تداوم بازداشت موقت ابراهیم مددی و داود رضوی
نظرات دیگران
اگر یکی از مطالبی که در این صفحه درج شده به نظر شما نوعی سوءاستفاده (تبلیغاتی یا هر نوع دیگر) از
سیستم نظردهی سایت میباشد یا آن را توهینی آشکار به یک فرد، گروه، سازمان یا ... میدانید
لطفا این مسئله را از طریق ایمیل
abuse@akhbar-rooz.com
و با ذکر شمارهای که در زیر مطلب (قبل از تاریخ انتشار) درج شده
به ما اطلاع دهید. از همکاری شما متشکریم.
از : لیثی حبیبی م. تلنگر
عنوان : کارگر ستون است؛ بر ستون که تبر بزنی، بام بر سرت فرو خواهد ریخت. این قانون است؛ شعار نیست. فورن
کارگران بندی شده را آزاد کنید!
ننگی بالاتر از این نیست که در سر زمینی کارگر زندانی گردد؛ کارگری که هفتسد هزار تومان حقوق می گیرد، چرا نباید حق داشته باشد برای حق و عدالت گاه فریادی هم بزند!؟
مگر همین شما ها - میلیاردر های امروزی - نبودید که دیروز می گفتید: «علی در دست برادر نابینای خود زغال سرخ شده نهاد تا بیش از حق خود نخواهد»!؟
سوال: این میلیارد ها سرمایه، یک شبه از کجا آمده!؟
آیا شما فکر می کنید با دستگیری کارگران و فرار به جلو و فرافکنی مشکل خود را حل خو اهید کرد!؟
آیا اینها رفته اند سنگ به شیشه ی پنجره ی مردم زده اند که دستگیر شده اند؟! آیا از دیوار خانه ی مردم بالا رفته اند و یا کاری زشت و ضد انسانی از آنها سر زده؟! آیا اینها با واسطه بازی سد ها میلیارد پول مفت به جیب زده اند؟! آیا زمین خواری کرده اند.؟! آیا کناره های ساحل دریای خزر در شما ایران را با دور زدن قانون به ملک خصوصی خود بدل کرده اند، مثل بعضی ها؟! آیا اینها با ویژه خواری جنگل های مظلوم میهن را به بیابان بدل کرده اند؟! آیا اینها در فسادِ ویرانگر بر علیه میهنِ غارت شده شرکت داشته اند؟! آیا بچه های داوود رضوی و ابراهیم مددی غروب ها برای "دور دور" با ماشین های سد ها میلیونی و میلیاردی به خیابان های تهران و شهر های بزرگ دیگر می آمدند و به مردم غارت شده دهن کجی می کردند؟۱
اینها از زحمتکش ترین طبقه ی میهن ما و کل جهان اند؛ اینها ستون اند. بیایید به بی قانونی پایان دهید و اگر توان دفاع از حق و حقیقت را ندارید، حداقل آدرس را عوضی مگیرید و مدهید.
قابل توجه تمامی دست اندر کاران و یاران در داخل میهن، و هم مسئولین مملکتی که هنوز به فساد آلوده نگشته اند: دست بکار شوید و هرچه زودتر کارگران زندانی را آزاد کنید و این ننگ را نپذیرید که کارگر حق طلب و شرافتمند زندانی بمانَد.
زیر نویس ۱ - سالهاست دارم از ماشین های آخرین سیستم و بسیار گران قیمت بچه آقازاده ها و نوکیسه ها که دارای پول های باد آورده ی بسیار هنگفت هستند می نویسم. متأسفانه اخیرن دیدم بعضی از سایت های فارسی زبان خارج از کشور از افشای آن حرکات فقط ویراژ دادن و یا "دور دور" یا "پُز و پوز زنی" را دریافت کرده اند. مشکل من این نیست که چرا ویراژ داده اند، مشکل من این است که در سر زمینی که کارگر هفسد هزار تومان حقوق می گیرد؛ کارگری که بجز کار و سازندگی و تولید و خدمت نمی کند؛ آن پول های بیشمار - سد ها میلیاردی و بیش - از کجا آمده!؟
مشکل من این است که: آنقدر جنایت اقتصادی در میهن ما عادی گشته که بجای مخفی کردن آن جنایات، برای پُز دادن و زدن پوزِ دیگری، نتیجه ی غارت یعنی داشتن ماشین های سد ها میلیونی و میلیاردی را مایه ی غرور دانسته به رخ هم می کشند! - این است سخن من.
جوانکی که می گوید ۲۵۰ میلیون تومان ماشین را خریده ام و دو سال در دفتر پدرم کار کرده ام؛ آن یکی که ماشین هفتسد میلیونی سوار است، اگر او نیز دوسال در دفتر پدر خود کار کرده باشد، آنوقت ماهی نزدیک سی میلیون درآمد داشته.
جامعه ای که چنین بیداد و تضادی در آن رواج یافته باشد، نمی تواند دیر پابرجا بمانَد. چنین جامعه ای به دشمن خارجی احتیاج ندارد. بیایید خودمان را گول نزنیم. بیایید به شعور مردم بیش از این توهین نکنیم؛ مردم می فهمند؛ سکوت همیشه نشانه ی رضایت نیست؛ سکوت می تواند ناگهان به انفجاری عظیم وسرتاسری بدل گردد.
بگذار به یک نمونه ی زنده رجوع کنم: شما فکر می کنید در جامعه ای که عدل جاریست، می تواند نمونه ی مهاباد - تظاهرات و آتش زدن هتل - پیش آید؟ من با جرأت به شما می گویم نه - البته استثنا همیشه وجود دارد و آن قانون نیست.
اتفاق مهاباد فقط بخاطر نابودن شدن زندگی یک دختر مظلوم نیست؛ این نوع اعتراضات هشدار است؛ داستانِ قطره قطره جمع گشتن وانگهی دریا شدن است. یعنی فردا مارش پابرهنگان غارت شده بر علیه یک درسدی ها می تواند به راحتی دریا را به خیابان ها آوَرَد موج زنان.
شما مسئولین محترم فکر می کنید که ما در خارج نشسته و انشا می نویسیم؟
بگذار یک نمونه از هزاران نمدانکاری شما ها بیان دارم تا شاید بکار آید.
آیا شما در کردستان ایران هیچ مسئولِ دزد و رشوه خوار و ویژه خوار و قانون شکن و جانی و فاسدی نیافتید که دستگیر کنید که به سراغ صالحی و دیگر کارگران حق طلب رفتید؟! کارگرانی که از خشونت ورزی بیزارند و تنها وسیله ی دفاع آنها منطق ره گشایشان است و بس!
مسئولینی که هنوز چیزی از انسانیت در شما باقی مانده! بیش از این به این ننگ بزرگ تن در ندهید؛ هرچه زودتر کارگران بندی شده را آزاد کنید تا به نزد خانواده های خود بر گردند تا به نگرانی شان پایان داده شود.
بجای یورش به شریف ترین انسان های روی کره ی زمین، به مفسدان غارتگر سرمایه های میهن و نابود کنندگان جنگل و محیط زیست بپردازید.
همینک بخش های بزرگی از شمال زیبا و بهشتی ایران به بهانه های مختلف* و به "کمکِ" بعضی مسئولین و از جمله بعضی نمایندگان مجلس - پشت جبهه و دست راستِ غارتگران و قاچاقچیان - به بیابان بدل گشته چنان، که بعد از این بریدن هر نفر درخت برای اهداف تجاری و صنعتی جز جنایت چیز دیگری نیست.
اگر براستی نگران امروز و فردای میهن هستید، به جای یورش به کارگران شریف به قانون شکنی و دزدی و غارت پایان دهید وگرنه این بر شاخ نشتن و بُن یریدن است. به نظر می رسد به خوبی آشنای حکمت های ضد خرافات و خردگرایانه ی ایرانیان نیستید، اما بر آنان حاکم شده اید. وگرنه فرهنگ خرد گرا، دوربین و ژرفنگر ایرانی به وضوح بیان می دارد که: نتیجه ی بُن بُری همان خود زنی است.
«خواه پند گیر، خواه ملال.»
* عده ای دروغگوی همکار دزدان و غارتگران، در شمال ایران از جمله در تالش زمین تلاش می کنند برای گول زدن مردم، این توهم را پیش آورند که: "بریدن بیشتر جنگل های نیمه ویران برای ایجاد محل کارِ بیشتر است." سالهاست که با این فند کهنه شده، که دیگر ترفند هم نیست، دارند به کمک غارتگران جنایتکار می شتابند. و اگر ما اعتراضی از روی دلسوزی نماییم به وسیله ی نوچه دزد ها، جیره خواران و ریزه خواران قلم بدست یا دهان آلوده و بی وجدانِ خود به بهانه های مختلف بر ما می تازند؛ در حالی که بخش بزرگی از مردم ما گرسنه و یا نیمه گرسنه اند در کشوری که یکی از مراکز اصلی ثروت جهان است.
این است اندکی از تلخ ترین واقعیت های امروز میهن تسخیر شده به وسیله ی غارتگرانِ ویژه خوار، رشوه خواران، دزدان، زمین خواران و مسئولینِ قانون شکن.
دستگیری کارگرِ شریفِ زحمتکشِ نیمه گرسنه یعنی آدرس عوضی دادن.
فوری کارگران را آزاد کنید!
۶٨٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱٣۹۴
|
|
|
چاپ کن
نظرات (۱)
نظر شما
اصل مطلب
|