یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تحقق «همدلی و همزبانی» دولت و ملت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : الف باران

عنوان : کینه به مردم عرب در تناقض با آرمانهای میهن پرستی‌ است.
"...روزی بود و روزگاری، دین اسلام ظهور کرد و بما یورش برد ، که برایمان گران تمام شد و برایش قربانی دادیم . اما این اسلام در بخشی از شبه جزیره‌ عربستان ظهور یافت نه‌ از ده‌ها مملکت عربی‌ امروزی که در آن روزگار "عرب" نبودند و مانند ما قربانی شدند و همان بهای سنگین را دادند.اما امروز کار بجایی رسیده که ما مردم تمام این ممالک عربی‌ را در سرنوشت اسلامی خود گناهکار می‌دانیم . از سوی دیگر ارثی دانستن گناه از خواص دین خویی بنیادگرایان و عقل باختگان است . چرا باید افغانی‌ها را در گناه محمود ، ازبک‌ها را در گناه تیمور، مغول‌ها را در گناه چنگیز و اعراب را در گناه حجاج بن یوسف شریک بدانیم و از سوی دیگر از زیر بار گناهانی که حکام عزیز خودمان به ملیت‌های دیگر روا داشته اند شانه خالی‌ کنیم . کینه به مردم عرب در تناقض با آرمانهای میهن پرستی‌ نیز هست.بخشی از هموطنان جنوب و جنوب غربی ایران عرب هستند و بقیه نیز از کجا می‌‌دانند چه خونی در عروغشان جاری است ؟ عربی‌، ترکی‌، هندی ،پارسی‌؟ پس چگونه به‌ خود اجازه می‌‌دهیم دیگران را دشمن خود و خود را از بستگان آریایی فرنگی‌ها بشماریم؟آیا خون هایی که تا کنون به هدر رفته کافی‌ نیست؟

آری اشراف و "مرزبانان" ما اسلام را پذیرفتند ، شاید بدان جهت که برایشان سودی داشت ، چنان که اشراف عرب نیز همان را برگزیدند ، اگر آسیبی به تودهٔ‌‌های مردم رسید ، از اسلام رسید ، نه‌ از اعراب ، چه به ایرانی‌ و چه به عرب... از عرب نهراسیم، ممکن است در بازار مصر یا مراکش یک آدم عرب اخمو و بد عنق ببینی‌،در بازار تهران و تبریز هم می‌‌بینی‌.عرب در ذات خود اخمو و بد عنق نیست،چنانچه ایرانی‌ هم نیست. ما را از یک رشته بافته اند.آنها خواهران و برادران خودمانند.از ما بدشان نمی آید ما هم از آنها بدمان نیاید.آنانکه به گوشمان فرو می‌‌کنند،عرب تروریست و آدمکش است،پشت سر ما به همین گونه "غیبت" می‌‌کنند.
سرنوشت عرب به اراذل و اجامری مانند ملک سعود ،ملک عبد الله، و مبارک ... داده اند. اعراب را با اینان عوضی‌ نگیریم تا دیگران ما را با اراذل و اجامر خودمان عوضی‌ نگیرند. بیاییم کمی‌ در غم آنها شریک باشیم که آنان نیز در غم ما شریک بمانند. (شهریور ۱۳۹۰، از کتاب "در حکمرانی خطه اسراییل" ‌بهروز افراشته).
۶۷۶۹۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ فروردين ۱٣۹۴       

    از : حمید ارجمند

عنوان : ازکربلا رسیدند به ایران باستان !
حکومت جهل و جنایت و فاشیستی ولایت فقیهه مدتی است که بخوبی دریافته هر چه در ۳۵ سال گذشته به گفتار خودشان هزینه کردند تا کربلا را زور چپان کرده بجای نوروز و قم و قبر رضا عرب را در مشهد جایگزین تاریخ و فرهنگ ایرانی کنند ،دود شد و به هوا رفته و اوضاعشان روز بروز پس میرود ! لذا اتاق فکر روسی و سپاهیشان دکترین جدیدی را برای به میدان سیرک ولائی آوردن امت همیشه در صحهنه تدارک دیدند و چون از ضدیت مردم با مظاهر تقدس خودشان بخوبی آگاه بودند همان بدلی را بکار بردند که سالها مردم بر علیه خودشان بکار میبردند! آنهم واژه ها و گفتار و جملاتی که احساس از خود بودن در پیش مردم برایشان بوجود میاورد . از قبیل کلماتی چون عرب سوسمار خوار که اینبار از حول حلیم نماینده ولایت در اصفهان که آخوندی جنایتکار همچون همپالگیهای دیگرش در قم و دیگر شهر ها میباشددر مصاحبه ای بر زبان آورد !کلا این جماعتی که اینگونه واژه ها را علیه ملتهای همسایه ایران بکار میبرند نه مردم عادی نظیر طبقه کارگر یا روستائیان و دیگر اقشار زحمت کش بلکه بیشتر تازه به دوران رسیده هائی که در واقع بدنه بورکراتیک رژیم آخوندی را اداره میکنند میباشند .این نمایش تجاوز در فرودگاه جده یک سناریوی اطلاعات سپاه بود از سر گمراهی و ضربه گیج کننده خوردن در یمن توسط کشورهای عربی و آقایان چون در تله گیر کرده اند شروع به ننه من غریبم بازی بخیال خودشان بزرگ که بلکه با این نوع تاکتیکهای کثیف و سخیف راهی برای برون رفت از بن بست یمن بجویند ! واقعیت این بوده که دو تن از بچه پر روهای خودی که در غالب کاروان حج به مکه فرستاده شده بودند با تحریک مامورین سعودی جهت بازرسی بدنی به اتاق گمرک برده میشوند و از همان لحضه ماموران دیگر سپاه که در این سناریو نقش هو چی را بعهده داشتند شروع به داد و فریاد و جو سازی در فرودگاه مینمایند و فورا کنسول آخوندی در جده هم سر و کله اش در فرودگاه پیدا شده و.....حال تصور کنید که یک مسافر عادی برایش مسئله ای پیش میامد اگر او را همانجا هم میکشتند کنسول آخوندی یک ماه بعد از طریقی دیگر بگوشش میرسید که اتفاقی رخ داده .باری گول این حرفها و ایراندوستی و ملی بودن را نباید از این جماعت خورد که اگر منافعشان ایجاب کند حاضرند کازینو ها را هم باز کنند و خانه های عشرت را هم رسما افتتاح کنند البته با مسئولیت شرعی و در رائس هر خانه باید یک روحانی ناظر باشد چون مصلحت نظام است .
۶۷۶۹۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : راهکارملت سازی ایران(۲)
دنباله مطلب«راهکار ملت سازی ایران(۱)» دریک حادثه ای که شاید دربین بعضی از متولیان این امور(چه مهمان و چه میزبان) مرسوم بوده، اما درمقطعی خاص درتضادی ناشی ازبازیگری منطقه ای و داخلیِ حکومت ایران، برملا و رسانه ای می شود پیآمد آن ، عملها و عکس العمل ها شده است !. مجریان یک دولت هم براساس دفاع از حق شهروندی افرادِ تابعش باید عکس العمل را نشان دهد. اما این حادثه دستمایه چند گروه گردیده است:۱)حاکمیت هدف خودرا پی می گیرد.۲)گروهی هم آنرا وسیله مظلوم نمایی قرارداده اند۳) گروهی هم آدرس غلط می دهند۴) گروهی هم فرصت طلبانه مسائل خاص خودرا مطرح می کنند . اگربخواهیم تقسیم بندی از عکس العمل هایی که می توانند هدایت شده باشند یا نباشند را داشته باشیم، می توان گفت:۱)گروهی این را وسیله ای برای پررنگ کردن تضاد عربیت با ایرانیت قرار داده اند۲) گروهی این را تضاد عربیت با ایرانیت مطرح میکنند، اما؛ایرانیت را فارس معنی می کنند. ۳)گروهی در نظام حاکم بر ایران، این را وسیله ای برای به چالش کشیدن عوامل اجرای وآنان را درمقابل یک عمل انجام شده قرار دادن می دانند۴)گروهی هم این را وسیلهء مطرح کردن مسائل مورد علاقه خویش قرار داده اند !.::: وقتی نوشتار جناب د.ح خوانده شود ایشان مسائل مختلفی را بیان می کند می توان گفت: به گروهایی تاخته و برای گروه هایی اشک ریخته ودر پایان نیات خویش را هم بروز می دهد ، می توان اشاره داشت که ایشان :طبقه متوسط، جامعه مدنی ویکی از نمادهای ایران باستان بنام کورش را به تمسخر می گیرد . جالبست بدانیم :بخشی از حاکمیت یک نوع کینه ای نسبت به آنان یافته ودر سال ۸۸ در اقداماتی اجتماعی که بخش عظیمی از همین طبقات متوسط و جامعه مدنی نیمبند ،انجام دادند! حاکمیت پلیدانه کهریزکی بنام خود برای ثبت درتاریخ ساخت! که جناب د.ح درنوشتارش آن واقعه را وسیله اشک ریختن قرارداده اما بایک فریبکاری آن اقدامات اعتراضی را که نتیجه تحرک طبقه متوسط و جوامع مدنی نیمبند ، شکل گرفته شده بود را نادیده می گیرد وآنان را به تمسخر می گیرد و با اشک در آوردن برای صدمه دیدگان که شاید بخواهد متحرک را مقصر جلو دهد و نوعی تبرئه کنندگی را ،برای مجری اعمال پلیدانه بیآفریند.::: جناب د.ح وقتی پای نمادی از ایران باستان را به میان می آورد بااقدامات بعدیش ، نشان از این می دهد که این مسائل را می خواهد به فارس بازی ربط دهد و بدنبالش! مسائل نژادپرستی بنام قوم فارس را یاد آوری کند که در پایان بطریق ناشیانه خود را لو می دهد وبا مطرح کردن ،بقول خودش، راه درست مفهوم ملت سازی درایران را نشان می دهد، آنهم بکمک " کمونیستها و غیر فارسها" است که عمل این جناب شجاع این را القا می کند این اعمال انجام شده درفیسبوک توسط فارسهای نژادپرست ضد عرب است نه چیز دیگری.
۶۷۶۹۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

    از : امیر ایرانی

عنوان : راهکار ملت سازی ایران(۱)
نوشتار نویس خود می داند شاهکار ادبیش چه ازآب درمیآید که خودراپشت "د.ح" پنهان کرده است و خوب می دانداین پنهانکاری نه برای فرار ازترس گزمگان و گمنامان امام زمانی است بلکه ازنیشخند آشنایان خویش است!. بایدگفت: دینی ازصحرائی بنام عربستان توسط عربانی خاص با پیشینه ای که منبع غذائی خاص،که جناب د.ح درعنوان نوشتارش به کنایه و دوپهلو به آن منبع اشاره کرده، براین سرزمین واردشده است و این دین گریبان جامعه ایران راگرفته است وجامعه تلاشی برای رهائی ازآن در حکومتگری پی گرفته و می گیرد.این دین:یکی ازمراسم مهم آنکه مبنای اتحاد همان عربان شده بود وباعث پذیرش دین هم بین تجارآن منطقه درآن زمان شده بود بنام" حج "مطرح گردید و این مراسم دنبالهء همان مراسم نیایشی قبایل عرب بوده اما با تغییراتی چندکه یک نوع هماهنگی باسایر دستورات دین هم داشته باشد!.این مراسم بگونه ایست که مسلمانان ثروتمند باید آنراعمل کنند که ردپای نیت اقتصادی آنهم، خود را نشان می دهد که نافع بسیاری برای عربان آنجا می شد !. حکومتی برایران حاکم می شود :پیشوند انجام دهندهء این مراسم که می شود "حاجی" وسیله ای می گردد برای فرصت طلبی و نوعی رانت خواریِ هویتی! وباتوجه به سیاستهای اقتصادی ویرانگران ،که با دلارهای نفتی فراوان ، درتیم برکشیدهءخامنه ای ،آنهم: برای ساختن رویش های جدیدمورد نظرخامنه ای، بابرآمدن نو کیسه هایی تازه بدوران رسیده ، به اوج خود می رسد!. این نوکیسه گان هم برای تداوم نوکیسه ای باید دارندهء پیشوند حاجی هم بشوند که مراسمی بنام حج عمره رونقی دو چندان می یابد، ودرجامعه دو حج مطرح شده ،پر رنگتر می شوند:یکی،سرنخ آن و متوالیانش یک نظام سنتی درهمان حوزه دینی است وبهره های مالی خاص خودش را هم می برد ودیگری متولی دولتی بنام وزارت ارشاد می یابد ، که رقابتی نیزبا هم پیدا می کنند!. که بایدگفت:در جامعه ایران هردو ،هیچ بارمثبت اقتصادی و حتی بابیان خودشان معنوی نخواهند داشت و ازنظر اقتصادی خورندهء ارزهم می شوند بدون بازده مفید!که جالبست بدانیم؛دردوران صفویه شاه عباس این راخوب متوجه شده بود اما او می خواست باپر رنگ کردن دکانی بنام امام رضا این مسئله راجبران کند. در مورد بارمعنوی آن مراسم می توان گفت:یک نوع ظاهرسازیِ فریبکارانه ای را درحکومتهای دینی و درجوامع سنتی برای رونده به حج ایجاد میکند!. باشدکه این اعمالِ فریبکارانه از جامعه ایران بر چیده بادا!. با پوزش ازبزرگان ادامه در نظر دهی دیگر
۶۷۶٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱٣۹۴       

