از : باورصاد
عنوان : آفتاب آمد دلیل آفتاب
آقای کبیری! من یک شخص حقیقی هستم، نامام هم شهلا باورصاد است. وبسایت من را اگر سرچ کنید میتوانید در اینترنت پیدا کنید. اگر اتهاماتی که به محمد سهیمی وارد میکنید هم از مقولهی همین حدسیاتی باشد که با چنین اطمینانی صادر میفرمایید، باید بگویم جای اعتنا ندارند.
احتمالأ منبعد از حربهی دیگری استفاده خواهید کرد که "باورصاد دخترخالهی سهیمی است". دیوار حاشا بلند است آقا و جهل مرکب و خودبزرگبینی چاه تفکر و مراودهی فکری و سرچشمهی تنفر و جنگ است.
۶۵۴۶۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹٣
|
از : امیر ایرانی
عنوان : بعد فنی -بعد سیاسی پرونده اتمی
برای موضوع اتمی ایران دو بعد مطرح می شود:۱)بعد فنی ۲)بعد سیاسی. در مورد بعد فنی می توان گفت: چون این مسائل از درجه امنیتی بالایی بر خوردارند، ومسائل آن بصورت یک پازل طراحی می شوند و هر قسمت این پازل با میزان پیشرفتهایی متفاوت و مجزا عمل می کنند ودر جمع بندی و نتیجه کلی پازل یک نفر یا حداقل چند نفر محدود مطلع خواهند بود.واظهار نظر در مورد نتایج بر اساس میزان پیشرفت های پازل بصورت حدس وگمان خواهد بود.پس هر کس در این قسمت به اظهار نظر بپردازد ،حتی متخصصین و بازیگران خود نظام ممکن است دچار خطا شوند. :::در مورد بعد سیاسی می توان گفت:بعد سیاسی این مسئله از اهمیت زیادی نزد بازیگرانِ منطقه ونظاره گران فرا منطقه و حتی بخشی از بازیگران نظام از جمله رهبری و تیمش که با استفاده از این موضوع دنبال تسلط بر داخل و(رقبای داخل را از دور خارج کردن)ودر خارج هم با ماجراجوییِ ویرانگر ،دنبال نقش بازیگری خود در منطقه بوده ،که این سیاستش با شکست مواجه شده است.که وارد شدن در بحث ،مطلب طولانی خواهد شد.:::جناب سهیمی ،حال اگر فعالین سیاسی در مورد مسئله ای که بصورت مشکوک ،ویرانگری اقتصادی وسوختن برگ های برنده سر زمین ایران در منطقه را دنبال می کنند ویا ممکن است با تصمیم گیری غلط ،ویرانگری وحشتناکی بر کشورشان تحمیل کنند، اظهار نظر می کنند و شاید هم در بعدی از مسئله نظری با خطا که چندان هم اهمیت ندارد مطرح کند نباید مورد مواخذه قرار گیرد.بلکه به حساسیت آنها در مورد سر نوشت کشورشان آفرین گفت و همراه با آنان چهره هایی از نظام که بسمت ویرانی بیشتر می روند را افشا کرد . چون حل این مسئله بستگی به داخل دارد واین مسئله سیاسی است تا فنی! چون در داخل در بعضی موارد بصورت مصنوعی آنرا برای خودشان پر رنگ کرده اند ومی کنند.:::بله در رابطه با گروه هایی که بعنوان مبارز مطرح شده اند و بصورت لابی گری تلاشی دارند که بکمک نیروهای خارجی ویرانی هایی بر کشور ایجاد کنندو بر ویرانی ها خانه ای شیشه ا ی در صورت لطف دیگران بنا کنند.باید جامعه ایران حساس باشد، اما همان گروه ها و بعضی از کشورها با یک هماهنگی نوشته شده یا نا نوشته با تیم هایی از درون کشور اقدامات مشابهی انجام می دهند و وقتی می بینند گشایشی در سیاستهای ویرانگر نظام بوجود می آید و حاکمیت بسمت تعامل با بیرون می رود آنان دچار یک نوع سر در گمی می شوند.وشاید مرگ خود را هم می بینند و انان هم درست متوجه شدند حل این مسئله به نیرو های داخل حاکمیت بستگی دارد تا به طرفهای مقابل خارجی.پس تا آنجایی که ممکن است نیروهای ویرانگر داخلی باید تحت فشار قرار گیرند تا آنان از مقام های تصمیم گیری کناز زده شوند تا گشایشی بدون ویرانگری های وحشتناک حاصل شود .به امید اینکه بپذیریم که کشور مال همه است وهمه باید نسبت به سر نوشت کشورشان حساس باشند.
۶۵۴۶۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ آبان ۱٣۹٣
|
از : علی کبیری
عنوان : بدست آهن تفته کردن خمیر/به ازدست برسینه پیش امیر!
مطلبی در رابطه با هوچیگریهای مداوم جناب سهیمی ازقلم افتاده بود که اضافه میکنم.
خوشحالم که جناب سهیمی به نقش احمد چلبی ها اشاره کرده اند. درمورد پنهانکاری فعالیتهای اتمی حکومت دستاربندان وماله کشیهای ایشان، اکنون همهء دستها روی میزاست و نیازی به احمد چلبی های وطنی دیگر نیست وکسی هم به ادعاهای آنان توجهی ندارد. اکنون هم آمریکا بخوبی میداند، هم سهیمی و هم رهبران جمهوری خون و وحشت اسلامی که درپشت پرده چه خبراست. بقول معروف «سگ داند و پینه دوز که درانبان چیست!» اما دربرههء کنونی چهرهء احمد چلبی های همسو با رژیم آدمخوار دستاربندان اسلامی درخارج ازایران نیز بخوبی آشکار شده است. به این سبب، مایلم به اینان سفارشی از جنس میهن پرستی کنم:
بردرِ ارباب بی مروّت دنیا/ تاچند نشینی که خواجه ز درآید؟!
شایسته است تا قائم به ذات خود باشیم.
۶۵۴۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹٣
|
از : علی کبیری
عنوان : پاسخ بی ارتباط با موضوع!
در پاسخ جناب سهیمی که بانام مستعار "باورصاد!" همچون روال همیشگی ایشان در کوشش برای به حاشیه بردن متن و انتقاد من نسبت به لابیگری ایشان درآمریکا درارتباط با فعالیتهای پنهانی اتمی جمهوری سلامی، ایشان مجدداً با توسل به مغالطه، میخواهند موضوع مورد بحث را به مطالب و موارد غیرمرتبط منحرف کنند. البته ایجاد جوّ بدبینی وانشقاق درمیان مبارزان برونمرزی و با یک چوب همه را راندن، تاکتیک شناخته شدهی ایشان بوده است که خوشبختانه معرف عامی وعارف هم میباشد. در مقابل، ایشان بازهم دردفاع بی منطق از فعالیتهای اتمی پنهانی جمهوری دستاربندان، گوی سبقت را از آخوند بی خردی چون خامنه ای هم، ربوده اند. همانطور که جناب سهیمی در متن مقالهء انتقادی خود توضیح داده اند، در اینجاموضوع فعالیتهای درست یانادرست چپ وراست ها درخارج از ایران، مورد نظر نیست. آنچه ایشان مطرح کرده اند، انتقاد به بیانیهء فدائیان اکثریت دربارهء برنامهء اتمی ج.ا. و دفاع ضمنی ایشان از فعالیتهای اتمی پنهانی آن میباشد. اینجانب نیز استدلال ایشان را نادرست دانسته و با اتکاء به منافع ملی ایران و ملت ما، نشان داده ام که رهبران ج.ا. نیازی نداشتند تا اینگونه فعالیتها را اگر صلح آمیز بود، بطور پنهانی و خارج از چارچوب معاهده ها باآزانس اتمی به بهای هنگفتی از کیسهء ملت ما، انجام دهند. مضافاً به اینکه استدلال کرده ام که اگر هم ج.ا. بطور پنهانی کوشش در تهیهء مواد رادیواکتیو برای بمب سازی میکرد، آن کوشش عملی نابخردانه بوده است. بهرحال، فعالیتهای اتمی پنهانی ج.ا. چه صلح آمیز وچه غیر صلح آمیز را اعمالی احمقانه و برضد منافع ملی نشان داده ام.
مایهء شگفتی است کسانی همچون جناب سهیمی که درظاهر خود را یکی از ملی هائی نشان میدهند که به مذهب هم متصل اند، چگونه است که بطور ناشیانه مدام منافع دستاربندان حاکم را برمنافع ملت ایران، مقدم میدارند؟ آیا در کشوری چون آمریکا و بادرنظر گرفتن دانش بیکران ایشان که درهر مقاله برخ خوانندگان میرسد، شغل نان و آب دار بهتری از لابی شر شدن برای جمهوری اسلامی، پیدا نمیشود؟
۶۵۴۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹٣
|
از : باورصاد
عنوان : از ما ست که بر ما ست.
آقای کبیری! محمد سهیمی هشدار میدهد که "احمد چلبیها نباشیم و نشویم." آیا هر کس از رفتارهای انقلابی رادیکال چه از جانب راستها و چه چپها انتقاد میکند، جادهصافکن حکومت است؟
متأسفانه این بیشتر ما خارج از کشوریها هستیم که از ایران به دلایل سودجویانه، از جمله کسب درآمد از طریق بنیادها، گرفتن پناهندگی و ... یک کرهی شمالی ساختهایم و این تصویر را به غربیها هم منتقل کردهایم.
محمد سهیمی در تمام مقالههایش به نقض حقوق بشر در ایران اشاره کرده و میکند. مسئله اما کاملأ روشن است و آن هم این است که تحریف حقیقت و یک طرفه به قاضی رفتن پایانی جز جنگ نخواهد داشت.
چپها و گروههای مخالف هیچگاه به نقششان در به خشونت کشیدن فضای بعد از انقلاب اعتراف نکردهاند. آنها همیشه "مظلومهایی قربانی" بودند که توسط ج.ا. سرکوب شدهاند. سهیمی به خوبی در مطالبشان به این نقش ویرانگر و رفتار ارتجاعی امروزشان اشاره میکند.
۶۵۴۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۹ آبان ۱٣۹٣
|
از : علی کبیری
عنوان : سیاست خارجی جمهوری اسلامی برخلاف منافع ملی ایران است!
توجه به این نکته لازمست که جناب سهیمی سالهاست که یکی از لابیهای رژیم دستاربندان درآمریکا درمورد برنامه های اتمی بوده اند. بنابراین باید طرح همچه بحثی دراخبار روز از جانب ایشان را معطوف به فعالیت ایشان در این زمینه در رابطه باکوبیدن فدائیان به نمایندگی ازجانب رژیم دانست. اولاً- غنی کردن آشکار اورانیوم زیر نظر سازمان انرژی اتمی برای مصارف صلح آمیز نمیتوانست مستمسکی برای غرب دررابطه با بوجودآمدن این همه مشکلاتی که برای مردم و مملکت ایجادشده است، باشد. پس پنهانکاریهای رژیم است که شک و شبههء کاسه زیر نیم کاسه را برانگیخته است. بخصوص توجه باید داشته باشیم که فعالیتهای اتمی رژیم نه درده سال اخیربلکه از بیشتراز بیست قبل جریان داشته است. ثانیاً- این پنهانکاریهای رژیم در مدت زمان بالا، عملی بسیار احمقانه بوده است. چون اگر برای مصارف صلح آمیز بود که میتوانست براساس قوانین آزانس آنرا بطور علنی اجراء کند. ولی اگر برای مقاصد بمب سازی بود که بازهم عملی احمقانه بشمارمیرود، چون حتی اگر کشوری چون کشورما دارای صدتا بمب اتمی هم باشد، بمحض بکاربردن اولین بمب میتواند از جانب آمریکا از صفحهء گیتی حذف شود.
اما برخلاف استدلال جناب سهیمی باید توجه به این واقعیت نمود که باوجود اینکه در رآکتور آب سنگین اورانیوم طبیعی مصرف میشود، ولی محصول نهائی چیزی جز پلوتونیوم نیست. بهمین سبب است که غربیها اصرار در تغییرات اساسی یاتوقف رآکتور آب سنگین اراک دارند. جمهوری اسلامی به این جهت رآکتور آب سنگین اراک را راه اندازی کرده است چون با اورانیوم طبیعی کارکرده ومصرف اورانیوم طبیعی مشمول بازرسیهای آزانس نمیشود. دراینجا بحث برسراین نیست که آمریکا یا روسیه یا اسرائیل دارای زرادخانه های اتمی هستند که البته هستند وما وسایر کشورها دروضعیتی نیستیم که درمقابل زیاده خواهیهای آمریکا بتوانیم ایستادگی کنیم. مضافاً به اینکه هرروزه شاهدیم آمریکا مشغول توسعهء فعالیتهای اتمی اش وحتی استعمال بمبهای اتمی ضعیف شده بخصوص درعراق است وکسی هم حق ندارد نسبت به آن اعتراض کند. این بحث باید درحوزهء دیگری مطرح شود.
مسألهء اساسی آنست که درعرض ۳۶ سال گذشته رژیم دستاربندان سیاست تقابل را برگزیده است. گزینش و اجرای همچه سیاستی است که با کشورهای موضوع آن درخارج از کشور وبخصوص درمنطقه ایجاد تنش کرده و درداخل منجر به ایجاد جوّ پلیسی شدیدی شده است. مشکل اصلی اتخاذ چنین سیاست نابخردانه از جانب رهبری جمهوری اسلامیست. درصورتی که بجای اتخاذ سیاست تقابل میتوانست سیاست تعامل را برگزیند همانطور که امارات ومالزی وکره جنوبی وغیره، برگزیده اند. تعامل امارات باآمریکا سبب شده است که آنها ین چنین به ثروت ومکنت دست یافته وحتی ادارهء بنادر آمریکا راهم دردست بگیرند. ما بخاطر اتخاذ همچه سیاست نادرستی بهای هنگفتی راتاکنون پرداخته ایم. درصورتی که میتوانستیم با پافشاری براسقلالمان باآمریکا هم روابط حسنه داشته باشیم... وخیلی مشکلات دیگر درابطه با فعالیتهای زائد اتمی جمهوری اسلامی مطرح است که هزینه های سنگینی برای مملکت ایجادکرده اند.
۶۵۴۴۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ آبان ۱٣۹٣
|
از : محمد زاده
عنوان : کی میخواهیم یاد بگیریم؟
نظر آقای فهیمی در مورد اطلاعات نادرست در بیانیه اکثریت تا آنجا که من اطلاع دارم درست و انتقاداتشان وارد است . سوال اینجاست که ما کی میخواهیم یاد بگیریم که در موضوعاتی که در محدوده اطلاعات ما نیست وارد نشویم و اظهارات کارشناسی نکنیم؟ یک سازمان سیاسی که فاقد اطلاعات تخصصی و کارشناسی است، آیا بهتر نبود در همان محدوده موضع گیری سیاسی میماند و اینگونه با حیثیت خود بازی نمیکرد؟ مشکل اینجاست که هیچ اطمینانی به درس آموزی از این اتفاقات هم نیست!!
۶۵۴٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ آبان ۱٣۹٣
|