یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تداوم وضعیت بحرانی برای فعالین کارگری در ایران

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : غلام عسگری

عنوان : دزدان براریکه قدرت وپاکان درزندان
انچه از عملکرد باندهای درون نظام که گوش بفرمان ولی به هرعمل فساد وجنایت واختلاس دست زده میزنند نشان میدهد که گویی فعالین درعرصه های کارگری وسیاسی ومدنی وزنان ودانشجویان واساتید دانشگاه واقوام وعقیدتی طی سی وشش سال تمامی جنایات بیشمار وفسادهای اداری ومالی را انجام داده اند وباعث عقب ماندگی کشور درابعاد گسترده شده اند اما انچه مسلم است باندهای حاکم با تسلط برتمامی امکانات مالی ورسانه ای وصادرات وواردات وبازار با توسل به زور درمقابل مطالبات اقشارزحمتکش وفرودست خودرا جوابگو نمی دانند وهرندای ازادیخواهی را به شدت سرکوب کرده ومیکنند یعنی دزدان وقداره بندان و وعربده کشان درمقام ریاست نشسته وانسانهای مدافع حقوق ومطالبات مردم بجرم ناکرده باید تحت شدید ترین شکنجه های روحی وجسمی درزندانهای مخوف محبوس باشند اما انچه یقین است پیروزی ازان کسانی است که چون بهنام ابراهیم زاده وشاهرخ زمانی وبهاره هدایت واتنا فرقدانی وصدها زن ومرد فعال درعرصه های گوناگون به الودگیهای دستگاه جهنمی ولی فقیه الوده نشده اند من بعنوان یک فعال کارگری درتبعید ادامه حبس بهنام ابراهیم زاده وتمامی زندانیان سیاسی وعقیدتی را محکوم وخواهان ازادی انها میباشم.به امید فردای ازادی.پیروزومتحد باشید.
۶۶۲۷۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹٣       

    از : چپی چپ زاده از تهران

عنوان : چرا!؟
با سلام٬ من یک دانشجوی دانشگاه تهران هستم٬
به خاطر شغل پدرم به چین و روسیه رفته ام و در ایران نیز جامغه شناسی می خوانم. می خواهم بگویم که در ایران و چین و روسیه که من دیده ام و به کارخانه های آهن و فولاد و کارگاههای بساز بفروشها سر زده ام خشن ترین و بی انصاف ترین و ضد بشری ترین سرمایه داری را دیده ام. فکر می کنم که باید یک نام جدید برای سرمایه داری متصور شد. ولی آنچه که به نظرم عجیب می آید این است که چرا با اینهمه خشونت ضدانسانی اسلامی اینهمه فشار و بیشرفی٬ با وجود این ثروت عظیم ملی و له شدن مردم ایران خصوصا کارگران و کارمندان چپ ایران اینچنین غایب است. این پرسش واقعا جای پژوهش و تحقیق دارد. آگر بگوییم که رژیم بد و نامرد و آدمکش و سرمایه دار و فاشیست است که خب پرسش ما باز هم سرسخت تر باقی می ماند. چپ ایران کجاست؟ چپی که با خمینی و کارگر و برزگر همدست شد تا بنیان سلطنت را بر کند کجاست؟ چرا در میان مردم جایگاهی ندارد؟ چرا اعتماد و اعتنای مردم را ندارد. چرا مردمی که امروز در سراسر ایران دیگر به مقدسات وقعی نمی گذارند و حتا درصد مهمی از مردم اسلام گریز شده اند پناهگاهشان چپ مدرن نیست؟ چرا چپ ایران در پی باز معنی کردن خود نیست؟!
۶۶۲۶٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست