عنوان : شیعه کارناوالی نوعی هویت ایرانی
جناب حسن پور گرام، در مقاله به نکات مهمی اشاره کرده اید،با درود بر شما و سپاس از شما!باید گفت: شیعه خوشبختانه یا متاسفانه در دوبعد در تاریخ وهویت ایرانی نقش بازی کرده است!یکی بعد رهایی بخشی و دوم بعد وحدت بخشی.با توجه به اینکه هر چقدر بخواهیم ،شیعه را لطیف کنیم محقق نخواهد شد،چون بن مایه های ضد بشری در آن نهفته است!اما واقعیت امر اینست: در ایران حضور دارد وبا رنگ ولعاب آرمانی و آرزومندی و...:::حال ! بر اندیشمندان این سرزمین است،بدور از هر نوع عصبیت ،با این شیعه بر خورد کنند ،آنرا در وقایع کارناوالی:گاهی وقتها کارناوال شادی بخش وگاهی وقتها در حالت غم انگیز! بصورت بخشی از تقویم سالانه‍ی مردمان ، در کنار وقایع شادی بخش دیگرِ قسمتهایِ تقویمِ روزمرهِ مردمان در آورند . چون شاید؛ محو کردن آن غیر ممکن وشاید غیر ضرورباشد.البته این در صورتی تحقق پذیر است:که بر مدیریت سیاسی کشور ،نظامی تعبیه شود،که مسولین این هیچ هویتی ؛بجز داشتن دانش علمی وشایستگی فردی وصداقت وراستگویی!برای قرار گرفتن در مقام اجرائی ،آنهم در ساز کاری ،انتخاباتی آزاد ،نداشته باشند. هویت قومی وزبانی ودینی و نژادی و..نقشی در قرار گرفتن ،در مقام اجرائی نداشته باشد. در این صورت مردمان ،برای نگه داشتن سرزمین ، هویت های وحدت بخشی را بر خواهند گزید!آنهم داوطلبانه وسپس به بالندگی و رشد آن ،هویتها ی وحدت بخش با ابعاد انسانی اقدام خواهند کرد ، همچنانکه:در طول تاریخ برای زبان فارسی کرده اند وبرای شیعه هم بطریقی دیگر! آنهم چسباندن آرزوهایی با ابعاد انسانی به آن!
۶۵۵۷۰ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣۹٣       

عنوان : جنبه‍ی ارزشی هویت
آقای البرز
نکات مهمی را طرح می کنید. من فقط می خواستم در یک بررسی مقایسه ای به این نکته اشاره کنم که ما برای خودمان مشخص نکرده ایم وجه ارزشی هویت ملی-ایرانی چیست. به عبارت دیگر من چگونه از هویت ملی ایرانی خودم راضی باشم یا به آن افتخار کنم. هویتهای ملی دیگر امروز بر این اساس ساخته شده اند یا دارند ساخته می شوند که یک یا چند ارزش را در کانون آن قرار دارد. در هویت ملی ما به چه ارزشی وفا داریم و آنرا حلقه‍ی وصل خود به یکدیگر می دانیم؟ در برخی کشورهای پروتستان اروپای شمالی،کار سخت و منظبط ارزش و اصلی است که هیچ کس قرار نیست از آن کوتاه بیاید. بر این اساس نیز انسانها محترم دانسته می شوند. همه نیز از آنکه خود را بر آن مبنا عضو جامعه می شوند راضی و خشنود هستند. آیا ما چنین اصل یا ارزشی را داریم؟
در جهان مدرن جنبه های دیگر هویت ملی در حال رنگ باختن هستند. برای همین باید حنیه‍ی ارزشی هویت را جدی بگیریم.
۶۵۵۶۹ - تاریخ انتشار : ۷ آذر ۱٣۹٣       

عنوان : آرامش و ثبات را در جامعه رنگارنگ ایرانی
‫آقای حسن پور، شما در نوشتار حاضر خود به نکات فراوانی اشاره می کنی، که ترجیح می دهم، دوستان دیگری که دانشی بیشتر در آن باره دارند، بدانها بپردازند
‫اینجا می خواهم در باره یک جمله از جملات پایانی نوشتار شما بحث کنم، شما می نویسی، «...هویت ملی ایرانی در زمینه ارزشی، هویتی همه جانبه نیست، و دچار کمبودی جدی است...»

‫نمیدانم شما هویت ملی را چگونه تعریف می کنی، اما گمان می کنم غالب ایرانیان از هر مرام و مسلکی پذیرفته اند، سال نو را با روز اول فروردین و با جشنی و سفره ای خاص شروع کنند، در غالب شهرهای ایران و شاید روستاهایش مردمی وابسته به مسلکهای مختلف دیوار به دیوار یکدیگر ساکن بوده اند، مگر آنکه بواسطه حوادث وخیمی چون خشکسالی،‫ زلزله و سیل، که ‫مردمان وادار به مهاجرتی بزرگ از یک شهر به شهری دیگر و ساکن شدنشان در بخش ویژه ای از شهر جدید شده است.‫ به عبارتی دیگر مردم ایران از دیر باز در کوچه ها، خیابانها و محلاتِ شهرهایش عادت به زندگی مسالمت آمیز با یکدیگر علیرغم تفاوتهای فرهنگی داشته اند

‫اعیاد، سوگواریها و رسوم مرسوم در فرهنگهای مختلف در جوامع محلی اقصی نقاط کشور بی آنکه موجب اصطکاک و ناراحتی هایی گردد، انجام می پذیرفته است.
از قریب به سی و اندی سال پیش به تدریج با استحکام افراطیون شیعی مذهب در قدرت، و نیز گسترش شبکه خبررسانی، به قسمی که امروز خبررسانی در انحصار قدرت خودکامه حاکم نیست. هر نوع تعدی و تجاوز افراطیون حاکم بر حقوق دیگران در آنِ واحد منتشر، و علاوه بر ایجادِ واکنش در جمعیتِ ستمدیده بر علیه ظلم، موجبات بروز افراطی گری را نیز در جمعیتِ ستمدیده فراهم می آورد

‫بنابراین جامعه ایرانی را نمیتوان بر اساس اهرمهای سیاسی قدیمی چون، حل کدخدامنشی مشکلات، اداره نمود. هم از این روست، که تقلا و تلاش نیروهای سیاسی در جهتِ وحدت نه تنها مفید نیست، بل از جهاتی زیانبار نیز هست، چرا که حاصل هر وحدتی، چیزی نیست جز یکسویه کردن سیاست و سیاست گذاری در ایران.

‫ایران امروز قبل و بیش از هر مطلبی نیازمند نهادینه شدن مردمسالاری است، به بیانی دیگر ایران محتاج آن است که نیروهای سیاسی مختلفش بتوانند، خود را، برنامه خود را تعریف کنند، و قادر باشند با‫ نیروهای هم عرض و طول از نظر دیدگاهها، بر سر یک میز یا سفره نشسته، و‫ به اتحادی موزون برسند.
ایران امروز نیازمند وجود جبهه های متحدی در جناحهای راست و چپ خود است، که علاوه بر به رسمیت شناختن یکدیگر، بر سر یک قانون مشترک (بخوان قانون اساسی) با هم توافق دارند. تنها چنین سیر تحولی است که میتواند، آرامش و ثبات را در جامعه رنگارنگ ایرانی مستمر و پایدار نگاه دارد
۶۵۵۶۰ - تاریخ انتشار : ۶ آذر ۱٣۹٣