشکیلاتی ، الگو های مبارزاتی از آن برای اقدامات عملی، تئوریزه می شد.که در نهایت در یک حرکت اجتماعی به راحتی توانست چیرگی و هژمونی خود را بر دیگران تحمیل کنندو یا بقبولانند.جالب است ! بزرگانی ، قبلا"بصورت هشدار ویا یکی از ضروریات تحولات اجتماعی این مطلب را آورده بودند که جامعه ایران به این صنف (آخوندی) واین مذهب (شیعه)برای حکومت کردن یک بدهی دارند که باید بپردازند،تا در روند تحقق دمکراسی خواهی بتوانند موفق شوند. که می توان گفت: آخرین بزرگی که این هشدار را داده بود، بیژن جزنی بودند.:::باید گفت: در حرکات اجتماعی فعلی ،بسیاری از روشنگران اجتماعی جدا از تحلیل ها وراه کارهایی که بر گرفته از ایده لوژی ها ی خاص هستند،وگاها" شعاری می باشند.تمرکز را روی عبور از شرایط فعلی که با نوع عکس العمل های انجام گرفته در حاکمیت ، که گروهی از آنان به غارت عریان پرداخته اند وگروهی از آنان هم عبور از شرایط موجود اما به شیوه خودشان است ، گذاشته اند.وبا توجه به تغییر وتحولات جهانی ومنطقه ای ، ایران با کمترین هزینه عبور را انجام دهد که این خود بحث طولانی می طلبد.:::جناب البرز گرام،در مقاله معترفید ،که انقلاب ۵۷ یکی از پیچیده ترین تحولات ایران است ،ودر ارائه مطلب یک بازه زمانی صد ساله را مطرح می کنید. ودر همین ابتدا یک سنگ بزرگی را بر داشته اید،که این سنگ نشانه نزدن است وتلاش دارید که وقایع رخ داده در صد سال و یا وقایعی که بطریقی در تحولات اجتماعی مو ثر بودند را به هم ربط هید.که در نهایت، دچار یک پراکنده گویی می شوید و تقدم و تاخر ارائه مطالب از دستتان خارج می شود. و در پراگنده گویی خواننده مقاله متوجه نمی شود که نویسنده چه می خواهد بگوید،آیا گزارشی از وقایع می خواهد بدهد؟ آیا می خواهد راهکار ارائه دهد؟آسیب شناسی می خواهد بکند ؟ویا ضعفها را می خواهد بگوید؟و.......در نتیجه خوانند برای قضاوت کردن که آیا مطالب مطرح شده همه حقیقت است؟ ویا بخشی از حقیقت است؟ ویا مطلب مطرح شده تمام واقعیات می باشند؟ ویا خیر،قسمت کوچکی از واقعیات می باشد.:::جناب البرز گرام ، وقتی صحبت از ((همه چیز دارد))به معنی کامل بودن مقاله نیست. همه چیز داشتن مانند قوطی عطاری مورد نظر است،که همه چیز در قوطیش است ، بجزء،آن چیزی که باید باشد، در حقیقت یعنی هیچی! در این مورد که می فرماید : این نوع نظر دادنها صحیح نیست ،بله ! با شما موافقم، ممکن است توی ذوق نویسند بزند وآنرا دچار یاس کند،ویا آن یک نوع توهین محسوب شود.اما حقیقتا" گاهی چاره ای نیست بجزء این روش ارائه نظرات.این را هم ناشی از علاقه به مقاله نویسان باید تعبیر کرد ،که آنان باید با هوشیاری و دقت بیشتر به مقاله نویسی بپردازند،نه چیز دیگری. به امید موفقیت! درآگاهی بخشی پرتلاشتر ، مصمم تر ، دقیق تر واز همه مهمتر صادق تر.
۶۵٣۰۴ - تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱٣۹٣       

    از : مهرگان البرز

عنوان : همه چیز و هیچ چیز!
آقای امیر ایرانی عزیز درود،
سپاس از اظهار نظرتان،

انقلاب ۱۳۵۷ در واقع پیچیده ترین تحولی است که در ایران انجام گرفته است. بنابراین باید آنرا از جوانب مختلف بررسی نمود. شما نوشته اید که در این مقاله "همه چیز" هست، یعنی کامل است. درحالیکه چنین نیست و نمی تواند باشد، چون هر تحلیلی را می توان تکامل داد.
از طرف دیگر نوشته اید که در این مقاله "هیچ چیز" نیست، یعنی از نظر شما هیچ ارزشی ندارد. خوب، لطف کنید آنچه را که از نظر شما ارزشمند است ارائه کنید تا فرا بگیریم.
همه چیز هست و هیچ چیز نیست احکامی است بدون تحلیل که به تعمیق درک نویسنده و خواننده گان کمکی نمی کند. ما نیاز داریم از تفکری که با یک چرخش زبان یا قلم همه نکات را نفی می کند گسست کنیم و در بررسی یک مقاله، نکات قوت آنرا تقویت و نکات ضعف آنرا نقد کنیم.
پاینده باشید
۶۵۲۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : مقاله وقوطی عطاری
مقاله ایست که همه چیز توی آن است.اما هیچی در آن نیست.
۶۵۲۵۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست