از چشمِ آسمان، از دهانِ زمین
-
خسرو باقرپور
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : البرز
عنوان : همه مسخ آسمانند
در گذر زمان،
در سرزمین گربه ای شکل،
خود را روی زمین حس می کند،
و روزها می آیند،
و شبها می روند.
و زمین تشنه،
در سرزمین گربه ای شکل،
همچنان وابسته به آنچه از آسمان می رسد.
گویی،
در سرزمین گربه ای شکل،
همه مسخ آسمانند،
حتی کسی که،
خود را روی زمین حس می کند.
پیام آوران آسمان،
در هر سه کتاب،
و هر یک به نوعی، نوشته اند:
آسمان گفته؛
تو آزادی.
اما همه کسان،
و هر یک به نوعی،
در سرزمین گربه ای شکل،
به آزادی باور ندارند،
حتی آنی که،
خود را روی زمین حس می کند.
قطعه شعر تقدیم میشود به آنانی که به آزادی عشق می ورزند، و در راه ملموس کردن این واژه زیبا، از هر آنچه در توانِ اندیشه می گنجد، دریغ ندارند.
۶۶۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱٣۹٣
|
از : البرز
عنوان : رنگ تار مو
قطعه شعری کوتاه به نام، رنگ تار مو، تقدیم به همه دوستداران سخن، و زیبایی های بی انتهای زندگی
تار مویی در دست،
غرق فکرم.
به یکباره تار مو به سخن درآمد،
در چه اندیشه ای؟
روزها را می شماری، یا سالها را.
گفتم،
نه این، و نه آن،
به تو می نگرم،
که تا دیروز رنگ دگری داشتی.
می گوید،
با مزاحی خوش آهنگ در صدا:
غم مخور، رنگ تار مو را می شود عوض کرد،
تا شود، عین روز اولش.
می گویم،
خواهان برگشتت به گذشته نیستم.
روز اولِ حرکت، قصدمان رو به جلو بود،
نه برگشت، به نقطه آغاز....
۶۵۹۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱٣۹٣
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۲)
نظر شما
اصل مطلب
|