از : م. ارشک
عنوان : نگرش نفرت ورزانه و نژادپرستانه
خانم اکرم،
جای تعجب است که رهبران جمهوری اسلامی، از جمله رییس جمهور و امام جمعه تهران، جنایات وحشیانه گروههای تکفیری را محکوم می کنند، ولی سرکار به نعل وارونه زدن و تقصیر را به گردن غربیان انداختن و به نوعی توجیه این وحشی گری ها می پردازید.
راستش با خواندن اظهارنظر شما نتوانستم تفاوت زیادی میان اظهارات شما و "استدلالهای" نژادپرستان و افراطیون دست راستی غربی یا اسلامگرایان تکفیری ببینم.
ازنظر شما هرآنچه که در غرب انجام گرفته و می گیرد بد و مذموم و محکوم کردنی است و غربیان ذاتا آدمهای سنگدل و ستمگر و خونخواری هستند که بعد از عصر روشنگری هم، که به خرد و دانش و تکنولوژی دست یافتند، به استعمار و استثمار ملل دیگر ادامه دادند.
بفرمایید ببینیم مگر جهان اسلام در زمانی که وضعیت بهتری داشت و یک قدرت جهانی بود غیر از این عمل می کرد؟ در زمان خلافت اسلامی، همزمان با پیشرفت علوم و دانش و صنعت، قشونهای اسلامی هم دست به کشور گشایی و استثمار و جنایت و غارت سایر ملل می زدند. یا تاریخ امپراتوری عثمانی، یعنی جانشین خلافت اسلامی، سابقه کمتری از استعمار و ستم و جنایت و نسل کشی داشته است؟
واقعیتی است که درعصر ما جهان غرب در سطح بالاتر و پیشرفته تری از علم و دانش و تکنولوژی و قدرت سیاسی و نظامی قرار دارد، اما دلیل اصلی آن همان پروسه ای بوده که شما هم اشاره کردید، یعنی روشنگری و نقد مسیحیت و اعتقاد مذهبی بطور کلی طی چند قرن وپیروزی نهایی خردورزی بر جزمهای مذهبی، نه ویژگی های ژنتیکی غربیان. متاسفم که بگویم نگرش سرکار دقیقا نگرشی نژادپرستانه و بیگانه ستیزانه و لذا محکوم کردنی است.
۶۶۱۰٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹٣
|
از : مهرداد درویش پور
عنوان : نقد اسلام گرایی الزاما نژادپرستی نیست، اما آتش زدن مساجد جلوه ای از نفرت دینی و قومی و نژادپری است
منفی تر شدن نظر افکار عمومی علیه اسلام و یا باور بیشتر تحت ستم بودن مسلمانان به خودی خود نه نشانه رشد نژادپرستی است و نه ضرورتا باوری اشتباه است. اما رشد حزب خارجی ستیز دمکرات های سوئد که بیش از دوبرابر شده است و اسلام هراسی و یا مسلمان ستیزی و خارجی ستیزی بخشی از باورهای آن است نشان دهنده رشد نژادپرستی است. آتش زدن مساجد نیز نشانی از این امر است. و ربطی به نقد دمکراتیک و لائیک و حتی آتیستی اندیشه های اسلامی ربطی ندارد. هر چند همان طور هم که در مقاله نیز آمده است "پیشروی های بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه و همچنین رشد اسلام سیاسی در بین جوانان مسلمان در سوئد و دیگر کشورهای غربی به این امر یاری رسانده که مخالفت با مسلمانان و مساجد گسترش یابد". یعنی رشد اسلام گرایی نیز یکی از عوامل رشد نژادپرستی در غرب است
۶۶۰۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۰ دی ۱٣۹٣
|
از : خانم اکرم
عنوان : سفر بخیر
از نطر همه ی غربی ها ، هرگاه این اسلامگرایان قصاب، روس و یا سوری را سر ببرند رزمندگان راه آزادیند و در تاییدشان باید کوشید و تسلیحشان کرد. اما اگر چاقویشان به خطا رفت و دست ایشان را برید، آنگاه همه ی مسلمان ها باید خون بها بپردازند. غرب از زمان رومی ها و یونانی ها مردمان دیگر را بربر می خواند و در عصر روشنگری هم با نوری که خرد و علم به او داد، چهار پارچه ی عالم را در استعمار خود گرفت و با به غارت بردن مال ایشان و خرج آن مال دزدی، عالمتر شد. آمریکا فرزند رشید غرب، چهارصد سال زمین سرخپوستها را به دست برده هایی که از آفریقا دزدیده بود بدون پرداخت مواجب ، مفت و مجانی شخم زد، آن را درو کرد و خورد و غول شد. خواستگاه انسان تربیت شده با ذهنیت غربی چه خوب و چه بدش، چه فیلسوف دانشکدهایش و چه لات میکدهایش، نژاد پرستیست.البته با دیدگاهایی متفاوت در شکل. وجود غرب آفتییست که دور یا زود همه را با خود به قعر جهنم می برد. سفر بخیر
۶۶۰۷٣ - تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱٣۹٣
|
از : مهرداد درویش پور
عنوان : مبارزه علیه نژادپرستی نمی بایست به اغماض در برابر بنیادگرایان اسلامی بیانجامد.
با سپاس از نظرتان. موافقم که در این نوشته تاکید بر اسلام گرایی کمتر است. گرچه یک دلیل رشد نژادپرستی ، رشد اسلام گرایی افراطی است که با خشونت بیرحمانه اش جهان را بهت زده کرده است. گرچه در ابتدای مطلب آورده شده که "پیشروی های بنیادگرایی اسلامی در خاورمیانه و همچنین رشد اسلام سیاسی در بین جوانان مسلمان در سوئد و دیگر کشورهای غربی به این امر یاری رسانده که مخالفت با مسلمانان و مساجد گسترش یابد". درگفتگو با رادیو فرانسه نیز گفته ام: تبعیض نژادی در غرب نمی تواند توجیهگر عملیات تروریستی باشد
"مهرداد درویش پور استاد دانشگاه و جامعه شناس مقیم سوئد، درباره "تقصیرات" غرب اعتراف می کند که البته در این کشورها تبعیض نژادی وجود دارد و می تواند زمینه قوت گرفتن گروههای افراطی اسلامگرا در جوامع غربی باشد، ولی او تاکید دارد که تبعیض نژادی نمی تواند توجیه گر عملیات تروریستی باشد یا این که نوعی مصونیت به آن بدهد.
درویش پور درباره گفتمان دوگانه مقامات ایران در محکوم کردن ترور و بلافاصله آنرا به گردن "تناقضات" غرب انداختن یاد آوری می کند که رژیم جمهوری اسلامی بعنوان نخستین نمونه بنیاد گرائی اسلامی که به قدرت سیاسی دست یافت، تا آنجا پیش رفت که فتوای قتل سلمان رشدی را صادر کرد و در واقع الهام بخش بسیاری از گروههای اسلامگرای دیگر شد".
۶۶۰۵٣ - تاریخ انتشار : ۱٨ دی ۱٣۹٣
|
از : م. ارشک
عنوان : چه انتظاری دارید آقای دکتر؟
آقای درویش پور گرامی، آیا انتظار دارید توحش و بربریتی که امروز جهانیان از گروههای اسلامی افراطی در خاورمیانه و در سراسر دنیا می بینند اصلا بر افکار و دیدگاهشان نسبت به اسلام تاثیر نگذارد؟ در شگفتم که جنابعالی با آن دانش و تجربه به این عامل، و درواقع عامل اصلی برای اسلام هراسی، آنهم در جامعه رواداری مثل سوئد، اصلا توجه ندارید. با عرض معذرت،از این نوشتارتان برخلاف نوشته های دیگرشما بوی ماله کشی و لاپوشانی می آید.
۶۶۰٣۷ - تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱٣۹٣
|