از : ابوالفضل محققی
عنوان : امیر عزیز
آقای امیر عزیز باتشکر متقابل که وقت گذاشته ومطلب من راخوانده اید . نکاتی که اشاره کرده ا ید کاملا درست است .من در شروع نوشتن تلاش کردم که تصویری ,تا آنجا که امکان پذیر است از دانشگاه تبریز بدهم .اما در عمل ممکن نشد وتنها به قول شما آنجا که خود حضور داشتم .دقیق تر در آمد .درست این بود که من امکان می یافتم خاطرات افراد بیشتری رااز آن سالها رافراهم کنم . امری که متاسفانه چندان مورد اقبال قرار نمی گیرد و تک افتادن من در گوشه ا ی از دنیا در ازبکستان این رابطه نزدیک را کم رنگ تر می کند .کاملا درست !چقدر خوب می شد که دیده ها ونقطه نظرات دیگر بچه های سیاسی مربوط به جریان های سیاسی نیز منعکس می گردید . یا این که دانشگاه تبریز همه وقت که اعتصاب نبود بسیار چیز های دیگر داشت افرادی با نگرشی دیگر به درس وزندگی , به هنربه کارهای صنفی ,به رقص ,دوستی دختر وپسر,موزیک , گردشهای علمی , کار تحقیقی وبسیاری دیگر که متاسفانه من , در آن سالها داخل این امور نبودم که نهایت گزارش یک طرفه در می آید . امید که کسان دیگر نیز به آن به پردازند .واما شتابزدگی آخر متاسفانه بعد از انقلاب من بیشتر در رابطه با سازمان فدائی بودم ونقشیکه قبل از انقلاب به من سپرده شده بود .کم رنگ شده بود ولذا هر قدر تلاش کردم روایت وچشم دید خود را به مسائل دانشگاه نزدیک کنم دیدم که در عمل .به سازمان فدائی وحضور پر رنگ او در سالهای بعد از انقلاب در دانشگاه تبریز ختم می شود . واین خوشایند نبود ولذانوشته را بیشتر سازمانی می کرد .بی آنکه به فضای دانشجوی واقعی منطبق باشد. این نوشته بدون آن نیز متاسفانه بسیاری مواقع به تحلیل گونه سیاسی منجر می گردد ,که از نظر خود من نقض است اما چه می شود گرد , که در لوح دلم جز الف قامت یار نیست واستاد بیش از اینم یاد نداد .در مورد نفوذ ونقش لات ها بعد از انقلاب در حکومت متاسفانه من کلیت این حضور را می دیدم و شناخت فردی من بسیار اندک است .به نظرم نوشته های آقای دکتر نقره کار در این مورد بسیار خوب است که باید ممنونشان بود . در مورد برادر آقای جاویدی آنها ۶ برادر بودند از یک خانواده بسیار خوب ومحترم زنجان وبگونه ای اولین هسته های سیاسی جوان زنجان مدیون این برادارن بود الخصوص برادر بزرگشان که یاد او نیز چون کریم به خیر بهروز جاویدی که دانشجوی دانشگاه تبریز بود وبا گروه ارمان خلق دستگیر شد . من رابطه بسیار نزدیک وخانوادگی با این عزیزان دارم وحال متاسفانه چهار برادر تحصیل کرده دو دکتر ودو مهندس در خارج از ایران زندگی می کنند . این شرح نسبتا زیاد در مورد این خانواده را نوشتم .چرا که همیشه خود به گونه ای مدیون آنها هستم وبخشی از سیاسی شدنم به آنها بر می گردد وهمیشه دنبال فرصتی هستم که یادشان کنم .ونهایت , این که امید کسان دیگر دقیق تر وعمیق تر در این مورد ویا هر مورد دیگر مربوط به تارخچه شفاهی ایران در حد وسع عمل , کنند .مهم نوشتن وپایبند بودن به آن حقیقتی است که دیده اند .با احترام .ابوالفضل محققی .
۶۵۶۴۲ - تاریخ انتشار : ۱٣ آذر ۱٣۹٣
|