یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فراخوان به تجمع سراسری معلمان در ۱۷ اردیبهشت

نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از سیستم نظردهی سایت می‌باشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... می‌دانید لطفا این مسئله را از طریق ایمیل abuse@akhbar-rooz.com و با ذکر شماره‌ای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
  
    از : مصطفی گلستانی

عنوان : جرا معلم باید زندکی مرفه ای داشته باشد؟
با سلام
با سپاس از فراخوان تجمع سراسری معلمان که همه ی مردم ایران باید از آن پشتیبانی کنند.

معلم باید از زندکی مرفه ای برخودار باشد به دلایل عدیده که به چند نمونه ی آن در ذیل اشاره می کنم:
۱- تا بتواند همه ی هوش و حواسش را به آموزش و تربیت دانش آموزان متمرکز کند و دغدغه ی مشکلات مالی اش مانع انجام وظیفه ی تام و کمال او نشود.

۲- تا به فکر کسب درآمد از طرق دیکر نیفتد، که انرژی و توان و انگیزه ی کافی برای آموزش و تربیت داشته باشد. کسب درإمد از راه های دیکر می تواند شامل مشاغل متعددی باشد که بدترین نوع اش، وادار کردن مستقیم و غیر مستقیم دانش آموزان کلاس به کلاس های خصوصی خود است، که این هم شأن معلمان کشور عزیزم را به شدت آسیب زده است و به تبع آن فراموشی وظیفه و کار اصلی خویش یعنی آموزش در مدرسه و تربیت تمام وجود دانش آموزان و نگاه کاسب کاراته به شغل معلمی، که این خود توانسته بارهای سنکین مالی را بر دوش بیشتر خانواده های دانش آموزان ایرانی تحمیل کند در رقابت بی معنای کنکور طی سالیان گذشته که همه ی هم و غم خانواده ها بر فرستادن فرزندان خود به دانشکاه های دولتی و خصوصی که غالب آنها هدفی جز چپاول خانواده ها ندارند. بی جهت نیست در هر کوی و برزنی دانشکده هست، گویی دکان هایی هستند که مردم باید از آنها غذا (مدرک تحصیلی) بخرند.

۳- تا بتواند با آرامش محض پا به کلاس بگذارد و بتواند چنان محیط آموزشی و تربیتی مهیا کند که دانش آموزان و حتی خودش میل به ترک هر چه زودتر مدرسه به ذهنش خطور نکند، محیطی که همه راغب ماندن در آن باشند، محیطی که همه احساس امنیت و آرامش و صمیمت بکنند.

۴- تا بتواند محصولاتی که تولید می کند ارزش صدور به و مفید بودن شان در جامعه را تضمین کند.

۵- تا بتواند الگوی مناسبی برای دانش آموزانش باشد، که تربیت امری اکتسابی است نه ژنتیکی، یعنی معلم در لحظه لحظه ی حضورش در کلاسش باید نمونه ی یک انسان مسول، وظیفه شناس، آگاه هم به روش های مدرن آموزش و هم به مسایل مهم تربیتی فرهنکی و اجتماعی سرزمینش، دلسوز، مردمدار، دوست داشتنی که با رفتارهایش به آنها بیاموزد که باید به انسان ها عشق ورزید نه کینه و نفرت و تفرقه پرانی و ... . وکرنه تا ابد شاهد رفتارهای ناپسند کارکنان ادارات و مسولان ادارات و کشور خواهیم بود و نه تنها اندکی در وضعیت موجود جامعه تغییری رخ نخواهد داد، بلکه هر روز تماشاکر دروغ، چاپلوسی، رشوه خواری، و هزار بیماری اجتماعی دیگر خواهیم بود که در نهایت منجر به نابودی انسانیت و رحم و مهربانی و عشق ورزی میان انسان ها ختم می شود و در شرایط نامناسب اجتماعی و اقتصادی و به ویژه سیاسی بلای جان خودشان هم چون مردم کشورهایی خواهند بود که همدیگر را سلاخی می کنند، رویداد زشتی که خواست حاکمان سرمایه و زور و ظلم است. این خود نشان از اهمیت بسیار فراوان و انکار نشدنی آموزش و پرورش و معلمانش است.

۶- تا بتواند زیر بنای یک جامعه مدرن همراه با انساندوستی بسازد.

و هزاران دلیل محکم دیگر که چرا معلم باید زندکی مرفه خالی از مشکلات مالی باشد.

حال اکر این شرایط زندکی مرفه برای معلم مهیا شود و او به وظیفه اش عمل نکند، جه باید کرد؟
پاسخ بسیار ساده است. برخورد قانونی. ابتدا باید شرایط گناه و جرم کردن را از فرد گرفت، وگرنه بسیاری دیگر در گناه و جرمش شریک هستند، که اولی آن حاکم یک سرزمین است و سپس قانونگزاران.

بگذارید با جمله ای از خلیل جبران حرفم را تمام کنم که در کتاب "پیامبر" ش می گوید:
گناهکاران بار بی گناهان را بر دوش می کشند.
دزدزده به اندازه ی دزد و مقتول به اندازه ی قاتل گناهکار است.

با این امید که حاکمان هر سرزمینی به اهمیت آموزش و تربیت معلم و دانش آموزان شناخت پیدا کرده و برای اجرای بهترین نظام آموزشی خلاق تلاش لازم را بکنند اکر حتی به دوام بیشتر حکومت خود می اندیشند. ولی حیف که غالب حاکمان خود به قدر کافی آموزش و تربیت برای اداره کشور ندیده اند، جرا که تقریبا همه ی آنها از راه سیاست و اقتصاد به حاکمیت رسیده اند و از میان همه آنها حاکمانی منفورترند یا می شوند که پس از هر انقلابی به قدرت می رسند و سرشان هنوز پر است از افکار انقلابی. برای رسیدن به اهداف بلند هر انقلابی، انقلابیون باید دو دستی انقلاب را تقدیم کسانی بکنند که تربیت شده اند چگونه بسازند، نه که هنوز ذهن شان هنوز مملو از افکار خراابکارنه ی مختص انقلابی های پرشور است.
۶۷۹۰٨ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

    از : زندانی زنجیری

عنوان : با ما شو!
زنجیر به زمین نه‌

چوب تبعیض را بشکن

از رود بگذر

دریا شو!

اکنون به از آن باش

حال روز را بنگر

از دی‌ بگذر

فردا شو!

تنهات نگذارم

تنها نگذارم

از من بگذر

با ما شو

از پل بگذر همراه شو

از رود بگذر دریا شو
۶۷۹۰۷ - تاریخ انتشار : ۲ ارديبهشت ۱٣۹۴       

  

 
چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

   
بازگشت به صفحه نخست