عنوان : بحث در مورد این لینک در سایت بالاترین
با سلام
بحث در مورد این لینک در سایت بالاترین در گرفته است و این لینک نزدیک ۹۰ پیام دریافت کرده و حدو هزار بار دیده شده است
۶۰ امتیاز مثبت در مقابل ۱۵ امتیاز منفی در قسمت بحث های داغ قرار گرفته است. آدرس در بالاترین
https://www.balatarin.com/permlink/۲۰۱۵/۴/۱۹/۳۸۴۸۳۶۲
۶۷۹۲۶ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

عنوان : شب از دریا گذشت با باد امشب - سپیده خون گرفت چون زاد امشب
جوانِن مَندینَه ریجَه بَه ریجَه
تیرَه مَیدُون درِه ویجَه بَه ویجَه
جوانُون تیر ژَنن دیل کَرع سُوجَه
نَنِن نالَه کَرن وان: چَمَه کیجَه!*

جوانان ایستاده اند ردیف به ردیف
در میدان های تیر وجب به وجب
به جوانان تیر می زنند، دل آدم می سوزد
مادران فریاد می کنند: آه، جوجه هایمان!

از سری دوبیتی های تالشی به همین مناسبت ها - برای بیژن و یاران اش و خسرو و کرامت و دیگر عزیزان. بخشی از آن دو بیتی ها و اشعار دیگر بعد از انقلاب دوبار - یک بار با نی هفت بند تالشی ی استاد اَگی برا، و بار دیگر با فلوت مجار - ضبط شد؛ و دیر تر همه چیز بر باد رفت.


با تشکر از همه ی دست اندر کاران و یاران که ما توانستیم از خاطرات جمشید طاهری پور عزیز و پرویز نویدی عزیز بهره مند شویم. ای کاش از این دست کار های زنده بیشتر تهیه و پخش شود که تأثیر اش از نوشته ها بیشتر است.


* من این توضیح را پیشتر هم نوشته ام، ولی لازم است باز تکرار کنم که:

«جوانان ایستاده اند ردیف به ردیف
در میدان های تیر وجب به وجب»

دور از حقیقت و واقعیت آنچه آن زمان می گذشت، هست؛ ولی این تحلیل غلط ما، گناه ما نبود، بلکه جَوِّ بسته و خفقان، شایعاتی ایجاد می نمود که ما نیز از آن تأثیر می پذیرفتیم؛ به عنوان نمونه تعداد زندانیان سیاسی زندان های ایران را گاه چند هزار نفر و گه تا هشتاد هزار و بیش می گفتند.

همیشه گفته ام و باز تکرار می کنم: بخشی از مشکلات نظام های حکومتی را خودشان ایجاد می کنند و نه مخالفانشان. یعنی اگر شفافیت و کمی گرایش به عدالت خواهی و آزادی خواهی بود، چه بسی آن همه خشم نبود. گاه برای خواندن یک رمان و یا کتابی دیگر انسانی زندانی می شد! ولی متأسفانه عمومن حکومتداران و کف زنان اطرافشان وقتی اسیر مزه ی فریبنده و گمراه کننده ی قدرت و ثروت هستند، گاه تا حدی کور و کَر و در نتیجه بی سَر می گردند که جز دهانی گشاد و سر بر باد دِه برایشان نمی مانَد. در واقع به سود مخالفان خود، خود زنی می کنند با گفتار و کردار خود که از پندار بد و ناکارامد سرچشمه می گیرد.

به هر حال، شنیدن سخن های هر دو عزیز جالب بود.


نقد سازنده، دارایی است. یعنی درست به خود نگریستن، کاری بزرگ است که بزرگ زنان و بزرگ مردانی ژرف نگر می خواهد. در پای مطلب جناب ربوبی عزیز در باب نویسنده ی بزرگ آلمان - گنتر گراس - در همین باره از جمله نوشتم: مرد، بزرگ بود زیرا توان گرفتن یقه ی خود را نیز داشت. باری، این کار، هست بسیار دشوار و گاه چنان است که از جنگیدن در جبهه های جنگ دشوارتر است. پس، کارِ هر از ره رسیده نیست؛ دریا وَشی می خواهد؛ کاری که به قول جمشید، بیژن نشان داد توان آن را دارد.

و طبیعی است که در نهایت احترام به رفتگان، باید به زنده ها اندیشید؛ باید ژرفتر از اینها به زنده ها اندیشید. این هنری است که متأسفانه ما هنوز خیلی به ژرفایش نرفته ایم؛ توانی ویژه می خواهد که ما نداریم. شاید یکی از دلایل آن فرهنگ مرده گرایی است که در کشور ما رواجی دیرسال دارد؛ و دلایل دیگری که در این اندک نگنجد.
پیوسته پیروز و شاد باشید!
۶۷۷۹۰ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : درود
نخست به همه ی ارجمندان اخبار روز، دست مریزاد، پایا باشید و سرافرازتر. وبعد اینکه در هر کجای ایران وتحت هر رژیم و شرایطی ستمی بر زحمت کش یا زحمت کشانی میرود، یادو خاطره ی بیژن جزنی،شوق و منش، وروش او در براندازی بیداد وستم زنده ی جاوید است. یاد آن رزمندگان ِ "به ناحق آب از تیغ جلاد خورده" هماره گرامی است.
۶۷۷۷۶ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : قدردانی
از دوستان گرامی پرویز نویدی، جمشید طاهری پور و احمد نجاتی برای تهیه این گفتگوی ارزشمند بسیار سپاسگزارم و این احساس را در دیگران نیز که این گفتگو را شنیده اند شاهد بودم. زنده و تندرست باشید. سهراب مبشری.
۶۷۷۷۱ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴       

عنوان : روز ابری و تیره تاریخ جنبش فدائی و ایران
گرامی و جاودانه باد خاطره زنده یاد بیژن جزنی و یارانش که در تپه های اوین توسط دژخیمان محمدرضاشاهی کشته شدند

دوستان گرامی گرداننده اخبارروز، به نوبه خود قدردان زحمات شما جهتِ تولید این برنامه ویژه به مناسبت این روز ابری و تیره تاریخ جنبش فدائی و ایران هستم
۶۷۷۵۷ - تاریخ انتشار : ٣۰ فروردين ۱٣۹۴