یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

عکس یادگاری با پیکتی - ناصر زرافشان

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : نوشابه نسرین

عنوان : چرا در باره ترجمه مانیفست این واکنش را نشان ندادید؟
آقای زرافشان
ایرادات شما و برخی دوستان دیگر مثل آقای پرویز صداقت به ترجمه بد از کتاب پیتی کاملا بجاست. پرسش من این است که چرا همین نوع واکنش را به ترجمه‍ی آقای حست مرتضوی از مانیفست نشان ندادید؟ آقای شهاب برهان نقدی بر ترجمه‍ی ایشان در سایت ها منتشر کرده بود که قطعا شما و آقای صداقت از آن مطلع هستید. چرا آن را به سکوت برگزار کردید؟
۶۷۰۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹٣       

    از : م.

عنوان : شباهت زرافشان و رنانی در طعنه زدن به مادر مارکس و مادربزرگ جنیفر لوپز
به طور اتفاقی دیروز کتاب را دیدم و مقدمه ای که رنانی بر آن نوشته را خواندم. تا جایی که حافظه ام یاری می کند، مضمونش این است که: اگر «مادر» مارکس می دانست که اندیشه های فرزندش منجر به چه جنایت هایی می شود، هرگز ناف کارل مارکس را گره نمی زد!
جدای از این مسئله که جناب رنانی با این منطق بسیار قدرتمند و استوار [!] آیا جسارت و جرئت آن را دارد که همین استدلال را در مورد رابطه داعش و طالبان و پیامبرشان مطرح کند؟
بله جدای از این منطق! متاسفانه شاهد دیگری بر این نظر پیدا می شود که کلیشه های جنسیتی که در ذهن رنانی وجود دارد، خیلی شبیه به ذهن زرافشان است!
یکی با کشیدن پای مادر مارکس به خیال خودش قصد تحقیر چپ ها را دارد، دیگری هم با اشاره به مادربزرگ جنیفر لوپز می خواهد تلافی کند!
۶۷۰۰۹ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹٣       

    از : بهمن پارسا

عنوان : نقد،ویراست،ویا ...
من اقای زرافشان را نمیشناسم و نخستین بار است که نگارشی از ایشان را خوانده ام. نسبت به دانش و ایشان نیز نفیا و اثباتا سخنی ندارم، ناگفته نگذارم که نه از کتابی که مورد بحث هست اطلاعی دارم ونه که مترجمش را میشناسم،اما بادقت در نگاشته ی اقای زر افشان اینگونه به نظر میرسد که ایشان متن رافقط ازاین جهت خوانده اند که تا اغلاط ، چاپی،املایی،انشایی،ودستور زبانی ان را بنمایانند. این کار اگر با هدف اصلاح و رهنمو د بوده باشد خوب است، نه نقد است نه تحقیق. اما لحن نگارنده حکایت از تسخر و تحقیر مترجم دارد وارزش نوشته ی اقای زرافشان را تا حدود همان عروسی که مد نظرشان بوده تنزل میدهد. ایکاش اینطور نمیشد.ادد
۶۷۰۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹٣       

    از : الف باران

عنوان : تشبیهی متعارف !
اتفاقا آقای زرافشان مثال و مقایسه بسیار جالب و متعارفی آورده است که بیانگر واقعیت هاست !
۶۶۹۹٨ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹٣       

    از : افرا

عنوان : یک نقد خواندنی اما حاشیه ای قابل تامل
این نقد خواندنی است و به خوبی اشکالات ترجمه فارسی کتاب پیکتی را نشان می دهد، اما زبان سنتی نقد که در یکی از کامنتها به آن اشاره شد به آن آسیب می زند. کاش آقای زرافشان می دانست که نسل جدید چه قدر از این شوخی های مردسالارانه مانند عروسی مادر بزرگ جنیفر لوپز و از این زبان پرتحکم پدرسالار بیزار است. البته با احترام به شخصیت ارزشمند ایشان.
۶۶۹٨٨ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹٣       

    از : م.

عنوان : مارکس و مادربزرگ جنیفرلوپز!؟
هرقدر که جناب زرافشان در ترجمه استاد باشد که به تائید بسیاری هست، هر قدر که اطلاعات حقوقی و اقتصادی خوبی داشته باشد که دارد، متاسفانه نمی دانم چرا اینقدر اسیر کلیشه های جنسیتی است؟ برای یک مدعی اندیشه و عمل چپ مناسب نیست که نتواند این کلیشه ها را در خود تغییر دهد. اشاره به «عروسی مادربزرگ جنیفر لوپز» هر قدر که از نظر ایشان یک شوخی یا نطز به نظر برسد، اما نشانه ای است از نگاه جنسیت زده. چرا جنیفر لوپز؟ چرا مثلا از هنرپیشه های مرد نامی نیامده؟ چرا مادربزرگش؟ مگر پدربزرگش ممکن نیست عروسی کند؟ گاهی کلیشه های جنسیتی که در ذهنمان جولان یافته اند آنقدر سریع به زبان و قلم می آیند که فراموشمان می شود ما که هنوز نتوانسته ایم ذهن خودمان را از اسارت آنها خلاص کنیم، چطور می توانیم ادعا کنیم که در پی رهایی خلقیم؟
۶۶۹۷۹ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹٣       

    از : کاف سامان

عنوان : وضعیت ترجمه در ایران
نوشته جناب زرافشان این گونه القاء می کند کیفیت ترجمه در ایران مختص به این کتاب است .در صورتی که شما به ندرت می توانید ترجمه ای در ایران بیابید که فاقد عیب و ایراد باشد . این شامل تمام زمینه ها می شود از علوم اجتماعی گرفته تا ادبیات و هنر . از مترجم تازه کار گرفته تا مترجمی که ده ها سال است مشغول این کار است و برای خود اعتبار و جایگاهی ویژه بدست آورده است .مشکلاتی که وزارت ارشاد در نوشته ها ایجاد می کند نیز مزید بر علت است.وقتی از ترجمه ای سی چهل صفحه حذف می شود دیگر آن کتاب از اعتبار ساقط است . دیگر نمی توان به آن اثر استناد کرد . بازار کتاب آن چنان آشفته و بهم ریخته است که تیراژ تا ۴۰۰ نسخه کاهش پیدا کرده است .
۶۶۹۷۴ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹٣       

  

 
چاپ کن

نظرات (۷)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست