یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ترور شخصیت به جای نقد سیاسی - امیرهوشنگ اطیابی

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : بهروز الف

عنوان : پاسخی به اقای اطبایی
جناب اقای اطبایی پاسخی به پای نویسی من به مقاله شان داده اند که بزعم خود مرا چوب کاری کرده اند و متهم به نخواندن و نا آگاهی. صد البته، این، اما، برایم نه تنها عجیب و غریب نبود و نیست بل کاملا انتظار آن را داشتم که ایشان با این طرز تفکرشان چنین پاسخی بدهم چرا که برای نشان دادن درجه خلوص خود به رهبرشان، نگهدار، مینویسند که:" آیا درست است که همه ی کاسه کوزه ها به سر یک رهبر شکسته شود و نقش تک تک ما، میزان دانش و آگاهی سیاسی-اجتماعی مان در هر برهه ای زیر سوال نرود" حال معلوم نیست که رهبری که با تقلب در رای به کمک مهدی فتاپور به درجه رهبری رسید، عملکرد فاجعه باری که خواهان کشتار آزاده گان بوده را بر تمامی اعضا و هواداران اکثریت تقسیم کرد تا از جرائم نگهدار کاسته شود؟؟ آیا این همانا تفکر ولی فقیه پذیری نیست که شما منکرش شده اید.
جناب اطبایی که گویا بسیار هم اهل مطالعه هست، روزنامه رسمی سازمانی اش را نمیخوانده چرا که اگر میخواهند بجای این چنین بی مهابا حمایت و شیفته گی از نگهدار ، کمی منطقی تر از او حمایت میکرد و برای لجن مال کردن موافقان مبارزه مسلحانه به شیوه شاهنشاهی-اسلامی دست نمیزد که مبارزه مسلحانه همانا "ترور" هست و حتمن اعضای این سازمان هم "تروریست" بودند. نگاه کنید به دو نوشته متضاد جناب اطبایی "بنظر می رسد ترورِ قلم، که جایگزین ترورِ اسلحه در فرهنگ سیاسی چپ شده بود" و یا "عنی عدم استفاده ی شخصی از اسلحه و ترور برای پیشبرد مواضع سیاسی و ایدئولوژیک" و این دو را مقایسه کنید با "شکی نیست که همه ی آن هایی که با صداقت و فداکاری تمام آغازگر این جنبش ها بوده اند و در آن ها شرکت کرده اند تنها برای سعادت مردم، بهبود شرایط زندگی آنان، استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی بوده است" حال معلوم اعضای سازمان تروریست بودند و یا کسانی که خواهان سعادت مردم و ....؟ ضمنن معلوم نیست که اگر این سازمان یک سازمانی تروریستی بود چرا رهبر ایشان و خود ایشان خواهان پیوستند به آن بودند؟ نکند منظور نقش ستون پنجم بازی کردن بود؟
در خاتمه باید به جناب اطبایی عرض کرد که ابدا نگران اعدام نگهدار توسط رژیم نباشید چرا که چاقو دسته اش را نمیبرد و تا حامیانی همچون موسوی تبریزی و لاجوردی بود و این همه سینه چاکی و تشویق رژیم برای ذبح اسلامی آزاده گان وجود داشت نگرانی شما در مورد "شکی نیست که بسیاری از موارد کیفرخواست بالا می توانست در جمهوری اسلامی نیز موجب صدور حکم اعدام آقای فرخ نگهدار بشود" بیهوده هست.
حالا جناب اطبایی خود قضاوت کنید، چه کسی اهل مطالعه و تعمق هست و فکر را بر ولی فقیه پذیری ارجح داده؟
۶٨۰۵۱ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : امیر محمودی

عنوان : پاسخ به مازیار
مازیار اسدی عزیز
حق با شماست من سخن خود را اصلاح می کنم که با ید بگویم به عقیده من اگر ایرج مصداقی این رویه را ادامه دهد به نظر من در بین بخش زیادی از کسانی که برای کار های قبلی ایشان ارزش قایل هستند مطرود می شود.
و شما می گویید چرا نگران هستم؟ چون حقیقتا نمی خواهم جایگاه ایشان و دیگر فعالان اپوزیسیون لطمه ببیند .
۶٨۰۴۲ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : مازیار اسدی

عنوان : به امیر محمودی و سعید از لندن
۱ - جناب امیر محمودی : گفته اید : " اگر این راه یک طرفه را بخواهید ادامه دهید بیش از گذشته در نظر تمام کسانی که زمانی در حمایت از تلاش شما ایستاده بودند مطرود خواهید شد." اولا شما چرا از طرف همه حرف میزنید . لطفا فقط از طرف خودتان حرف بزنید . بعدش هم اگر واقعا این جور باشد که شما میگویید پس چرا ناراحتید ؟ بگذارید آقای مصداقی این راه یک طرفه را برود تا مطرود شود . فعلا که در نتیجه رفتن این راه یک طرفه مقالاتش پس از ۱۲ سال در خبر نامه گویا در ستون اصلی درج میشود و نیز سایت معتبر اخبار روز . ضمنا آقای مصداقی با ایران تریبونال همراه نشد بلکه خودش با کمک رفقایش ایران تریبونال را راه انداخت و دیگران با آن همراه شدند .

۲ - سعید از لندن : لطفا همان روزنامه های لندن که محل زندگی تان است را بخوانید و یاد بگیرید برای رد یک مطلب باید استدلال کرد . برای تمسخر همیشه وقت هست .
۶٨۰۱٨ - تاریخ انتشار : ۵ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : سعید از لندن

عنوان : کندوکاو
با تشکر از اخبار روز و باز کردن چنین بحثی، بنظر من مقاله آقای مصداقی بیشتر بر اساس توهم و بدبینی پایه ریزی شده و هدفش تنها تخریب است. اغلب مطالب ایشان به نوعی مصداق مثال دایه بهتر از مادر است. ایشان طوری وانمود میکنند که از سیر تا پیاز همه چیز را میدانند و شیوه نگارش را هم طوری پیش میبرند که خواننده فکر میکند داره داستانهای آگاتا کریستی را میخواند. یه جورایی من یاد علیرضا نوری زاده میفتم که در مطالبی که در مورد اشخاص مینویسه از عمه و دایی گرفته تا همسایه و بقال محله طرف رو میشناسه. آقای مصداقی برای شما متاسفم چون بنظر میرسه بیشتر دنبال هوچیگری و مطرح کردن خودتون هستید. در پایان از آقای اطیابی برای مطلب کوتاه و گویای ایشان تشکر میکنم.
۶۷۹۵٨ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : امیر محمودی

عنوان : تقدیر یا تقبیح
جناب آقای مصداقی

زمانی که جنبش سبز به راه افتاده بود و شما در تلویزیون های خارج از کشور در حمایت از جنبش مردم در کنار جنبشی بودید که در آن همه جریان ها حضور داشتند، شما در قلب بسیاری از ایرانیان جای داشتید، زمانی که دادگاه ایران تریبونال راه افتاد و شما هم با این جریان همراه شدید با وجود این که بخشی از انتقاد ها سوی شما و این جریان براه افتاد باز هم کار شما برای عده ای چون ما محترم بود و قابل ارزش.
ولی وقتی شروع کردید به زدن چهره های اپوزیسیون حقیقتا نمی توان باور داشت که اکنون باید از کار شما تقدیر کرد یا تقبیح؟
شما با این نوع رویه دو راه در پیش دارید یا بیاموزیم که این نوع برخورد فردی اشتباه بوده و حداقل یکبار در خلوت خود کل نقد های موجود را در رابطه با متن خود مرور کنید و با وجدان انسانی آن را بررسی کنید تا بدانید تا چه حد به خطا رفتید و تا چه حد درست سخن گفته اید یا این که اگر این راه یک طرفه را بخواهید ادامه دهید بیش از گذشته در نظر تمام کسانی که زمانی در حمایت از تلاش شما ایستاده بودند مطرود خواهید شد.
این نوع برخورد فردی با کسی(فرخ نگهدار) که مانند شما یا ما نمی اندیشد و شما قصد تخریب وی را دارید، نه انسانی است و نه در شان شما و مخاطبان اخبار روز.
یادمان باشد در یک تحول اجتماعی یا به طور مشخص حتی انقلاب می بایست از ضعیف ترین حلقه ها استفاده کرد نه این که با چنین رویه هایی باعث پراکندگی نیرو ها شد.
۶۷۹۵۲ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : مازیار اسدی

عنوان : رفورمیسم و فکاهی های تاریخی فرخ نگهدار
در همین سایت اخبار روز در تاریخ ۱۱ دی ماه ۸۹ مقاله ای منتشر شد از آقای ارژنگ نورایی با عنوان " رفورمیسم و فکاهی های تاریخی فرخ نگهدار " - نگهدار ادعا کرده بود که :

" وقتی حمید اشرف را به بنیانگذاران فداییان از جمله بیژن جزنی وصل کردم و از شکل و ساختار تشکیلات موردنظر ایشان برای او صحبت کردم، حمید تاکید داشته که شکل سازمان نباید هرمی و متمرکز بلکه باید شبکه ای باشد! " -

عجب پس بحث ساختار شبکه ای تشکلها از همان دهه ۴۰ شمسی رایج بوده است!! آن هم در سازمانی که قرار بود مبارزه مسلحانه مخفی داشته باشد، و آن هم از سوی حمید اشرف که مشهور است سرسخت ترین حامی سانترالیزم و تمرکز تشکیلاتی و نظم سازمانی بوده است! خوب اگر چنین بود چرا در هیچ کدام از اسناد و کتابها و بولتن های داخلی فداییان چنین گرایش و تفکری از سوی حمید یا هر فرد دیگری بازتاب نیافته است؟ چه شد که حمید از این گرایش صرف نظر کرد و آیا نگهدار نقطه نظر حمید را به بیژن یا سایرین منتقل کرد؟ چرا هیچ کس و در هیچ جایی از چنین گرایشی در سازمان فدایی در دهه ۴۰ صحبت نکرده است؟ و مهمتر از همه چرا نگهدار تا کنون و در ۴۰ سال اخیر این بحث را مطرح نکرده است و منتظر مانده تا سال ۸۸ فرابرسد و جنبشی شکل بگیرد و بخشی از ایدئولوگ های جریان اصلاحات ادعای مدل شبکه ای سازماندهی را بکنند و نگهدارهم ناگهان به یاد بیاورد که حمید اشرف در اواسط دهه ۴۰ چنین حرفی را به او زده است و از چنین مدلی دفاع کرده است؟؟؟؟

به نظرم همین یک جمله نگهدار برای سنجش سایر ادعاهای او کافیست . ودر پاسخ به آقای اطیابی که " اگر نگهدار فرد مهمی نیست شما چرا به نظراتش واکنش نشان میدهید ؟ " نگهدار مهم نیست اما حقیقت مهم است .
۶۷۹٣۶ - تاریخ انتشار : ٣ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : امیر هوشنگ اطیابی

عنوان : نوشته ها و منش ما معرف ماست نه نام مستعار
خواننده ی گرامی بهروز الف
لطف کنید، اگر زحمتی نیست، برای نمونه به بخش های چهارم و ششم «خاطرات خانه زندگان» در وبسیات آقای همنشین بهار مراجعه کنید و ببینید که ایشان خودشان را معرفی کرده اند:
http://www.hamneshinbahar.net/index.php?page=memoris
بنابراین نیازی به این نوشته ی توهین آمیز خود نداشتید: «جناب اطیابی چرا اصرار عجیبی دارد "همانند امنیتی ها" نام واقعی اقای همنشین بهار را مرتب بیاورد؟ آیا به غیر خودی ها حتی حق نام مستعار و یا جدیدی برای خود قبول کردن را هم نمیدهید؟»

ضمنن اگر اهل خواندن هستید به متن همین مقاله مراجعه کنید و این را بخوانید تا نسبت ناروا ندهید: «این نوشته به هیچ وجه در پشتیبانی از موضع سیاسی هیچکدام از طرف ها نیست و به آن نمی پردازد؛ »
اگر هم خواستید بدانید مواضع من چیست بهتر است به آرشیو اخبار روز رجوع کنید به جای آنکه هر توهینی می خواهید بنویسید:
http://www.akhbar-rooz.com/search.jsp?authorId=۴۴۸۳
متاسفم برای شما با این قلمی که معرف شماست:
«دست کمی از رگ گردن ورم کرده های امت همیشه در صحنه اسلام ناب محمدی ندارند»
«انسان بواقع حالت تهوع بهش دست میدهد زمانی که راهیان نگهدار "حقارت شخصی" را به آن درجه از نزول میرسانند که تنها از "قمه کشان و چاقو کشان اریامهری و اسلامی" تا کنون برمیامد. »
«بجای نقد، "چاپلوسی و تملق" را پیشه میکنند، دیگر از "حوزه و حجره نشینان و مسخ شده گان دربار اسلامی" چه انتظاری هست؟»
«این "چاپلوسی و تملق چرکین" همراه میشود با نصحیت و یا حتی اعتراض به مسئولین سایت آخبار روز... »
۶۷۹۱۲ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : البرز

عنوان : با بر سر و صورت یکدیگر زدن، و جنگ هرگز مشکلی در جهان حل نشده است
آقایان مصداقی و بهروز ـ الف گرامی، پیشنهاد می کنم، قبل از ارسال نظرتان، آن را حداقل یکبار با آرامش کامل بخوانید، چرا که شیوه کلام چاله میدانی فقط به دردِ دعوا می خورد

اگر قصد مباحثه است، لازم است، که شیوه کلامتان را عوض کنید، چه با بر سر و صورت یکدیگر زدن، و جنگ هرگز مشکلی در جهان حل نشده است

بنابراین از هر دوی شما مشخص سئوال می کنم، آیا موضوع بحث و انتقاد شما:

خارج کردنِ فردی نامناسب از عرصه رهبری مبارزه است؟
کنار نهادن روشی نامناسب برای مبارزه است؟
طغیان بر علیه استبداد است؟
فراهم آوردن شرایط لازم برای اتحادِ همه نیروهای ضدِ استبداد در زیر پرچمِ یک برنامه مدون ضداستبدادیست؟
یا که مجموعه این پرسشها در طرحِ انتقاد مدِ نظر شماست؟
۶۷۹۱۱ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : Hosain

عنوان : اگر ابزار قدرت در اختیارت بود...
آقای مصداقی! اگر قدرت و ابزار سرکوب در اختیارت بود "باغل و زنجیر او را به دادگاه نمی آوردی با شاهدینی کذایی و گوش به فرمان و قضاتی از نوع خلخالی و گیلانی و نیری همین اتهاماتش را بیان نمی کردی؟" من در عمق مطلبت چیزی غیر از این نمی بینم. شاید"بصیرت"لازم ندارم. اگر ادعایی که آقای نگهدار در یادداشت هایش و گاهگاهی در خاطراش بیان داشته است از نظر شما همه دروغ و بلوف و جاه طلبی و...است و دوستانش این مطلب را می دانند ولی بخاطر ملاحظاتی قادر به بیانش نیستند و ایشان در بین سیاست ورزان کشور عددی نیست چه لزومی دارد که شما با این گفته ها او را مطرح می کنی؟ مگر نظراتش و تحلیل هایش اثر گذار در بین آزادیخواهان و میهن دوستان است؟!! به نظر شما دلیل این اثر گذاری چیست؟ از نظر شما او که مجیز گوی ولایت و مشاور ولایت است!!! حتی اگر باشد راهش این نیست که طی می کنی. بهتر است رهنمودی بهتر از ایشان ارایه دهی تا اندکی از درد و رنج تاریخی این مردم کاهش یابد ارایه طریقی که نام شما را همچون نگهدار در تاریخ این سرزمین به نیکی ثبت کند.
۶۷۹۱۰ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : ایرج مصداقی

عنوان : بازجویی و شکنجه و دادگاه و روضه طفلان مسلم
آقای اطیابی صحنه را به گونه‌ای تژاژیک تصویر کرده‌اند که گویا پابند و دست‌بند و چشم‌بند به متهم زده‌ای و در مقام بازجو و زندان‌بانی خشن او را از ابتدایی‌ترین حقوق‌اش محروم کرده‌ای و این زبان بسته در گوشه‌ای افتاده دستش به جایی نمی‌رسد و با غل و زنجیر او را به دادگاه آوردی با شاهدینی کذایی و گوش به فرمان و قضاتی از نوع خلخالی و گیلانی و نیری و او ترس‌خورده اتهاماتش را بریده بریده می‌شنود، و در زیر شکنجه نه قدرت پاسخگویی دارد و نه تریبونی که در آن فریاد بزند و نه گوشی شنوا که بشنود و قس علیهذا.
در این میان همه‌ی نقش‌ آفرینان ظالم هستند و فقط وکیل مدافع متهم نقش قهرمان داستان را بازی می‌کند و برای نویسنده تعیین تکلیف می‌کند که چرا به مواضع سیاسی نگهدار نپرداخته و یا چرا راه‌حل نداده است؟
ما از کودکی روضه طفلان مسلم شنیده‌ایم و چگونه از چشم عوام‌الناس اشک گرفتن را یاد گرفته‌‌ایم. متاسفانه همچنان در همان دوران دست و پا می‌زنیم.
۶۷۹۰۵ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

نظرات قدیمی تر

 
چاپ کن

نظرات (۱۴)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست