عنوان : بحث مکانِ تبادل نظر و معرفی پنجره یا زاویه دیدی جدید به موضوع و یا موضوعات مورد بحث است
آقای مهرآسا گرامی، سپاسگزار پاسخ شما هستم. اگر مقصودِ نوشتارت همان باشد که در دو جمله کوتاه و مفیدت در بخش نظرات آورده ای، با شما هم عقیده و هم قدمم. شاید اشتباه از من بوده که نتوانسته ام مقصودت را از ورای نوشتارت درک کنم، و یا شاید جملاتِ نوشتارت رسایی و آشکارگویی مندرج در چند جمله کوتاهت در بخش نظرات را نداشته است. به هر رو ممنونم از شرکتت در بحثِ پای نوشتارت. برایت شادی و سرافرازی آرزو دارم

آقای کبیری گرامی، مقصود از بحث چپاندن یک فکر و نظر در مخِ دیگری نیست. بحث مکانِ تبادل نظر و معرفی پنجره یا زاویه دیدی جدید به موضوع و یا موضوعات مورد بحث است. شرمنده ام که شما را در وَهن و گمان دانشمندیم به شک انداختم. برایت شادی و سرافرازی آرزو دارم
۶۷۷٣۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : درمورد شما دچار اشتباه شده بودم!
ببخشید آقا...گمان برده بودم که شما فرد عالِم و کاردانی هستید. پایان بحث.
۶۷۷۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : پاسخی به آقای البرز
جناب آقای البرز گرامی من نوشته بودم که: ۱- متن انگلیسی با متن فارسی مطابقت ندارد و دولت ایران به مردم دروغ گفته است. ۲- مردم ایران بی خود هلهله و شادی راه انداختند زیرا به کنه مطلب پی نبرده اند و نمی دانند ایران برای بمب اتمی این ده ها میلیارد دلار پول را خرج کرده است. ملت ایران اگر بداند با ساختن بمب اتمی چه کلاهی سرش می رود و چه بلائی بر سر ایرن خواهد آمد، قطعاً برخوردش غیر از آن خواهد بود. تندرست و پایدار باشید.
۶۷۷۱٣ - تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : موجبات بارندگی و توقف پیشروی کویر را فراهم خواهد ساخت
آقای کبیری گرامی، اگر سندی برای اتهام خود نداری، نوشتن، «... احتمالاً ایشان نمایندگی آنها را به عهده دارند...» یعنی پراکندن شایعه.
این حق شما و نیز آقای فراستی است، که در باره چاره جویی برای مشکلات زیست محیطی کشور نظری داشته باشید. و این حق شما و نیز آقای فراستی است، که نظرات یکدیگر را نقد کنید. بنابراین نظراتِ خوبِ خودت را با طرح وَهن و گمانهای ناشایست در باره دیگری آلوده نکن

در اینکه هموطنان ساکن شهرها و روستاهای حاشیه خلیج فارس و بخصوص حاشیه دریای عمان در شرایط اسفباری از نظر آبِ شُرب زندگی می کنند، بر کسی پوشیده نیست. و اساسی ترین علتِ این نابسامانی افزایش جمعیت چندین برابری و عدم تغییر در شرایط تحصیل آب و دیگر امکانات زندگی است

اینکه در حاشیه کانال سوئز سبزینه گی ایجاد نکرده اند، دلیلی برای عدم ایجاد آن در حاشیه و عمق مسیر ایرانرود نمیتواند باشد. و اگر به همان «اطراف کرمان» که شما اشاره داری توجه کنیم، بوته ها و درختچه هایی یافت میشود که متاسفانه غالبا برای سوخت قطع و از بین برده میشود. اساسا وسعت کویر مرکزی ایران به وسعتِ امروزینش نبوده، بل در اثر بی مبالاتی انسان در بهره گیری بی رویه و بی خردانه از طبیعت به وسعت امروزی خود رسیده است.

در باره رودخانه زیر زمینی در زیر کویر اطلاعی ندارم، اما در زیر زمین سفره های آب زیرزمینی موجود است. این سفره ها در مناطقی که زمین پوشش گیاهی دارد نزدیک به سطح زمین و در مناطق فاقد پوشش گیاهی در اعماق زمین قرار دارند.

و شما کاملا حق داری، با آبِ شور دریا هیچکسی قادر به تولیدات کشاورزی و یا احداث جنگل نیست.
برای آنکه بتوان در سالها یا دهه های اول عمر ایرانرود بر پستی و بلندیهای زمین برای عبور و جریان آب فائق آمد، نیاز به تلمبه خانه های بزرگی است، که در اثر سوخت گازی، خورشیدی و یا بادی کار می کنند، سیستم خنک نگاهداری این ماشین آلات عظیم الجثه مقادیر زیادی آب شیرین تولید خواهد کرد.
که بخشی از این آب شیرین را میتوان به احداث جنگلهای بزرگی از درختان مقاوم و بومی هر منطقه از مناطق عبور ایرانرود اختصاص داد. وجود این سبزینه گی ها در سطح زمین در نهایت خود موجبات بارندگی و توقف پیشروی کویر را فراهم خواهد ساخت
۶۷۷۰۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : باآب دریاهای آزاد نمیتوان مزرعه وجنگل ایجادکرد!
آقای البرز گرامی،

چند مثال عینی برای شما:
۱- اگر امکان داشت باآب دریاهای آزاد مزرعه وجنگل ایجاد شود، دراطراف کانال سوئز که از عهد داریوش هخامنشی تاکنون (اولین کسی که دریای سرخ را به مدیترانه متصل کرد. بیش از ۲۵۰۰ سال. لوحه هم ازاین پادشاه درکنار کانال سوئز هنوز موجوداست.) وجودداشته است، میبایست چنین مزارع و جنگلهائی به وجود میآمدند. یا میبایستی درسواحل دریای عمان درچابهار چنین معجزه ای روی میداد تا مردم آن دیار طی چندهزارسال، بجای حفر گودال و جمع کردن آب باران و مصرف آن در روزهای خشک و دچارشدن به انواع واقسام امراض گوارشی، میتوانستند نه تنها مزارع وجنگلهای سرسبز داشته باشند، بلکه قادربودند باحفر چاه در نقاط نزدیک به دریای عمان آب شیرین آشامیدنی داشته باشند.

۲- کشاورزی وایجاد جنگل بستگی به وجود آب شیرین دارد. آب شیرین نیز به دو طریق بدست میآید: الف - بارندگی که نتیجهء وجود شرائط خاص جوی و اقلیمی است. درواقع، گرمای کویر به حدی است که در کویراطراف کرمان آنرا به بخاری زمین تعبیرکرده اند. حتی بخار آبهای دریاها نیز بعد از تبخیر به ابرهائی در ارتفاعات بالا تبدیل میشوند ولی تبدیل به باران نشده و دربالای جو باقی مانده و اگر شرائط جوی موجود نباشد، به باران تبدیل نمیشوند. همچه شرائطی در کویر وجودندارد. ب - اگر فرض را براین پایه بگذاریم که آب فی المثل این رودخانهء ایرانرود به اعماق زمین نفوذ کرده و بصورت آب شیرین قابل استفاده در بیاید، چنین چیزی محال است اتفاق بیافتد چون خاک نمیتواند ترکیبات شیمیائی موجود درآب را تسویه کرده وآب را قابل استفاده کند. نفوذ آبهای دارای ترکیبات شیمیائی به اعماق زمین میتواند آبهای شیرین موجود در لایه های زیرین خاک را هم آلوده به ترکیبات شیمیائی ونمک کرده و از این طریق موجودی آب شیرین را در مناطق نفوذ تقلیل دهد.

۳- آقای فراستی که دارای درجهء دکترای شهرسازی است، در ابتداء ادعا کرده بود که سطح کویر لوت ۳۰۰ متر از سطح آب در دریای عمان پائین تراست و مدعی شده بود که زیر کویر و ۲۵۰ متر پائین تر از سطح آن یک رودخانهء پرآب ازآب شیرین وجود دارد که از شکافهای زمین و کوهها از شمال به جنوب عبور کرده و به دریای عمان میریزد. ایشان پیشنهادکرده بود که یک شرکت آمریکائی-ایرانی مطالعه کرده است که میتواند با بکاربردن نوعی مواد شیمیائی و تزریق آن، شکافهای موجود درقعر زمین و درکوهها را مسدود کرده وراه عبور آب شیرین را به طرف دریای عمان بسته و آب را به سطح زمین آورده و منطقه را آبادکند. هزینهء پروژه نیز حدو.د ۵۰ میلیارد دلار برآورد کرده بود که بانکهای اروپائی حاضر بودند به عنوان اعتبار درمقابل وثیقهء دولت ایران تأمین کنند. این بود صورت مسألهء ایرانرود از ابتدای کار.
من ازایشان فقط یک سوال ساده کرده وپرسیدم چگونه ممکن است آب رودخانهء ادعائی ایشان درزیر کویر لوت که ۵۵۰ متر پائین تر از سطح آبهای دریای عمان (سطح آب دریاهای آزاد چون دریای عمان به اقیانوس هند متصل است) قراردارد، به طرف سربالا بطور طبیعی جاری شود. اگر چنین است که ایشان ادعامیکنند، چون سطح آبهای دریای عمان ۳۰۰ متر از سطح کویر لوت بالاتر بوده و بنا به ادعای ایشان، دریای عمان از طریف شکافهای موجود در کوهها و زمین به کویر متصل است، بنابراین برعکس ادعای ایشان، آب دریای عمان اکنون باید به سوی کویر لوت جاری شده و هم اکنون یک دریاچهء به عمق ۳۰۰ متر هم در کویر موجود باشد!! حتماً شما درفیزیک دبیرستان قانون ظروف مرتبط را خوانده اید. این استدلال برمبنای قانون ظروف مرتبط است. ایشان جوابی نداد و درواقع جوابی نداشت که بدهد. البته این طرح اولیهء ایرانرود ایشان بود.
سپس ایشان این پروژهء ۵۰ میلیاردی را حذف کرده و پروژهء ایرانرود بدون آنرا پیشنهاد کرد که عده ای ومنجمله اینجانب درمورد استفاده از آب دریا برای کشاورزی و آب شرب به طرح پیشنهادی ایشان ایراد وارد کردیم. ایشان مجدداً تغییر طرح داده و ایرانرود را برای کشتیرانی مطرح کرد تا نفت وگاز کشورهای اطراف دریای خزر وایران را با کشتی حمل کنند. دوباره به این طرح ایراد گرفتم که برای چنین کاری بجای سرمایه گذاری روی طرحی با مخارج سرسام آور، با احداث خط لولهء بسیار ارزان تری میتوان نفت وگاز را به سواحل دریای عمان یا خلیج فارس آورد. ضمناً به ایشان تذکردادم که اگر برای کشورهای اروپائی میخواهند نفت وگاز را با کشتی حمل کنند، مطالعات مهندسان مشاور اروپائی وآمریکائی مسیر یوروآسیا را کم خرج تر وبی خط تر برآورد کرده اند.
این بود مختصری ازداستان ایرانرود که قرار بود دلارهای بی زبان ایرانی را به جیب عده ای که احتمالاً ایشان نمایندگی آنها را به عهده دارند، سرازیر کرد.

من داستان آن آقای مهندسی را که حدود ۶۰ سال پیش طرحی براساس اتصال دریای خزر به خلیج فارس یادریای عمان پیشنهاد کرده بود، شنیده ام. این گونه طرحها همانطور که دربالا توضیح دادم، بظاهر هیجان انگیزند ولی آرزوهائی که برمبنای آنها طرح پیاده میشود، ممکنست هیچگاه به وقوع نپیوندند. که چندمورد آنرا توضیح دادم.
۶۷۷۰۰ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : میتواند قدرتِ طلوع یابد
آقای کبیری گرامی، سپاسگزارم از توجه و نقدِ شما بر نظرم، چه معتقدم ایرانِ مردمسالار، آزاد و آباد از میانِ بحثهایی از این قبیل است، که میتواند قدرتِ طلوع یابد

با تحقیق در باره ایرانرود، و یا نوشتن این واژه در جستجوگر گوگل در می یابیم که، ریشه های طرح پیوست دادن دریاچه خزر به خلیج فارس که امروزه به نام ایرانرود مشهور است، از ایام و قرونِ بسیار قدیم بنا به علل و استفاده های گوناگون در اذهان ایرانیان بوده است.
و از اواخر دهه سی شمسی بصورتی جدی در اذهان برخی از مهندسین زمین شناس ایرانی طنینی مجدد یافته، و ایشان به تناوب طرحهایی در این زمینه نوشته و منتشر کرده اند. و نوشتار اخیر آقای فراستی در باره طرح ایرانرود در واقع گلچینی از همان طرحها بوده است

شما می نویسی، «...با وارد کردن آبهای شور وسولفاتهء اقیانوس به داخل فلات ایران و افزودن مقادیر زیادی نمک واملاح موجود درآب دریا به زمینهای کویر...»
ما در باره «... زمینهای کویر...» ی صحبت می کنیم، که بواسطه خشکسالیهای پیاپی هر ساله، و عدم مراعاتِ حالِ طبیعت، در حال پیشروی خصمانه ای هستند.
وجود و گذر آبِ طرح ایرانرود و استقرار دریاچه هایش در «...زمینهای کویر...»، و ایجاد جنگلهای وسیع و عریض در طول مسیر گذر ایرانرود از درختان و درختچه های بومی هر منطقه، موجبات تغییرات شرایطِ آب و هوایی، و از این راه مانع از پیشروی «...زمینهای کویر...» خواهد شد

اگر به طرحهای مختلف ایرانرود مراجعه کنی، علیرغم ضعفهایشان نقاطِ قوتِ بسیاری نیز دارند. و طرحهای مختلف ایرانرود نمیتواند هیچ منافاتی با سخن خوب شما «...ایجاد مزارع در سرتاسر جنوب ایران ازدریای عمان تا خلیج فارس، تأمین برق و آب آشامیدنی مردم درجنوب با بکار گرفتن فن آوری و لوازم وتجهیزات موجود که کشور قادر به ساختن آنها بوده و برای عدهء کثیری درآینده ای طولانی کار بوجود میآورد...» داشته باشد

زمانی جملاتی از قبیل «...نمایندگی ازجانب یک شرکت ایرانی-آمریکائی...» میتوانست موجبات برآمدگی رگ گردنِ بسیاری، از جمله مرا، موجب شود. اما امروز عدد قابل توجهی از مردم، وقتی جملاتی از این قبیل را میشنوند، پی جو میشوند، که طرح و برنامه این «...نمایندگی...» چه منافعی برای پیشرفت کشور دارد

کشور میتواند و باید با هزینه کردن میلیاردها دلار بلوکه شده خود در زمینه مطالعه و اجرای طرحهایی چون طرح ایرانرود به تقویت آبهای زیر زمینی خود پرداخته، و جلایی روحبخش به محیط زیست کشور بدهد.
۶۷۶۹۷ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : فریب تبلیغات "ایرانرود" را نخوریم!
جناب البرز،

با استدلال شما درمورد استفاده از منابع بومی وطبیعی کشور همچون باد وخورشید، موافقم. ولی این طرح ایرانرود که آقای علی فراستی به نمایندگی ازجانب یک شرکت ایرانی-آمریکائی پیشنهاد کرده، طرحی برعلیه منافع ملی ومردم ما بوده وجز ریختن سرمایه های ملی به جیب عده ای که برای بلعیدن قسمتی از سرمایه های ملت ایران خیزبرداشته اند، نیست. بهترین طرحهای مهندسی به منظور تأمین آب ومبارزه با خشکسالی به طرق دیگر است ونه واردکردن آبهای شور وسولفاتهء اقیانوس به داخل فلات ایران و افزودن مقادیر زیادی نمک واملاح موجود درآب دریا به زمینهای کویر. بهترین طرح آنست که آب دریا درجنوب به کمک نیروگاههای برق خورشیدی ( چندین نوع نیروگاه برق خورشیدی به غیراز سلولهای فتوولتائیک وجود دارند)، ایجاد مزارع در سرتاسر جنوب ایران ازدریای عمان تا خلیج فارس، تأمین برق و آب آشامیدنی مردم درجنوب با بکار گرفتن فن آوری و لوازم وتجهیزات موجود که کشور قادر به ساختن آنها بوده و برای عدهء کثیری درآینده ای طولانی کار بوجود میآورد. آقای فراستی تاکنون چندین بار مواضع خودرا درمقابل سوالات فنی که در مقابلش ازجانب من ودیگران گذاشته شده اند، تغییر داده است.
۶۷۶٨۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : هنوز هم دیر نیست، اگر اپوزیسیون پراکنده ج.ا دست از بر سر و مُهر سکوت بر دهان یکدیگر زدن بدارد
آقای مهرآسا گرامی، شما بعد از نوشتن مطالب به حق بسیار در ذَم افتضاح هسته ای ج.ا، می نویسی، «... مفاد تفاهمنامه به سود ایران نیست...»

وقتی شما در طول نوشتار خود با ادله فراوان اثبات می کنی، که ج.ا از افتضاح هسته ای خود در نهایت قصدِ صید بمب اتم را داشته، و حال که در اثر فشارهای بین المللی اجبار به پذیرش تفاهم نامه ای، که مطابق آن برنامه بمب سازیِ افتضاح هسته ای ج.ا خنثی شده است، را چرا به سود ایران نمی دانی؟

سران ج.ا با سخنوریهای ماهرانه خود سرنوشت کشورمان را به افتضاح هسته ای خود گره زده و همچنان بر آن پای می فشارند، به قسمی که بخشهای وسیعی از مردم کشور را باورانده اند، که اتم و نیروی حاصل از شکافتن آن حَلالِ بسیاری از کمبودهای کشور، و دورنمای آینده نگرانه کشور است.
گرچه در اثر تحریمهای چند ساله اخیر، مردم کشور کمتر تحت تأثیر سخنوریهای سران ج.ا قرار می گرفتند، و با شنیدن خبر تفاهم به امید گشایشی در اوضاع اقتصادی به شادی پرداختند، و از جایی که شادی مُصری است، دامنه شادی به سخنان ائمه جمعه هم سرایت کرد. ولی گویا ایشان بی اِذنِ مرشد اعظم، آقای خامنه ای لب به سخن گشوده بودند، حال پس از اظهارات اخیر آقای خامنه ای، یکی پس از دیگری لبهای به شادی گشوده خود را غلاف می کنند

و این همه اصرار آقای خامنه ای و انصارش برای استفاده از انرژی هسته اتم برای تأمین کسر انرژی کشور؛
ـ در جایی است که واقعیات روزمره کشور می گویند، افتضاح هسته ای ج.ا از همان آغاز خود، بدترین انتخاب جهتِ تأمین کسر انرژی برای کشوری که هر روز و هر ساعت گوشه ای از آن در اثر زلزله در حال لرزش است، بوده و هست. و پیمانکاران ارشد افتضاح هسته ای ج.ا کارنامه ای چون فاجعه چرنوبیل را در لیست تخصصی خود دارند، و پس از گذشت چهار دهه از ساختمان نیروگاه هسته ای بوشهر هر از گاهی خبر تَرک برداشتن دیواره این نیروگاه به نشریات داخلی و خارجی درز و محو میشود

ـ در جایی است که واقعیات روزمره کشور می گویند، که کشور از اواخر دهه پنجاه درگیر مشکل آب بوده و هست. و کشور سرشار از نورخورشید و وزشهای مستمر باد در غالبِ مناطقش، میتوانست و میتواند کسر انرژی خود را به شکلی ارزانتر و بهتر از طریق گسترش صنعت استفاده از نیروی باد و خورشید تأمین کند

ـ در جایی که واقعیات روزمره کشور می گویند؛ میلیاردها دلار هزینه افتضاح هسته ای را می شد در زمینه مطالعه و اجرای طرحهایی چون طرح ایرانرود به تقویت آبهای زیر زمینی کشور هزینه، و از این راه جلایی روحبخش به محیط زیست کشور داد. حرکت در این جهات یعنی حرکت در سمتِ پیشرفت کشور در مسیر باروری و تولید، و این همه یعنی اشتغال زایی مولد، یعنی مبارزه واقعی با معضل بیکاری که گریبان قریب به اتفاق جوانان کشور را در چنگال اهریمنی خود دارد و آنان را به فسادِ اعتیاد رهنمون می شود

هنوز هم دیر نیست، اگر اپوزیسیون پراکنده ج.ا دست از بر سر و مُهر سکوت بر دهان یکدیگر زدن بدارد، حداقل میتوانند برای نجات محیط زیست کشور بر اساس برنامه ای مدون گردِ هم آیند. و نگذارند تا ج.ا بتواند دیگر بار با فراغِ خاطر میلیاردها دلار ثروتِ بلوکه شده کشور را که احتمالا یکجا و یا به تدریج در فردای توافق نهایی آزاد خواهد شد را، هزینه ماجراجوییهای تازه ای گرداند.
گرچه از هم اکنون حفره ای به نام یمن برای بلعیدن ثروت کشور ما و دیگر کشورهای منطقه در شکل تسلیحات بیشتر و نظامی گری بیشتر باز شده است
۶۷۶۴۱ - تاریخ انتشار : ۲٣ فروردين ۱٣۹۴