    از : خوش خیال

عنوان : کورش بخواب ...!
در آیینه‌ای خود را نگاه می‌‌کردم و از اینکه از نژاد اصیل آریائی تصور شده‌ام بسیار مغرور هم می‌‌شدم . گفته اند روزگارانی در این یا آن سرزمین پهناور ، امپراطوران بزرگی‌ فرمانروایی می‌‌کردند که مروجان و مناندیان حقوق بشری در عصر خود بوده اند بطوریکه بخاطر همین حس بشر دوستی‌ ، گسترش عدالت اجتماعی و حقوق بشری ، امپراطوران کبیر ما به دیگر کشورهای تحت تظلم ظالمان دیگر کشور‌ها حمله کرده و پس از سرنگونی آن جنایتکاران وحشت آفرین ، قوانین حقوق بشری را در آن ادیار ستمدیده صدام حسین یان زمان بر قرار می‌‌کردند !... ( تصویر متعجب و اخم کرده خود را در آیینه به حساب ابهت خود گذاشتم و گذشتم)... باری این رسم روزگار بود که در ازای سرنگونی حاکمان ستمگر و برقراری عدالت اجتماعی از طرف آن کشورهای مهاجم صلح آور ، سیل هدایا و باج و خراج‌های فراوان به درگاه و بارگاه آن فرشتگان صلح و آزادی سرازیر و آن کشورها نیز تحت حمایت , و در قلمرو فرمانروایی بزرگ حقوق بشری امپراطوران زمان قرار گیرند !... (تصویر،در آیینه، آنقدر تیره و تار شد ، که او را که خود باشم نشناختم).
۶۷۶٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱٣۹۴       

    از : بهنام چنگائی

عنوان : نقد و نه نقب به دشمنی
با تایید و تقدیر از نگاه انتقادِ انسانی، نوعدوستانه، فراملی، غیرمذهبی و خصوصا و مهمتر از همه رد هرگونه تندروی یکسویه ی معترضان و همچنین نقد هر شیوه ی راسیستی که این نوشته کوتاه به خوبی بیانگر آن است؛ ضروری ست چنین برداشتی به ویژه در یکچنین زمانه و برهه ی شکننده ای میان ملت های منطقه ی متلاطم خاورمیانه، بیش از همه و بسیار آشکار و شفاف مورد توجه و تشویق ما مخالفان هردو قطب ارتجاع و استبداد شیعه و سنی قرارگیرد!

باید دانست و می دانیم که ما با ملت عرب خود و دیگر همسایگان عرب و مسلمان و ...دوستیم و هیچ دشمنی و ستیزی مرامی، ملی و عقیدتی ندارم؛ و جنگ های کنونی سران فرقه ای به ملت های اسیر ما و آنها به هیچوجه ربطی نداشته و ندارد و در هر حال نزاع دیرین ساله ی آنان را ما به روشنی محکوم می کنیم و لازم است بیشتر از همیشه هوشیار باشیم و بیشتر از این فریب سرکردگان هردو سوی مذاهب ضدبشری و نزاع سازش ناپذیر تاریخی داعش ها را نخوریم.

همچنین، بدنیست در همین مقطع دلخراش و تاسف برانگیز از اینگونه رویدادهای زشت و پلید، به خاطر بیاوریم فجایع ضداخلاقی زندانبانان رژیم با جوانان و معترضان به تقلب در انتخابات ۸۸ را و فراموش نکنیم آن همه تحقیرها، بی آبروئی ها و تجاوزهای متعدد به دستگیرشدگان در زندان ها را که اسناد و افشاگری های خود قربانیان آنها، در یوتوب فراوان قابل دسترس می باشد! و محکوم کنیم سکوت بسیاری از همین خلایق مععم را که آنها در آن مقطع خود را به شتردیدی ندیدی زدند.
۶۷۶۷۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ فروردين ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۶)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست