یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

نامهٔ سرگشاده به آقای ٰفریبرز رئیس دانا - ا. مانا

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : ا. مانا

عنوان : در پاسخ آقایان صادق و سعید
صادق عزیز

ممنون از اظهار لطف شما. راستش را بخواهید من به ندرت می نویسم. خوشحال می شوم اگر این نوشته ها دیالوگی را موجب گردد چون فضیلتی که در آن است در دیگر اشکال ارتباط نیست.

سعید گرامی

امیر سمین در نوشته ای آورده بود که «تاریخ سرمایه داری از ضدیتی میانِ مراکز مسلط و پیرامونیهای تحتِ سلطهٔ آنان، و پیروی شکل انباشت در کشورهای پیرامونی از ضروریاتِ تسریع و تعمیقِ انباشت در مرکز، تشکیل گردیده است که……… امپریالیسم چیزی جز کُلیتِ این ابزارِ اقتصادی، سیاسی و نظامیِ بکار گرفته شده برای تحمیلِ تابعیتِ به پیرامونی ها (که امروز هم به همان شکلِ دیروز ادامه دارد) نیست.» اگر با این تعریف موافق باشیم، مبارزهٔ رهایی بخش مبارزه ای علیه «سلطهٔ امپریالیستی» خواهد بود که با همه گونه ستمی، طبقاتی - ملی - جنسیتی - نژادی و …. به مقابله بر خواهد خواست.

هیچ بخشی از مبارزه تعطیل پذیر نیست و نمی تواند به فردای پیروزی بخشهای دیگر موکول گردد. این بدان معنا نیست که موفقیت در همهٔ این زمینه ها همزمان و به یک اندازه حاصل خواهد شد و یقیناً گونه هایی از این ستمها زودتر از دیگران از بین خواهند رفت (بسته به زمان و مکان مبارزه). بحث بر سرِ وقفه ناپذیر بودن بخشهای مختلف آنست. با تعطیل نمودن بخشهایی از این مبارزه رهایی در کار نخواهد بود.

چپ قبلاً هم این اشتباه مهلک را مرتکب شده بود. قرار بود حقوق برابر زنان، امرِ محیط زیست، ستم ملی و ……. به فردای پیروزی بر امپریالیسم و رهایی از ستم طبقاتی موکول گردد و اوضاع فعلی جهان گواه آنست که این برداشت تا چه اندازه غلط بود.

در خاتمه، امیدوارم که امثال نادر هیچگاه سر از خاک میهن ما برنیاورند. انسانهای مریض احوالی که حُب قدرت و ترسِ از کف دادن آن تا مرز جنون بردشان و وادارشان نمود که حتی به فرزندان و برادرانِ رحم ننموده و در مواردی (چون نادر) دستور دهند که چشمهایی آنان را از حدقه درآورند. استبداد شرقی، ماحصلِ شومِ همهٔ خطاهای نابخشودنی این گونه انسانها بوده است.
۶۶۲٨۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹٣       

    از : سعید

عنوان : به استاد عزیزم ! مانای گرامی
جناب استاد!
من متن کامل مصاحبه آقای رئیس دانا را "به تمامی" گوش نکردم و ایشان خود می توانند در مورد گفته هایشان در صورت صلاحدید، توضیحاتی ارائه دهند.
اما در مورد استدلالی که من کردم و نقل قولی که از "قابوس ابن وشمگیر" آوردم باید عرض کنم: " جمهوری اسلامی سالهاست که با رفتارهای دوگانه خود (Double Standard) تردیدهای بسیاری، حتی در میان قشر روشنفکر افکنده است بطوریکه حتی سخنان منطقی و سنجیده نیز با اکراه از سوی مخاطبان پذیرفته می شود. بله! مدعای بنده را جمهوری اسلامی نیز با شکل دیگر بیان می کند (سوء استفاده بیگانگان، اتحاد، وحدت شیعه و سنی و ... ) کاملاٌ با شما موافقم! هرگز نباید با جملاتی ولو منطقی و درست، حقوق اصطلاحا "اقلیت"ها پایمال شود. خیلی بجاست که از جان استوارت میل، نظریه پرداز پلورالیسم سیاسی قرن ۱۹، نیز کمکی بگیرم که "اگر همه مردم جهان جز یکی، یک عقیده داشتند و فقط یک نفر عقیده مخالف می داشت همه مردم جهان به همان اندازه حق نداشتند آن یک نفر را خاموش کنند که آن یک نفر، در صورت داشتن قدرت، حق نداشت همه مردم جهان را خاموش کند" . بنده نیز همچون میل، از بن دندان اعتقاد راسخ دارم که سرکوبی ولو عده ای کم، عین "غارت تمامی بشریت" است و محدود کردن آزادی بر خلاقیت و پیشرقت آسیب می رساند. اما استاد عزیز! عرض بنده اینست که در فردای "دمکراتیک" ایران که یک "دمکراسی واقعا افقی" شکل گرفت (همانند رژاوای قهرمان) و مباحثی چون "اقلیت و اکثریت"، "مسلمان و غیرمسلمان" و ... ، که مخصوص دوره گذار جمهوری اسلامی است، از این مرز و بوم رخت بر کند آن هنگام است که "تمامیت" این مرز و بوم به فریاد همه خواهد رسید و نه یک ایران تکه پاره و درمانده (Failed State) همچون پاکستان
پس بر شما روشنفکران عزیز است که "آنچه که یاید باشد" را فدای "وضعیت موجود" نکنید. با صلابت تمام می گویم که: ایران تا ابد در دست اهریمنان نخواهد بود....بالاخره "نادری" در این دیار پیدا خواهد شد "

با احترام؛ سربلند باد مردم آزاده کردستان
همدلی از کاشان!
۶۶۲۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹٣       

    از : امیر ایرانی

عنوان : بارزانیان
در منطقه ای بنام مهاباد که از نظر تقسیم بندیِ جغرافیایی قسمتی از آذربایجان محسوب می شود به تأسی از فعالین آذربایجان؛ مهابادیانی بسمت تشکیلِ تشکلِ مبارزاتی می روندوفعالیت مبارزاتی را پی گیر می شوند و در روندمبارزات باتوجه به پذیرا شدنِ بازیگریِ جنگ سرد،آن تشکل از هویتهای ملی سراسری ایران فاصله گرفته و بسمت پررنگ کردن هویت قومی بنام کرد رفتند و در این تحرکات یکی از گروه هایی که بازیگریِ فعالی را در آن واقعه از خود نشان داد و پلیدانه می خواست قسمتی از خاک ایران را برای اهداف خویش مورد استفاده قرار دهد ، طایفهء از کردها ی ساکن عراق به رهبری ملا مصطفی بارزانی بود.که ایشان تمام طایفهء بارزانی را با زن و بچه و دارایی ها بر قاطران و یابو ها والاغان سوار وبار میکنندوبا چند هزارتفنگچی بسمت ایران هی می کنند.و باپیوستن به مهابادیان به فعالیتهای ایذایی در سرزمین ایران می پردازند و کار مهابادیان بالا می گیرد .اما بعد ازتوافقاتِ حاصل از جنگِ سرد،دولتِ مرکزی ایران با یک اقدامِ محدود نظامی بسمت بر چیدن بساط ِ مهابادیان می رود و چنین نیز می شود که در نهایت رهبری مهابادیان یعنی قاضی محمد بر خلاف روش رهبری آذربایجانیان که به بیگانگان پناه برد قاضی محمدچنین نکرد و خود را تسلیم کرد .هدف از این تسلیم شاید این بوده است : وی پی برد که جدا کردن سر نوشت مردمان هر قسمت وهر منطقه از سر نوشت سایر مردمان ایران زمین؛چیزی جزء شکست نخواهد بود!.اما متاسفانه بعد از تسلیم دولت مرکزی دریک اقدام شریرانه وی وتعدادی را اعدام کرد و بعد از آن ،با امنیتی شدن آن مناطق ، بر مردمان مظلوم که بازیچهء تفکرات قوم اندیشی بعضی از گروه های بظاهر مبارزکردی شده بودند تاوان سنگینی تحمیل شد. بعد از خاتمه یافتن مسئلهء مهابادیان در آن زمان بر طایفه و ایلِ بارزانیان چه گذشت؟ وقتی دولت مرکزی طایفه ء بارزانی را محاصره کرد رهبری و تفنگچیان نیز تسلیم می شوند و دولت مرکزی به آنان پیشنهاد ماندن در ایران را می دهد و قول محلی برای زیستشان داده می شود ،اما آنان نمی پذیرند وبه شوروی می روند و بعد از مدتی از شوروی به عراق با ز می گردند و برای بازیگری های دیگری خود را آماده می کنند بعد از بازگشت به عراق با محوریت طایفهء بارزانی تشکلی مبارزاتی سامان می گیرد اما در روند فعالیتهای آنها ، گروهی از افراد که از خصلتِ طایفه اندیشی فاصله می گیرند وخصلتِ روشنفکری با ادبیات چپ در آنها تقویت می شود از آن تشکل جدا می شوند و بعدا" با محوریتِ طالبانی گروهی جدید سازمان دهی می شود و این دو گروه در روند مبارزاتی شروع به کشتن هم می کنند و این کشتن از هم می شود سابقهء مبارزاتی وسندی بر فعالیتهای تاریخی قومی!.واین دو گروه با پذیرشِ بازیگری برای بازیگرانِ در جه چند منطقه،یک وجود انگلی را برای خود رقم می زنند و بطریقی برای توازن در منطقه بازیگرِ بازیگران درجه چند منطقه می شوند و تاوان این بازیگری(یا بقول بعضی مبارزات مردمی و..)را مردم مظلوم آن مناطق با انتقام گیری از آنان پس می دهند!. در ادامهء بازیگری این دو گروه برای بازیگران درجه چندِ منطقه وقتی شرایطی بین دو دولت عراق و ایران ( صدام و محمد رضا شاه ) پیش می آید طایفهء بارزانی مجبور به کوچ به ایران می شوند ودر اطراف کرج ایل اتراق وچادرها را برپا میکند وسپس در آنجا گذر ایام می کنند تا شرایطِ بعدی و نقش آنان چه شود،تا می رسیم به دورانی که در ایران شرایطی بوجود می آید و رژیم تغییر می کند و بازیگری های جدیدی مطرح می گردد سپس جنگی بین ایران وعراق در می گیرد با ایجاد تشکلات قومی دیگر در منطقه واستفاده و ابرازِ وجوددر مقابل این جنگ بطریقی ؛ بازیگری هایی را در میان این دو متخاصم برای خود تعریف می کردند. که بیشتر مواقع تاوان اقدامات تشکیلات را مردمان عادی پس می دادند که پرداختن به آنها طولانی می شود تا می رسیم به جنگ صدام وامریکا و شرایط جدید در منطقه و بازیگری های جدید تشکیلات کردی . که این قسمت خود بحث جدا می طلبد.
۶۶۲۰۹ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹٣       

    از : صادق شکیب

عنوان : پرسش
پرسشی از جناب مانا دارم . ایشان قلم توانایی دارند که نگاه منطقی خویش را با آن بیان می نمایند . پرسش من از ایشان این است که چرا در مقام پاسخ گوئی به نظرات ابرازی خوانندگان بر می آیند . آیا بهتر نیست ایشان بخش نظرات را به مخاطبین وانهند . وبا جمع بندی نظرات ابرازی خوانندگان طی مقاله ی مستقلی به واکاوی آن بپردازند . یک نویسنده می تواند دهها مخالف و نیز دهها موافق داشته باشد . اینکه نویسنده ای وقت خویش را صرف پاسخ به تک تک مخاطبین نماید به نوعی دور افتادن از نوشتن نیست ؟
۶۶۲۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹٣       

    از : سعید

عنوان : عرض ادبی به نویسنده محترم
سرکار خانم مانا عزیز!
با سلام!
خیلی خلاصه بگویم: من کرد نیستم؛ناسیونالیست هم نیستم(همانطور که رئیس دانای آزاده) اما از بن دندان به حق تعیین سرنوشت ملتها (Self-Determination) ایمان دارم. لیکن قویا بر این باورم که "زمان" آن، حالا نیست. چرا که امپریالیسم می خواهد تکه پاره شدن کشورها را ببیند تا قرن ۲۱-ام نیز "قرن آمریکایی" باشد، تا سکوت قبرستانی بر تمام نقاط جهان حاکم باشد(Pax Americana)، تا رویای اسرائیل بزرگ (Clean Break) محقق شود و تا... ! و این صرفا دسیسه آنها در قبال منطقه نیست. رفتار اینها با روسیه را نگاه کنید که چگونه جهان را در آستانه یک زمستان اتمی بر سر مساله اوکراین کشانده اند... ! پس خواهش می کنم از شما فعالان کرد زبان عزیز، مسائل را کمی فراتر نگاه کنید چون به قول مولانای عزیز "دِه، مرد را احمق کند"... !

درود به همه آزادمردان و شیرزنان غیور کردستان
می بخشید اگر اسائه ادب شد، قلبا دوستتان دارم
همدلی از کاشان!
۶۶۱۹٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹٣       

    از : ا. مانا

عنوان : پاسخ به سعیدِ عزیز
سعید عزیز

آقای رئیس دانا هیچ جای بحث شان صحبتی از رفراندوم کردستان عراق به میان نیاورده اند. امکان دارد جای دیگری این را از ایشان شنیده باشید چون من از آن بی خبرم.

گله من از ایشان این بود که با لحن بسیار بدی به موضوع می پردازند و هیچ اشاره ای به این واقعیت نمی نمایند که اوضاع جاری عراق محصول خطاها و اشتباهاتی است که سهمِ کردهای عراق ناچیزترین بخش آنست. آمریکاییها را ماهیت امپریالیستی شان به عراق و دیگر بخشهای جهان می کشاند و بهانه های فراهم آمده برای این حضور ربطی به عملکردِ کردهای عراق نداشت.

از زمان حضور آمریکاییها در عراق همه با آنها همراهی نموده اند، شیعیان - سنی ها و کردها. توافقاتی بین این گروهها بدست آمد که در صورت اجرا عذر و بهانه های آمریکا را برای ماندن در عراق تخفیف داده و بدرازا کشیدن اشغال را برای آنها دشوار می نمود. حکومت مرکزی عراق بیشترین سهم را در زیر پا گذاشتن ایت تفاهمات و ایجاد تشنجی داشت که در سایهٔ آن داعش براحتی و در ظرف چند روز ۲۵٪ خاک عراق را تصرف نمود. آقای رئیس دانا هیچ اشاره ای به این وقایع ننموده و آقای بارزانی را تنها خاطی این میدان و یگانه همراه با آمریکاییها قلمداد می نماید. همه میدانیم که این درست نیست.

با استدلال شما و به احترام وصیت «قابوس بن وشمگیر» اقلیت ها هیچگاه نباید خواستار حقوق شان باشند چون تفرقه ای را دامن می زند که مورد سوء استفادهٔ امپریالیستها قرار می گیرد! این هم شد استدلال برادر من؟ اتحاد و همبستگی اکثریت و اقلیتها همیشه باید با ستم اکثریت و تحمل اقلیتها تأمین گردد؟ اکثریت ها نباید هیچ مسئولیت تاریخی و انسانی در قبالِ حقوق اقلیت ها حس نموده و به آن عمل نمایند؟ وقت آن نرسیده است که این عذر نخ نمای سوء استفادهٔ بیگانگان از درخواست مشروع اقلیت ها برای استیفای حقوقشان به کنار نهاده شود؟

با سپاس از وقت و توجه شما.

ا. مانا
۶۶۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹٣       

    از : ماهانی

عنوان : اعتراض
چرا نظرم را منعکس نکردید؟
۶۶۱۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱٣۹٣       

    از : سعید

عنوان : پاسخی به نویسنده محترم و شیلر رمضانی
آقای رمضانی عزیز! بر فرض که این گفته شما درست باشد.(یعنی طبق فرموده شما، عصبانیت رئیس دانا بخاطر طرح رفراندومی بوده که بارزانی به مجلس ارائه نموده) آیا این خود در اوضاع و شرایطی که عراق در حال تجزیه است کار مناسبی است؟ آیا این یک فرصت طلبی سیاسی از سوی ایشان و نیز همراهی (خواسته/ناخواسته) وی با اسرائیل نیست؟ انتقاد رئیس دانای آزاده، نه از طرح رفراندوم که از "زمان" طرح آنست. بنده از تمامی دلسوزان و عاشقان کردستان عزیز می پرسم که آیا آقای بارزانی از اسناد مدونی چون Clean Break و Project for the New American Century خبر ندارد؟ پس چرا حالا که منطقه گرفتار طوفان آنگلو-وهابی چون "داعش" شده بوی کباب به مشام آقایان طرفدار رفراندوم رسیده؟
برادر عزیز! بر کسی رنج و آلام این مردم بلادیده و زجرکشیده و با غرور و قهرمان پوشیده نیست. اما راز موفقیت مردمان بزرگ در استفاده از تجارب بزرگی است که تاریخ آنها را بر ایشان به میراث گذارده. تجاربی چون وصیت نامه قابوس ابن وشمگیر است که نقل به مضمون به فرزندانش می گوید که اگر "شما مثل چند تکه چوب در کنار هم باشید هیچ قدرتی نمی تواند شما را از پای درآورد". امریکاییها اینها را خوانده اند اما عجیب است که ما براحتی از کنار این کلام ارزشمند عبور می کنیم. ثروت مردمان یک کشور اینهاست و نه نفت و حتی استقلال زورکی که بنظر من از همینجا پیداست که عین استقلال ایران به دیکتاتوری منجر خواهد شد.
می بخشید اگر آزرده خاطرتان کردم!
۶۶۱۷٣ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹٣       

    از : ا. مانا

عنوان : خانم رمضانی
خانم محترم

شکی ندارم که آقای رئیس دانا ناسیونالیست نیستند. ایشان قاعدتاً باید از معتقدان به حق تعیین سرنوشت اقلیتها باشند.

با تشکر از بذل توجهتان
۶۶۱۷۲ - تاریخ انتشار : ۲٣ دی ۱٣۹٣       

    از : شلیر رمضانی

عنوان : نظر
جناب مانا ..آقای عصبانیت آقای فریبرز رئیس دانا از جای دیگری است ایشان به این خاطر نمیتوانند عصبانیت خود را از مسعود بارزانی و کوردهای عراق پنهان کنند چون مثل هر ایران گرا و ناسیونالیست دیگر ایرانی مسعود بارزانی طرح رفراندوم برای حق تعین سرنوشت و استقلال کوردستان را به پارلمان کوردستان ارائه دادند و مسعود بارزانی مدام از تأسیس کشور مستقل کورد صحبت میکنند و برای رسیدن به آن عملأ فعالیت میکنند.

وگر نه یک مقایسه کوچک کوردستان عراق و رهبران کوردستان عراق و شخص مسعود بارزانی با ایران و رهبران ایران و شیوی حکومت در ایران که جناب فریبرز دانا در این کشور زندگی میکنند خیلی چیزها را روشن میکند ،
۶۶۱۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۱۰)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست